ارتقاء آموزش زبان و پس آنگاه ارزيابي آن، نيازمند تغيير بنيادي در نگرش استادان و نيز فراگيران در زمينه شيوههاي جديد آموزش و ارزيابي است و هيچ تغييري در اين گسترهها بدون به وجود آمدن اعتقاد نسبت به كارآمدي شيوههاي جديد و نيز وجود تمايل و انگيزه ميان استادان و فراگيران براي عملي كردن آن تغييرات و شيوهها امكانپذير نيست. پژوهش حاضر با هدف بررسي معلمان ايراني زبان خارجي، در زمينه بكارگيري شيوهاي جديد از سنجش به نام خود ارزيابي (Self Assessment) طراحي شده است. براي تحقق اين هدف پرسشنامهاي به 32 تن از استادان زبان تمام وقت و حقالتدريسي دانشگاهها داده شد. اين پرسشنامه كه توسط نويسندگان اين مقاله تنظيم شده بود، نگرش استادان را مورد پرسش قرار ميداد. اين استادان به تدريس زبانهاي انگليسي، آلماني، ايتاليايي، و اردو اشتغال دارند و به استادان با تجربه، با سابقه تدريس 10 سال به بالا، و استادان جوان، با سابقه تدريس كمتر از 5 سال، تقسيم شدند. نتايج به دست آمده حاكي از آن بود كه استادان زبان نسبت به عملي بودن شيوههاي جديد سنجش به طور عام و خودارزيابي به طور خاص نگرشي منفي دارند. همچنين مشاهده شد كه اين قضيه بين استادان با تجربه جديتر بوده و نوعي وابستگي شديدتر نسبت به شيوههاي متداول در آنها وجود دارد. اگرچه استادان جوان تا حدودي با شيوههاي جديد آشنايي دارند، اين آشنايي ناگزير منجر به استفاده از اين شيوهها نميشود. در توضيح اين حالت ميتوان گفت استادان بر اين باورند كه سپردن اختيار سنجش به فراگيران، از قدرت و نفوذ آنان در كلاس ميكاهد.
کتاب السیره الفلسفیه مشتمل بر بیان سیرت و روش فیلسوفان و دفاع از طریقه ی زندگی علمی و عملی شخصی زکریای رازی است. رازی در کتاب خویش از روش و سیرت علمی خود دفاع کرده و بر این باور است رساله ی سیرت فلسفی پاسخی روشن است به کسانی که دانشمندان را فقط به خاطر آنکه از امکانات مادی حاکمان استفاده کرده و رساله ای را به نام آنان کرده اند. رازى در اين كتاب نه تنها از روش و سيرت علمى خود دفاع كرده، بلكه نشان داده است كه روش عادلانه و سيرت فاضلانه دانشمندان و فيلسوفان در برابر اربابان قدرت و خداوندان مال و مكنت چگونه بايد باشد و رساله سيرت فلسفى، پاسخى گوياست به كسانى كه بزرگان و دانشمندان بزرگ را فقط بهخاطر آنكه از امكانات مادى اميران و حاكمان استفاده كرده و كتاب يا رسالهاى را به نام آنان كردهاند، تشنيع مىكنند. موضوع كتاب، چنانكه ظاهر عنوان آن مىنمايد، تنها شرح آراى اخلاقى محمد بن زكرياى رازى نيست، بلكه اهميت خاص آن از اين بابت است كه رازى در آن از شخص خود گفتگو مىكند و از سيره خويش و پسنديده بودن آن مدافعه مىنمايد؛ چه اين دانشمند حكيم پس از رسيدن به مراحل شيخوخيت، كسانى را ديده است كه منكر مقام فلسفى او بوده و سيره اخلاقى او را مورد سرزنش و انتقاد قرار مىدادهاند.....
دوره جاهلي، از نظرسبکشناسي دوره وصفهاي دقيق است. معشوق در ابيات آغازين چکامههاي بلند جاهلي با رنگهاي زنده و مهيج خودنمايي ميکند و مصاديق رنگ سفيد در ميان ساير رنگها کاربرد بيشتري دارد. از سوي ديگر، رنگ سياه در تصوير شاعر غالباً تنها به کار نميرود، بلکه با سفيد درميآميزد تا از رهگذر اين تضاد، زيبايي بيافريند. در بسياري از مواقع، رنگها از جايگاه اصلي خود دور ميشوند و آينهاي براي انعکاس رنج و شادي آدمي در اين دوره ميگردند. از يک سو رنگ سفيد بر آزادگي، خوشبيني، پاکي، خوشبختي، شهرت، پرسش و غيره دلالت ميکند و از سوي ديگر رنگ سياه بر کينه، اندوه، بدبيني، فقر، خشکسالي، فراق و بدبختي دلالت مينمايد. پژوهش حاضر ميکوشد نگرش و حساسيت عرب را نسبت به رنگها، بويژه دو رنگ سفيد و سياه با روش تحليل محتواي اشعار شاعران دوره جاهلي مورد بررسي قرار دهد؛ حساسيتي که در چکامههاي دهگانه و پارهاي از اسطورهها و باورهاي ديني پيش از اسلام نمود پيدا کرده است.