در منابع مختلف و متعدد سبکشناسی شعرفارسی، ویژگیهای سبکشناختی شعر پیشامشروطه به صورتهای دقیق و موشکافانه بررسی شده است اما چیزی که در این حیطه مورد توجه نشده و قطعاً مغفول و مسکوت رها شده تزها و نظریههای بنیادین آن سبکهاست. به نظر میرسد تحولات سبکشناختی گذشته شعر فارسی براساس قاعدهای اساسی صورت گرفته و با دگرگونی آن قاعدهها یا تزهای سبکشناختی ویژگیهای هر کدام از سبکها با سبکهای دیگر متفاوت و دگرگون شده است. در این پژوهش برآنیم تا آن تزها و نظریهها را شناسایی کرده تأثیر آنها را در دگرگونیهای سبکشناسی شعر فارسی ـ البته در متن تحولات تاریخی آن ـ بررسی کنیم.
مولف در این کتاب اشعار نظیری و عرفی را با هم مقایسه کرده است و برای نشان دادن این که دو شاعر هم زمان و هم سبک در حالی که شباهتهای فراوانی با هم دارند چقدر می توانند با یکدیگر تفاوت داشته باشند و این مقایسه که بین دو شاعر سبک هندی به وجود می آید، جذاب و شیرین به نظر می رسد. نویسنده در ضمن مقایسه، به بررسی و نقد شعر هر دو شاعر هم پرداخته است .
این کتاب دارای چهار فصل و مجموعا دربرگیرنده زندگی و آثار ۲۲۷ نفر از پارسی سرایان قفقاز است. هر فصل به شاعران یک منطقه قفقاز (آران، ارمنستان، داغستان، گرجستان) اختصاص یافته است. نخستین شاعری که زندگی و احوالش در این مجموعه معرفی شده، «ابوالعلای گنجه ای» متوفی به سال ۵۵۴ ه.ق و آخرین آنها، «ناظم ایروانی» متولد سال ۱۳۴۲ ه. ق است. در پایان کتاب نیز فهرست ماخذ و منابع به ترتیب الفبایی تخلص یا نام مولفان آمده است.
نقد کهن الگویی شعر پارسی، از مقولاتی است که کمتر بدان پرداخته شده است. اسطورهها که به باور پرفسور یونگ، در ژرفنای ناخودآگاه آدمیان از حضوری فعال برخوردارند، در ادبیات و شعر نقشی بس کارآمد دارند و اگر باور اغراقآمیز نورتروپ فرای مبنی بر یکی دانستن اسطوره و شعر را نپذیریم، با تاملی نه چندان موشکافانه در کلام هنرمندان و استادان متقدم، جنبش و جوشش واژگان را با چاشنی گرفتن از باورهای اسطورهای نظارهگر خواهیم بود. نوشتار حاضر در پی ارائه این حقیقت است که اسطوره، مایه اصلی صورخیال در شعر پارسی است و شاعر، که وارث اندیشههای متعالی بشر است، در بازآفرینی کهنالگویی خود، موجد تصاویر نو و تازهای میگردد.