صور خيال گوهر اصلي شعر است و معيار ارزش و اعتبار هنري شعر را تعيين ميكند. سبك شعر انقلاب و دفاع مقدس كه تنها چند دهه از عمر آن ميگذرد؛ از جهت نامگذاري هنوز در هالهاي از ابهام به سر ميبرد. شايد بتوان اين سبك را به پيروي از سبك مشروطه سبك جمهوري ناميد. بررسي آثار شاعران انقلاب و دفاع مقدس از جمله راهكارهاي مهم و تاثيرگذار در شناخت شعر انقلاب است. مطالعه اشعار فريد، شاعر برجسته انقلاب و دفاع مقدس علاوه بر آشنايي مخاطبان با سبك شاعر، شناخت بهتر و دقيقتر شعر انقلاب و دفاع مقدس را نيز به همراه خواهد داشت. از جمله سطوحي كه در بررسي سبك يك اثر ادبي مورد بررسي قرار ميگيرد؛ سطح ادبي است. در اين مقاله اشعار فريد در سه دفتر پري ستارهها، پري بهانهها و پريشدگان، از نظر صور خيال بررسي و نتايج حاصل از آن به صورتهاي مختلفي مثل ترسيم جدول و نمودار براي خواننده به تصوير كشيده شد. عناصري، همچون تشخيص، تشبيه بليغ (بويژه به صورت تركيب اضافي) استعاره بالكنايه و نماد در اشعار فريد نمود قابل توجهي دارد. كاربرد اين نوع تشبيهات علاوه بر ايجاد نوعي فشردهگويي در حوزه خيال، همانندسازي را به يكسانسازي نزديك و نوعي اغراق در حوزه تشبيه عرضه ميكند.
شکی نیست که هر شاعری شیوهای خاص خود را دارد و معانی متفاوت و مختلفی را در شعر به رشته نظم درمیآورد که سبک وی را متمایز از دیگر شعرا مینماید. با این حال در هر دوره خصوصیات لفظی و معنوی مشترکی در ادبیات وجود دارد که سبک شعر و نثر آن دوره را مشخص میکند. در این کتاب مضامین و معانی مشترک شعر فارسی از سنایی تا جامی مورد بحث و توجه قرار گرفته است.
این مقاله، پژوهشی بینارشتهای در قلمرو ادبیات تطبیقی است که با رویکرد امریکایی ادبیات تطبیقی و نظریه هنری رماک و براساس نقد تخیلی گاستون باشلار، رابطه تصویر و متن در خاوراننامه را تحلیل میکند. گاستون باشلار شناخت تخیل شاعر و هنرمند را از ورای تحلیل تصاویر ادبی یا هنری مبنای اندیشه خود قرار میدهد. او در تصاویر مورد مطالعه خود عناصر چهارگانه آب و باد و آتش و خاک را ـ که از دیرباز در تمدن کهن شرق نیز مطرح بودهاند ـ به عنوان قالبی برای سنجش عناصر مؤثر در تخیل نویسنده در نظر میگیرد و از کهنالگوهای اسطورهای و تحلیل تخیل هنر آفرین، براساس جلوه مادی عناصر چهارگانه، استفاده میکند. هدف نقد بر محور تخیل تولید (عناصر اربعه) و تخیل مادی (استعمارات و تشبیهات) از دیدگاه باشلار و تطابق آن با نگارههای خاوراننامه است. داستانهای خاوراننامه حول پهلوانیها و رشادتهای حضرت علی (ع) و اصحاب ایشان در برابر دشمنان و کفار بوده، شامل داستانهایی حماسی و اسطورهای و افسانهای است که مایه اصلی آنها حوادث تاریخیای است که با حوادث خیالی به آنها شاخ و برگ دادهاند. پس از بررسی و تطبیق شماری از نگارهها با اشعار این نتیجه حاصل شد که تخیل تولیدی و همچنین تخیل مادی از دیدگاه باشلار، یکی از ابزارهای هنرمند برای تصویرگرای این منظومه بوده است.
در این مقاله به بررسی و تحلیل تداخل زمانی افعال در متون نظم و نثر قدیم فارسی و دلایل و کارکردهای علمی آن پرداخته شده است. مطابقت زمانی افعال در توالی جملات در یک متن، قاعدهای است که معمولا رعایت میشود، اما در متون روایی و داستانی امروزی گاهی از این توالی زمانی به دلایل روایی عدول میشود و گمان بر این است که این خصلت متون داستانی امروزی است، در حالی که در متون کهن نیز این ابتکار در تداخل زمانی به چشم میخورد و کارکردی خاص دارد که شایسته توضیح و توجیه علمی است؛ چراکه دستوریان و مصححان کمتر بدان توجه کردهاند و برخی مصححان ناگزیر از اصلاحهای ناروا بودهاند. بدین منظور، ابتدا نمونههایی از تداخل زمان افعال در متون نظم و نثر قدیم فارسی ـ که در آنها برخلاف زبان معیار امروز دو فعل ناهمزمان یا دو وجه گوناگون در جوار هم قرار گرفته است ـ استخراج، دستهبندی و تحلیلنحوی ـ معنایی شده است. سپس در توجیه مقبولیت این ویژگی سبکشناختی به کرتهبرداری از ساختار جملههای فعلیه زبان عربی توجه شده و علت بهکارگیری این شیوه و چگونگی تأثیرگذاری آن بر مخاطب نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
پديده مرگ از جمله رازناکترين مسائل بشر است که معماي آن را به حکمت کس نگشوده و نگشايد. انديشمندان از هر دستي و به هر نوع و بياني در تعريف و تبيين آن کوشيدهاند و البته چنانکه بايد بدين پرده راه نبردهاند. از اين ميان، مولانا جلال الدين محمد بلخي در مثنوي با نگاهي موشکافانه و راهگشا درباره اين مساله بارها سخن رانده و در خصوص اينکه ماهيت مرگ چيست، چه گونههايي دارد، حکمتهاي مرگ کدامند و نيز عبرتپذيري از مرگ، ترس از مرگ، ذکر مرگ و غير آن طرح موضوع کرده و با بيانهاي تمثيلي زمينه آشنايي مخاطبان مثنوي را با مرگ فراهم آورده است که نشانگر توجه خاص مولوي به مقوله مرگ است. در اين پژوهش کوشيديم با تامل در مثنوي، نظرگاههاي مولوي را از پردههاي سخن او و انديشههاي خلاق و ژرف شعر او دريابيم و حکمتهاي مرگ در آموزههاي مثنوي را در قالب اين نوشتار تقديم کنيم.