تحلیل رفتار متقابل نظریهای برای شناخت رفتار، احساس و ذهنیت افراد در بستر روابط شخصیتهاست که در آن تصویری از ساختار روانی انسانها ارائه میگردد و از الگوی سهگانه حالات نفسانی؛ یعنی والد، بالغ و کودک در تجزیه و تحلیل رفتارهای آدمی استفاده میشود. در این مقاله با روش تحلیل محتوا و رویکرد میان رشتهای مؤلّفههایی، چون ابعاد سهگانه ساختار شخصیت، زنجیره روابط بین شخصیتها و سازکارهای دفاعی که شخص برای دوری از تنشهای روحی و رفتاری به کار میگیرد، با تعمیم به جامعه داستانی، در داستان شیر و گاو از داستانهای کلیله و دمنه، توصیف و تحلیل میشود. در این بررسی معلوم میشود که افراد این داستان در موقعیتهای مختلف چگونه عمل میکنند و به چه روشی خود را در قالب رفتارهایشان آشکار مینمایند و رفتارهای آنان ریشه در چه تنشهای روحی و روانی دارد. هدف از این پژوهش گونهشناسی رفتارهای شخصیتهای داستان شیر و گاو و تحلیل آنها بر اساس الگوی اریک برن برای دستیابی به خصوصیات روحی و روانی شخصیتهاست. نتایج بررسی مؤلّفههای تحلیل رفتار متقابل در داستان شیر و گاو نشان میدهد که روابط میان شخصیتهای آن از پیوستگی برخوردار است و از میان جنبههای سهگانه ساختار شخصیت، رفتارهای کلیله، دمنه و شیر بترتیب در قالب شخصیتهای بالغ، والد و کودک قابل ارزیابی است. روابط متقابل میان این شخصیتها در آغاز از نوع مکمّل و سازنده است؛ امّا در ادامه داستان به تعامل از نوع متقاطع میانجامد و موجب بروز اختلال در رفتار میشود.
لغات و اصطلاحات شاهکارهای ادبیات فارسی مثل کلیله و دمنه، کتب فارسی وزارتی، فارسی چهارم دبیرستان، گلستان و بوستان سعدی و اصطلاحات عرفانی، غزلیات خواجه حافظ به ضمیمه سودمندترین قواعد املاء و انشاء که توسط اکبر ترابی در سال 1334 توسط انتشارات بنگاه مطبوعاتی اپیکور و کتابفروشی معرفت منتشر شده است
کَلیله و دِمنه نوشتهٔ ویشنا سرما کتابی است از اصل هندی که در دوران ساسانی به زبان پارسی میانه ترجمه شد. کلیله و دمنه کتابی پندآمیز است که در آن حکایتهای گوناگون (بیشتر از زبان حیوانات) نقل شدهاست. نام کتاب از دو شغال به نام «کلیله» و «دمنه» گرفته شده که قصههای کتاب از زبان آنها گفته شدهاست. بخش بزرگی از کتاب اختصاص به داستان این دو شغال دارد. اصل داستانهای آن در هند و در حدود سالهای ۵۰۰ تا ۱۰۰ پیش از میلاد به وقوع میپیوندند. مجتبی مینوی دربارهٔ این کتاب میگوید: کتاب کلیله و دمنه از جمله آن مجموعههای دانش و حکمت است که مردمان خردمند قدیم گرد آوردند و «به هرگونه زبان» نوشتند و از برای فرزندان خویش به میراث گذاشتند و در اعصار و قرون متمادی گرامی میداشتند، میخواندند و از آن حکمت عملی و آداب زندگی و زبان میآموختند. کلیله و دمنه در واقع تألیفی است مبتنی بر چند اثر هندی که مهمترین آنها پنجه تنتره بهمعنی پنج فصل و به زبان سانسکریت است که توسط فیلسوف بیدبا و بهدستور پادشاه هندی دبشلیم نوشته شدهاست. در روایات سنتی برزویه «مهتر اطبّای پارس» در زمان خسرو انوشیروان را مؤلف این اثر میدانند. نام پهلوی اثر کلیلگ و دمنگ بود. صورت پهلوی این اثر هماکنون در دست نیست و در طول سالیان از بین رفتهاست؛ اما ترجمهای از آن به زبان سریانی امروز در دست است. این ترجمه نزدیکترین ترجمه از لحاظ زمانی به تألیف برزویه است.
شرحنويسي بر متون ادبي در دوره معاصر از ابزارهاي مهم ترويج ادب فارسي به شمار ميرود و نقش مهمي در فرايند فهم مخاطبان ادبيات دارد. شرحها با برقراري رابطه ميان خواننده، متن ادبي و شاعر يا نويسنده، فهم متن را آسان و زمينه خوانشهاي تازه را از متن فراهم ميآورند. مقدمهنويسي در شرحها اهميت ويژهاي دارد، بخش مهمي از اهداف شارحان به وسيله مقدمهها تامين ميشود و مخاطبان از طريق مقدمهها با محتوا، ساختار شرحها و آثار مشروح آشنا ميشوند. در اين مقاله ضمن اشاره به اهميت و پيشينه شرحنويسي، بر ضرورت رعايت اصول مقدمهنويسي در شرحها تاکيد شده و با بررسي 150 مقدمه از شرحهاي چاپ شده، مهمترين مباحث آنها گزارش، و ويژگيهاي مقدمه مطلوب در اين گونه آثار معرفي شده است. در پايان به اين نتيجه رسيدهايم که مقدمههاي مطلوب در شرحهاي متون ادبي مقدمههايياند که متناسب با نوع اثر، سطح دانش مخاطب و اهداف شرح، مطالب مورد نياز خوانندگان را در حجمي مناسب، به صورت مستدل و مستند، در ساختاري منسجم ارائه کنند.
صادق هدايت، شاخصترين نويسنده ادبيات سياه در عرصه داستاننويسي معاصر ايران است که آثارش بر پايه ياس و نااميدي بسيار شکل گرفته است. هدف از اين نوشتار، شناسايي زمينهها و عواملي است که به سياهنويسي وي منجر شده است. در اين مقاله، نخست از نشانههاي نااميدي در احوال و آثار صادق هدايت بحث شده و آنگاه زمينههاي موجد ياس در وجود هدايت و در تار و پود آثارش با رويکردهاي تاريخي، جامعهشناسانه و روانشناسانه مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته و تاکيده شده است که ياسگرايي هدايت علاوه بر اينکه در خصوصيات روحي و ويژگيهاي شخصيتي او ريشه داشت؛ معلول اوضاع و احوال سياسي و اجتماعي دوران و وضع خانوادگي او و همچنين محصول جريانهاي فکري ـ ادبي رايج در نيمه اول قرن بيستم بود. مجموعه اوضاع فرهنگي، سياسي و اجتماعي خاص عصر هدايت در کنار ويژگيهاي فردي و خانوادگي، او را با تناقضها و دوگانگيهاي فکري و رفتاري روبه رو کرد و زمينهساز گرايش او به سمت ترديد و ياس شد.