توانش ژانري جزء مهمي از توانش گفتماني و تخصص حرفهاي است و با مفهوم «سوادهاي چندگانه» که بر نقش فناوري و چندنمايگي تاکيد ميکنند، ارتباط تنگاتنگي دارد. ارائههاي پاورپوينت کنفرانسها از ژانرهاي تحقيقي برجستهاي هستند که به توانش ژانري ديداري و متني اعضاي جامعه گفتماني بسيار وابستهاند. باوجود نقش مهم اين ژانر پژوهشي در عضويت فرد در جامعه کاري، حتي در سنت تجزيه و تحليل ژانري «انگليسي براي اهداف ويژه و دانشگاهي»، ارائههاي پاورپوينت آن گونه که بايد، بررسي نشدهاند. از مسائل مهم در اين سنت، ايستايي ژانرها و يا پويايي آنهاست. پژوهش مقابلهاي حاضر با بهرهگيري از مدلي ديداري و برخي چارچوبهاي پيشنهادي، گونهها و ويژگيهاي ديداري بيش از چهارصد اسلايد انگليسي دو گروه غيربومي در کنفرانسهاي معتبر زبانشناسي کاربردي (نمونهاي از علوم نرم) را با نگاه به تعريف ژانر، کارکرهاي گفتماني و تاثير نرم افزار بر ژانر بررسي کرده است. از اهداف اين پژوهش، بررسي شباهتها و تفاوتهاي دو گروه و الگوهاي به دست آمده است. علاوه بر تاکيد بر اهميت ديداريها و غلبه ديداريهاي متني در علوم نرم، نشان داده شده که ژانر ارئه پاورپوينت ميتواند زمينهساز بروز طيف چشمگيري هويت در چارچوبهاي جامعه گفتماني مقصد باشد. افزون بر اين، در غياب ابزارهاي گفتماني و فراگفتماني، بسياري از ويژگيهاي اسلايدها ميتوانند چنين کارکردهايي برعهده گيرند. تاکيد بر تاثير انکارناپذير نرم افزار پاورپوينت و دلالتهاي آن براي شيوههاي ارائه و استدلال، ايستايي و پويايي ژانر و مفاهيم ژانر و فراگفتمان در کنار برخي پيشنهادها و کاربردها از ديگر اهداف و نتايج اين پژوهش است.
هدف از مطالعه حاضر بررسي تاثيرات ترتيب/ سن اکتساب واژگان در زمان پاسخ تصميم واژگاني در دو زبانههاي فارسي ـ انگليسي است. 40 دانشجوي سال اول دانشگاه که به لحاظ مهارت زبان دوم در سطح مبتدي بودند در اين مطالعه شرکت کردند.45 کلمه انگليسي و تعدادي شبه کلمه، به عنوان محرک، انتخاب و با استفاده از نرم افزار DMDX ارائه شدند. اين 45 واژه به سه گروه مجزا تقسيم شدند: 15 کلمه هم در فارسي و هم در انگليسي به سرعت فرا گرفته شدند؛ 15 کلمه هم در فارسي و هم در انگليسي به کندي فرا گرفته شدند و 15 کلمه در فارسي به کندي، ولي در انگليسي به سرعت فرا گرفته شدند. هدف از اين تقسيمبندي اين بود که مشخص کنيم آيا پردازش و تصميم واژگاني در زبان دوم تحت تاثير سن اکتساب معادلهاي اين کلمات در زبان اول ميباشد يا اين که واژگان در زبان دوم از الگوي سن اکتساب خود پيروي ميکنند. براي تجزيه و تحليل دادهها از آزمون تحليل واريانس استفاده کرديم. نتايج نشان داد زمان پاسخ تصميم واژگاني در لغاتي که در زبان دوم به سرعت فرا گرفته شده بودند، به طور معناداري از لغاتي که به کندي ياد گرفته شده بودند، کمتر است. به عبارت ديگر، سن/ ترتيب اکتساب لغات در زبان دوم، صرف نظر از سن اکتساب همان لغات در زبان اول، تاثير معناداري در پردازش اين لغات در زبان دوم داشت. نتايج اين مطالعه اثرات سازندهاي را در روشنکردن سيستم واژگاني دوزبانهها و نحوه بازنمايي و پردازش در اين سيستم خواهد داشت.
بیمیلی دانشجویان به برقراری ارتباط در یک زبان خارجی که به معنی گرایش به اجتناب از مکالمه شفاهی است، یکی از اصلیترین معضلات معلمان زبان است؛ به طوری که اگر منشأ این بیمیلی مشخص شود، معلمان زبان میتوانند تصمیمات بهتری درباره کمک به زبان آموزانی بگیرند که در برقراری ارتباط کم میل به نظر میآیند و معمولاً در تعاملات مشارکت نمیکنند. با این حال میزان این بیمیلی در افراد متفاوت یکسان نیست و ممکن است به دلایل مختلفی ایجاد شده باشد. این پژوهش به بررسی رابطه ویژگیهای شخصیتی و جنسیت دانشجویان با میزان بیمیلی آنها به برقراری ارتباط در یک زبان خارجی پرداخته است. به این منظور پرسشنامههای معتبر «پنج عامل اصلی شخصیت» و پرسشنامه «بیمیلی به برقراری ارتباط» به 250 آزمودنی ارائه شد. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که از پنج عامل اصلی شخصیت (برونگرایی، عصبیت، وجدانیبودن، تجربهپذیری و سازگاری)، برونگرایی بهترین پیشبینی کننده بیمیلی به برقراری ارتباط بود که رابطه معکوسی با آن داشت. دومین و سومین عامل پیشبینی کننده، عصبیت و وجدانیبودن بودند که به ترتیب رابطه مستقیم و معکوسی با بیمیلی به برقراری ارتباط داشتند. همچنین براساس نتایج به دست آمده از آزمونt ، هیچ تفاوت معناداری بین دو گروه پسر و دختر دیده نشد. در پایان، با تحلیل نتایج مطالعه براساس پژوهشهای پیشین، اهمیت یافتهها برای معلمان و دست اندرکاران امر آموزش زبان مورد بحث قرار گرفته است.