ابن فارض از بزرگترین سرایندگان شعر صوفیانه در ادبیات عرب است و مولانا نیز خداوندگار عشق و عرفان در ادبیات فارسی است و زیباترین و مهمترین مضامین عرفانی در اشعار این دو یافت میشود. جهانبینی و نگرش این دو عارفِ بزرگ، با یکدیگر شباهتهای قابل توجهی دارد و در بسیاری از موضوعات عرفانی مشابهت و مطابقت تام دارد. زیربنا و شالوده اعتقادشان بر وحدت حق و ادراک آن است و هر دو را باید قائل به وحدت شهود دانست. وحدت حق از مهمترین مباحثی است که در عرفان از دیر باز مطرح بوده است؛ این اندیشه سترگ در اشعار مولانا و ابن فارض نمود خاصی دارد و این دو با شهودی عاشقانه به وحدت حق دست یافتهاند و با زبان رمز وتمثیل آن را بیان کردهاند. این دو عارف بزرگ، اگرچه هر ک دام شیوه خاص ی در سلوک داشتهاند ولی به یک نتیجه واح د رسیدهاند و آن رسیدن به وحدت از طریق عشق و شهود و فنا و ... است. در این جستار تلاش میشود تا مقوله وحدت و چگونگی نایلشدن به آن، در اندیشه و آثار منظوم این دو عارف شاعر بررسی و با هم مقایسه شود.
در این مجموعه، دو رساله کوتاه از حکیم "عمر خیام"، متن عربی و ترجمه فارسی به طبع رسیده است .در رساله اول، سه مسئله مطرح و پاسخ داده شده است .این مسائل درباره نفوس ناطقه، حوادث امکانی باطل، و اثبات وجود زمان به حرکت و حد حرکت، و سپس قائم نبودن حرکت به ذات خود، است .رساله دوم نیز "پرتوی عقلانی بر موضوع علم کلی "نام دارد .
کتاب حاضر نظریات تمام مکاتب مختلف جهان و فلاسفه ای را که در زمینه ارائه مدل انسان کامل سخن گفته اند، بررسی نموده و بالاخره در درس پنجم انسان کامل از دیدگاه: فارابی - عرفا - مولوی (متفکران اسلامی) ارائه شده است.
عین القضاه همدانی بیشک یکی از نوادرروزگار و نوابغ عصر خود بوده است. عین القضاه در مدت کوتاه و پرحادثه عمر خود که از 33 سال تجاوز نمیکند، کتابها و رسالههای متعددی تالیف و تصنیف کرده است که مشهورترین آنها همین کتاب زبده الحقایق به عربی و کتاب تمهیدات او به فارسی است. عمدهترین اندیشههای عرفانی و آراء فلسفی و کلامی او را میتوان در این دو کتاب مطالعه کرد. مطالب جنجالبرانگیزی که زنجیر دیوانگان را سخت جنبانده و مقدمات طرد و تکفیر و حبس و سرانجام اعدام او را فراهم ساخته، در همین دو کتاب آمده است. کتاب زبده الحقایق و سایر آثار او از جمله "مکتوبات" که نامههای عرفانی و فلسفی است و بیشتر عقاید و آراء او را دربردارد، و تاکنون چند مجلد مفصل از آن یافت شده و بسیاری از آنها به چاپ رسیده است کمتر مطلبی می توان یافت که بتوان آن را دستاویز تکفیر قرار داد. اگرچه قرن ششم عصر انحطاط فکری و فرهنگی ایران و اسلام است و جنگ فرقهها و نحلههای کلامی و مذهبی به اوج خود رسیده است و بزرگان علم و اندیشه تحت شدیدترین فشارهای جسمی و روحی قرار داشتهاند و تکفیر و اعدام دانشمندان بسیاری نظیر شیخ اشراق در کارنامه جاهلان این عصر ثبت شده است
ابن فارض از بزرگترین سرایندگان شعر صوفیانه در ادبیات عرب است؛ از طرفی مولانا خداوندگار عشق و عرفان در ادبیات فارسی است. این دو عارف بزرگ در بسیاری از موضوعات عرفانی تشابه دارند. مولانا و ابن فارض بر این باورند که فنا در نهایت به وحدت میانجامد و وحدت را در فناء فی الله میجویند. آن دو معتقدند برای رسیدن به وحدت، سالک در ابتدا از هستی ظاهــری خود جدا میشود، سپس در معشـوق چنان غرق میشود که خودی از او باقی نمیماند، با گذشتن از این مرحله عارف در وحدتی عاشقانه محبوب ازلی خود را در مییابد. اهمیت این موضوع و شباهتهایی که میان اندیشههای ابن فارض و مولانا در این زمینه وجود دارد طلب میکند تا مفهوم فناء فی الله و بقاء بالله در آثار این دو عارف بررسی و مطابقت داده شود.