در زبان روسي، ويژگي گزارهاي در يک جمله ميتواند توسط مصدر بيان شود. در اين صورت جمله ساختاري يک رکني خواهد داشت. از آنجايي که مصدر، يک عمل بالقوه را بيان ميکند، بنابراين در ابراز معاني مجازي يا غيرمستقيم کاربرد فراوان خواهد داشت. مصدر در جمله يک رکني يا ساختار تک ظرفيتي ميتواند بيانکننده معانياي چون «ناگزير و قريب الوقوع بودن عمل با مصدر ϬbITb، موافقت اجباري گوينده با نظر مخاطب با مصدر ϬbITb، ناشايست بودن عمل، حالت يا عملي که به طور مستقيم و درک فيزيکي يا فکري/ ذهني انجام ميشود، ارزيابي نهاد منطقي از عمل يا حالت» و ... باشد. مقاله پيشِ رو به توضيح معاني نام برده در ساختار جملات مصدر يک رکني ميپردازد و طريقه بيان آنها را در زبان فارسي بررسي ميکند.
جلد دوم و سوم از((فرهنگ مشتقات مصادر فارسی)) متضمن مصدرهایی است که با حروف((الف)) و ((ب)) (در جلد اول) و ((ب)) و ((ت)) (در جلد دوم) آغاز میگردند . شیوه تدوین کتاب بدین صورت است که هر مصدر با گونه به کار رفته در منبع مورد نظر ذکر میشود، همچنین نموداری از اشتقاق مصادر اعم از اسم مصدر و انواع صفتهای برگرفته از آن به طبع میرسد .
جلد نخست از((فرهنگ مشتقات مصادر فارسی)) متضمن مصدرها و مشتقاتی است که با حرف((آ)) آغاز میشود .مجموعه حاضر در واقع کوششی است در نمودن اشتقاق افعال فارسی و نیز نمایاندن مشتقات آنها که این همه با معانی مصادر و مشتقات، به همراه نموداری از چگونگی کاربرد آنها فراهم آمده است .گفتنی است هر مصدر و اشتقاق آن با ذکر منبع و چگونگی کاربرد آن به طبع رسیده است .در ابتدای کتاب، توضیحات مفصلی درباره مصدرها، افعال و مشتقات گوناگون به دست داده شده است .
منظور از واژهآرايي با واژههاي همگون، اين است كه اينگونه واژهآرايي بر دو يا چند پاﻳه واژگاني استوار است كه به گونهاي چشمگير با هم، همگونند. به اين مفهوم كه در ريخت، ساخت، آهنگ و... شبيه يكديگرند. دو واژه «همگون» را دو پاﻳه جناس ميناميم. پيداست كه اينگونه واژهها در عين اينكه از يكسو همگوني دارند ناگزير بايد از سويي ديگر ناهمگوني و دوگانگي داشته باشند، در غير اين صورت دو يا چند واژه نخواهند بود و به عنوان يك كلمه با معاني متفاوت در نظر گرفته ميشوند. از اين رو با تكرار واژگان، يعني استفاده از دو واژه همگون (دو پايه جناس) آهنگي پديد ميآيد كه سبب شكوفايي و تجلي بلاغت ميشود و كه فراتر از زير و بم كلمات است. جناس در زبانهاي روسي و فارسي داراي گونههاي متفاوتي است كه اين گونههاي متفاوت بر اساس دوگانگي متفاوت دو پايه جناس پديد ميآيند و هرگاه اين دو واژه علاوه بر همگوني، داراي دوگانگي نوشتار باشند، با يكديگر جناس لفظي و هر گاه دوگانگي ساختاري باشد، جناس مركب محسوب ميشوند. در اين مقاله سعي بر اين است كه با بررسي دلايل بوجود آمدن جناسهاي لفظي و مركب در زبانهاي روسي و فارسي، اين واژگان را براي خوانندگان ملموستر و قابل دركتر كنيم.
موضوع مقاله حاضر، تحلیل و نقد ساختاری یکی از رباعیات عمر خیام و دو ترجمه روسی آن است. خیام از جمله شاعران ایرانیست که در روسیه ترجمههای زیادی از رباعیات او شده است، تا آنجا که میتوان گفت از پرطرفدارترین شاعران ایرانی در میان خوانندگان روسی است. بنا داریم از رباعی مورد نظر، تحلیلی زبانشناختی بر اساس ساختارهای صوری و معنایی آن ارائه کنیم سپس، به بررسی و نقد دو ترجمه آن بپردازیم. مسائلی که در اینجا بررسی خواهد شد، عبارت است از: مسائل مربوط به وزن و قافیه، نحو، انتخاب واژگان و معانی آنها در شعر (مسائل واژهشناختی) و مسائل مربوط به موسیقی کلام (مسائل آواشناختی). از آنجا که یکی از ترجمهها جزء اولین ترجمههای رباعیات خیام به روسی و دیگری از ترجمههای اخیر است، تحلیل و مقایسه آنها با یکدیگر و همچنین با رباعی خیام میتواند، دربردارنده نکات خواندنی و جالبی باشد و به درک بهتر روند ترجمه رباعیات خیام به روسی کمک کند.