جدل از گونههای بیانی قیاس در علم منطق است که به شیوه پرسش و پاسخ بین دو تن به کار میرود. در این جستار ابتدا با توجه به تعریف جدل و نوع مباحثات دیالکتیکی کشف المحجوب، تعبیر «جدل گونه» که حدودی معنایی و مصداقی مابین مناظره و جدل دارد، برگزیده شد. سپس کل جدل گونهها تحت دو عنوان کلی تحلیل «معناشناسیک» و «ریختشناسیک» مورد نقد و ارزیابی قرار گرفت. در بخش نخست، از رهگذر محتواشناختی جدلها، مهمترین دغدغههای فکری و عقیدتی صوفیان و عالمان دینی آن دوران به دست آمد و در بخش دوم، کلّ جدلها از نظر شکل و ریخت کلّی توصیف شد و با این توصیف، سه ضلع اصلی مثلث جدل گونهها تبیین شد که عبارت است از: مخاطب، شگرد، شکل؛ این سه عنصر در رابطهای متقابل و متداخل، ساختار و هندسه غالب جدل ـ گونههای هجویری را ترسیم میکند. در این میان از مباحث گفتمانشناختی و جامعهشناختی اثر نیز غافل نبودهایم.
به منظور خاصی دیوان شاعران ژرف نگر و خیال پرداز زبان شیرین پارسی را مطالعه میکنم. هرچه در فراخنای آسمان اندیشه این شاعران که چون نقاشی پیره دست تمام مظاهر و جلوه های زندگی را با نوک قلم ترسیم کرده و میکنند بیشتر مجال پرواز مییابم بیش از پیش، از اینهمه جلوه گریها دستخوش حیرت و سرگشتگی میشوم. توجه به حقیقت مطلق، بازگشت به ابدیت، پاکی و پرهیزگاری، وحدت و یگانگی، مردی و مردانگی، نیاز به دوستی و صفا و وفا، رشک و غیرت، شادکامی و ناکامی، بی نیازی و بی اعتنایی به جهان گذران و ... که هریک فصلی است دلکش در کنار زیباییهای مطلق و طبیعی و دست نخورده، در طول تاریخ هزار ساله ادب فارسی شاهکارهایی آفریده که در جهان آفرینش بینظیر و مانند است. به حقیقت دقیقه و نکته ای نیست که از ذهن خلاق و نقش آفرین شاعران این سرزمین به دور مانده باشد. یکی از فصلهای دل انگیز شعر فارسی مناظره هایی است که از زبان همه و همه گفت و گو میکند. آنچه در ضمن مطالعه مرا جلب و جذب نمود همین گفت و گوهاست که حقیقتا شیرینتر از قند مکرر بر مذاق جان مینشیند و مرا حیف آمد یادداشتهایی را که برداشتهام از دید صاحبنظران دور بماند. ناگفته نماند: شعرهایی انتخاب شده که با گفتم-گفتا-گفت آغاز شده و پایان یافته است، و این خود از نظر شعری صنعتی است. متجاوز از دویست کتاب ورق خورده است که در بعضی از آنها حتی یک بیت موردنظر هم دیده نشده...
در کتاب حاضر بیان میشود که به پیرامون خود که مینگریم، نخستین چیزی که جلبتوجه میکند اندیشه جهانی است آکنده از تاریخ مثله مثله یا تحریفشده و مالامال از اساطیر تاریخی که، با همه دوری از واقعیتهای گذشته، در وضعیت کنونی ما بیتأثیر نیست. باید پذیرفت که نقش اجتماعی تاریخ در خدمت به بشر همسانن حافظه است که فرد بدون آن در برابر مخاطرات هستی خویش چندان تاب مقاومت ندارد؛ و در این میان وظیفه مورخ که بهحق بازتابدهنده امور واقع است، در مواردی نتایجی را تلقین میکند که مخاطرات زیادی در پی دارد. چنین مورخی تفسیرش از وقایع مبتنی بر نتایج شخصی است و تاریخ را در هیئت اسطوره جعل میکند. ویژگی عجیب اسطوره این است که پندار خود را جانشین اندیشه راستین میکند. اما چرا و چگونه مورخی سودای جعل تاریخ به سرش میزند؟ مورخی که غلام حلقهبهگوش واقعیتها نیست و تفسیرش از امور واقع متقن و علمی است، چه میکند؟ چرا کنش و واکنش مورخ و امور واقع، یا به تعبیری، تقابل حال و گذشته بیپایان است؟ این کتاب با تأمل درباره چنین پرسشهایی بینش تاریخی ما را گسترش داده و ژرفا میبخشد.
سخنان مرد اخلاص و عمل و علم، امام علی (ع) از همان قرنهای اولیه تاریخ اسلام همواره پشتوانه فکری نویسندگان و شاعران بوده است و گذشته از بهره هایی که محققان و مولفان نامبردار ما از این سرچشمه غنی و گنجینه گران مقدار برده اند آثار درخشان و عظیمی از جمع و تالیف و شرح و ترجمه این سخنان پدید آمده است. بخش کوچکی از این آثار کتب و رسایلی است که صاحبان ذوق و شاعران فارسی زبان با به نظم درآوردن مضمون سخنان آن امام همام ساخته و پرداخته اند. رساله حاضر را نیز باید از زمره این سلسله محسوب داشت. نویسنده در جستجویی که در پیرامون سخنان علی (ع) در متون فارسی داشت در گیرودار کار "مطلوب کل طالب من کلام علی بن ابی طالب" رشیدوطواط و جستن دستنوشته های موجود آن، به نسخه ای از این رساله رسید و آن را مطلوب خود و رساله ای دلنشین یافت و از این رو در صدد تصحیح آن برآمد ...
سخنان مرد اخلاص و عمل و علم، علی (ع) پس از قرآن کریم پشتوانه فکری بسیاری از نویسندگان و شاعران بوده است. مانند کتب و رسایلی که صاحبان ذوق و شاعران فارسی زبان با به نظم درآوردن مضمون سخنان آن امام همام، ساخته و پرداختهاند. رساله حاضر نیز به جای آن که سخنان حکمت آموز علی (ع) را ترجمه و شرح کند و احیانا مفهوم آن را به گونهای به رشته نظم کشد، آن را با اشعار دلپذیری از حکیم فردوسی و سخنان نغزی از دیگرناموران تالیف و ترکیب کرده است. مولف در جستجویی پیرامون سخنان علی (ع) در متون فارسی به کتاب "مطلوب کل طالب من کلام علی بن ابی طالب" رشیدالدین وطواط رسید از آنرو درصدد تصحیح آن به این شیوه برآمد