داستان رستم و اسفنديار بازگوكننده بخشي از حوادثي است كه بعد از كيخسرو به وقوع پيوسته است از اين روي، براي تحليل داستان توجه به وقايع اواخر دوره كيخسرو و ضرورت دارد. ابتدا توجيه و تحليلهاي محققان را درباره مضمون اصلي داستان نقل و نقد كردهايم آنگاه تلاش كردهايم بر اساس روش تحقيق مكتب ساختاري در جامعهشناسي، خط اصلي روايت داستان را بيابيم كه عبارت است از ستيز خاندان گشتاسب با سنتها، و در مقابل گشتاسبيان، خاندان زال مدافع هستند. اين تعارض به گونهاي است كه همزيستي آنها ممكن نيست. پيروزي رستم بر اسفنديار نشانه علاقه تدوين كنندگان داستان به حفظ سنتها است. آينده شوم رستم نيز از آن است كه نبرد با سنتها نهايتا به تضعيف و شكست سنت و كشور ميانجامد و شوم است. سير سنتهايي چون نگهداشتن مرز ميان پهلواني و پادشاهي، پيوند دين و دولت، اصالت تخمه و نژاد و نوع تعارض گشتاسبيان با آنها را در شاهنامه بررسي كردهايم. برخي مسايل نظير شكست آغازين رستم و علت پروردگي چوب گز در آب رز، وجود دو پهلوان پير و جوان در داستان را نيز تحليل كردهايم.
درمورد عطار نيشابوری تاريخ دوران و نوشته های او سهروردی و ابن سينا خلاصه منطق الطير عطار منطق الطير عطار داستان سفر گروهی از مرغان به راهنمايی هد هد به كوه قاف برای رسيدن به آستان سيمرغ است. هر مرغ به عنوان نماد دسته خاصی از انسان ها تصوير می شود. سختي های راه باعث می شود مرغان يكی يكی از ادامه راه منصرف شوند... خداشناسی در كتب مقدس قديم پيش از آميزش ملل هندی و آرامی به دو شكل متمايز ديده می شود الف- خدا در كتب آرامی به ويژه تورات، يك شخص است جدا از جهان كه جهان را از عدم به وجود آورده است. ب- خدا در كتب هندی، به ويژه ودا روح جهان و خود آنست كه در اصطلاح اسلامی پس از سهروردی توحيد اشراقی و تنزيهی ناميده می شود.
کتاب حاضر شامل این پنج بخش با عناوین 1. پهلو از دیدگاه فرهنگ نویسان 2. پهلو در شاهنامه 3. پهلوی در شاهنامه 4. پهلوان در شاهنامه 5. پهلوانی در شاهنامه است . این کتاب در سال 1350 توسط انتشارات کمیته استادان دانشگاه تبریز به چاپ رسیده است
سنتی ژرف و پایدار هست که انسان امیدوار است کسی بیاید و او را از محنتها نجات بخشد. این فرد قهرمان آرمانی است. ویژگیهایی که به قهرمان آرمانی نسبت داده میشود متأثر است از آنچه انسان در آیینها و اسطورههایش درباره نمونه نخستین انسان میاندیشیده است و در پرتو آن آیین، راز آفرینش را تبیین میکرده است. در این کتاب با توجه به کارکردهای نخستین انسان، چگونگی و علت تغییر و تحول پیش نمونه نخستین انسان به نخستین شاه بررسی شده، آنگاه با توجه به علت پیوند قهرمان با نخستین آفریده، جابجایی اسطوره نخستین آفریده با قهرمان نجاتبخش توضیح داده شده است. ضمن اشاره به کسانی چون کیخسرو، طهمورث، جمشید، کیومرث و سیاوش که دارای ویژگیهای نخستین انسان و نخستین شاه هستند، به مسئله نجاتبخشی و قهرمانی آرمانی آنها نیز استناد شده و همچنین برای اثبات آیینی بودن این مسئله به نمونههایی از آن در قالب داستان سیمرغ، ققنوس و سگ آبی اشاره شده است.
«هاويه» نخستين مجموعه داستان كوتاه ابوتراب خسروي است. به منظور دريافت شيوه نويسنده و تحليل داستانها، به کمک روش ساختارگرايي تودوروف پس از استخراج پيرفتها، ژرف ساخت داستانها را تحليل کردهايم. ژرف ساخت اين مجموعه مبتني بر مبارزه با زمان و مظاهر آن است. بررسي ساختار روايتها نشان ميدهد نويسنده آگاهانه در پي آن است که ژرف ساخت را در شيوه و ساختار روايتها نيز بازتاب دهد و ميان روايت و ژرف ساخت تا حد ممکن تناسب ايجاد کند؛ در روايتهاي ساده و تک محور که ترکيب پي رفتها زنجيرهاي است نويسنده به کمک عناصر ديگر نظير ايجاد شک و تعليق، ژرف ساخت مبارزه با زمان را بازتاب ميدهد و در مواردي که ترکيب پيرفتها تناوبي است با ايجاد حالتي دوري، ژرف ساخت مذکور را همخوان ميسازد. فقط داستان «هاويه آخر» داراي روايتي چندمحور است و روايتي واحد به چند شکل تکرار شده تا با اين تکرار، ژرف ساخت مقابله با زمان به منظور براندازي يا بياعتبار کردن آن تداوم يابد.