ابهام در نظریه¬های ادبی جدید، بر خلاف دیدگاههای قدما نکوهیده نیست، بلکه ارزش محسوب میشود. این مقاله با بررسی پیشینه تاریخی بحث از ابهام در بلاغت قدیم و دیدگاههای امروزی، نشان میدهد که ذوق زیباییشناسی در گذر زمان، به ابهام و چندمعنایی متمایل شده است. از قرن بیستم به بعد منتقدان و نظریهپردازان ادبی، ابهام را جوهر ذاتی متن ادبی میدانند. مقاله با طرح بحث ارزش ابهام ادبی، میان «دشواره» و «ابهام هنری» (چندمعنایی) فرق میگذارد و در پی اثبات این نکته است که تفاوت ادبیات با زبان در رویکرد به ابهام و نقش و کارکرد آن به روشنی مشخص میشود. هدف اصلی مقاله تاکید بر این اصل است که ابهام، جوهره ادبیات است و ارزش هنری و راز ماندگاری آثار جاودانه بسته به میزان ابهام نهفته در آنها است. اگر ابهام را از متنهای ادبی اصیل حذف کنیم، گوهر ادبی آن را کنار گذاشتهایم. ابهام با شرکتدادن خواننده در آفرینش معنا، نوعی تعامل میان خواننده و متن ایجاد میکند و از آنجا که خوانندگان را در طول تاریخ به واکنش وا میدارد، پیوسته امکان گفتگوی نسلهای مختلف با متن فراهم میآید.
کتاب سفینه المحمود اثری از محمود ميرزا قاجار به كوشش دكتر خيام پور در دو جلد اين كتاب به احوال و شخصيت و افكار فتحعليشاه قاجار و جامعه شناسي دوران وي ميپردازد ...محمود ميرزاي قاجار در كتاب خويش "سفينه المحمود" حدود مملكت آذربايجان را با دقت تمام ترسيم كرده است. وي حدود شمالي آذربايجان را به دربند در داغستان روسيه و گرجستان در قفقاز؛ و حدود غربي آذربايجان غربي را در غرب به ارزروم (ارضروم) در شمال شرق تركيه مي رساند. او شهرهاي اوردوباد، ايروان، قره باغ، شكي، شروان، دربند، قبه، باكو، بيلقان در قفقاز و همچنين شهر تالش در ساحل درياي خزر، شهر همدان و شهر فعلا كردنشين ساوجبلاق (مهاباد) در شمال غرب ايران را از شهرهاي معروف مملكت آذربايجان دانسته است. وي مي گويد: «مملكت آذربايجان و تشخص ولايات آن: در ابتدايش از رودخانه قيزيل اوزن است و انتهايش به گرجستان متصل، از طرفي به ارزنه الروم و دربند. معروف به چند شهر است، اعظم [آنها] دارالسلطنه تبريز. قصبات و شهرهاي معروفش به اين تفصيل است: اردبيل، اهر، مشكين، سراب، خلخال، تبريز، مرند، اردوباد، ساوجبلاق، سلماس، خوي، نخجوان، ايروان، گنجه، قره باغ، شكي، شروان، دربند، قبه، بادكوبه، تالش، بيلقان، ارومي، صائين قلعه، همدان. اهل آن ديار به صداقت معروفند و اغلب ترك زبانند...
طغرل طهماسبی ( 1353 - ) متولد مراغه و دارای مدرک فوق لیسانس زبان و ادبیّات فارسی است که در حوزه موسیقی و ادبیات پژوهش می کند. کتاب پیش رو یکی از تالیفات طهماسبی است که به تاریخ موسیقی در ایران می پردازد. عناوین اصلی مطالب این کتاب عبارتند از: شعر و شاعر، موسیقی، شعر و موسیقی و تاثیر آنها، مذهب در موسیقی، نیایش در موسیقی، زن و موسیقی، سازها در ادبیات و بیان انواع آنها، تاریخ تحول موسیقی، موسیقی دانان بزرگ ایران، دوره معاصر و شاعران موسیقی دان. چاپ اول کتاب حاضر در سال 1380 توسط انتشارات رهام به چاپ رسیده است.
هدف این کتاب آن است تا تصویری از نقد ادبی، دیدگاهها، نظریهها و اندیشههای رایج در جامعه ادبی فارسیزبانان در فاصله سالهای 900 تا 1200 هـ.ق را ارائه دهد. در این تحقیق به مسائل عمده ادبیات و نقد ادبی در متون فارسی نظری افکنده شده و نویسنده کوشیده تا دیدگاههای انتقادی و اندیشههای مؤثر در ذوق زمان و روند خلاقیت ادبی عصر صفوی را بررسی کند.
اين مقاله سخن منثور صوفيانه را در دو گونه متقابل ردهبندي ميکند: يکي سخن مغلوب و ديگري سخن متمکن. دو اصطلاح مغلوب و متمکن را برخي از صوفيان در آثارشان به کار بردهاند. بنياد تفاوتهاي اين دو گروه از متنها عبارتانداز: خاستگاه معرفتي، منبع آگاهي، محتواي متن و نقش و کارکرد زبان. متنهاي متمکن منطبق بر آگاهي گروهي و ايدئولوژيک و حاوي مفاهيم اجتماعي و عقايد گروه صوفياناند، وضعيتي را سازماندهي و تثبيت ميكنند و زبان در آنها نقش تنظيمكنندگي دارد. دسته دوم متنهاي مغلوباند که مولود تجربههاي شخصياند و جهانمتني و تصويري تازهاي ميسازند. از لحاظ دلالي، متن مغلوب گشوده و تاويلپذير است و قطب استعاري زبان در آن غلبه دارد؛ اما متن متمکن در شمار متنهاي بسته است. مقاله در پايان، سير دگرديسي زبان نثرهاي صوفيانه را از جانب کلام متمکن به سوي کلام مغلوب بيان ميکند.