این جستار به تحلیل دوباره و تکمیلی صناعت «استعاره ایهامی کنایه» و انواع آن در غزل‌های صائب می‌پردازد. صناعات شعری از جمله عواملی هستند که برجستگی آنها در شعر هر شاعر، سبک منحصر و مختص به خود او را می‌سازد. یکی از انواع صناعات و شگردهای شعری، صنایع کنایه‌محور یا کنایه‌های آمیغی است. این صورت‌های ادبی همان‌طور که از نامشان پیداست، صناعاتی آمیغی‌اند که در آنها کنایه به عنوان محور و مرکز با صناعاتی دیگر می‌آمیزد و این آمیختگی، صناعات پیچیده تازه‌ای را فراهم می‌آورد. یکی از انواع این صنایع کنایه‌محور، کنایه‌ای است که با استعاره و ایهام و گاه افزون بر این دو با تشبیه می‌آمیزد؛ سابقه این صناعت ـ که اخیراَ نام «استعاره ایهامی کنایه» برای آن پیشنهاد شده است ـ در ادب فارسی به حکیم باژ، باز می‌رود و در شعر حافظ، نمود بارزی دارد، ولی برجستگی چشم‌گیر آن در سبک هندی است؛ به گونه‌ای که نادیده انگاشتن آن به ویژه در غزل صائب، انکار یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های آن است. این شگرد آمیغی از این طریق پدید می‌آید که شاعر کنایه‌ای را به پدیده‌ای عاریت دهد که در عالم واقع، صورتی همانند آن، ولی با مفهومی دیگر در خود پدیده باشد. در این پژوهش دریافته خواهد شد که این صناعت، از مهم‌ترین ابزارهایی است که صائب را در آشکار کردن ویژگی ممتاز شاعرانه خود یعنی توان بی‌نهایت‌وار خلق مضمون‌های رنگین یاری کرده است.

منابع مشابه بیشتر ...

649ad2680d192.jpg

از زبان شناسی تا ادبیات

منصور اختیار

فصل اول کتاب که دهها صفحه را فراگرفته است، وظیفه بحث در "سبک" و "سبک شناسی" را تقبل کرده است. در معرفی این مباحث به نظر رسید که بهتر است بسیاری از کلمات مثل "ادبیات" و "معنی" مجددا مورد رسیدگی تازه قرار گیرد و یکبار دیگر این کلمات از نظر "زبانشناسی" بررسی شود. بعدا سعی شد تا مراکزی که عهده دار مطالعه امکانات جدا کردن "صورت" از "معنی" است معرفی شود؛ تا روشن گردد که دشواریهای این امر چیست و چرا در قرن اخیر مساعی فراوان برای جدائی "صورت" از "معنی" بکار رفته است. در بخش دو باید به خاطر سپرد که "معنی" و مطالعه آن از دشواریهای کنونی دنیای ماست. از زمانی که قدرت فلسفه و استقلال سرزمینهای آن به انقراض گرائیده و به مرزهای آن تجاوزاتی شده، فلسفه از یک واحد مستقل به اجزاء پاره پاره درآمده و هر جزء آن به علمی وابسته و مرتبط شده است. ناچار "معنی" و "دلالت" هم توان حفظ تمامیت نیافته و علوم دیگر سرپرستی و اداره آن را عهده دار شده است. از این جاست که هر چه درون "دلالت" و " معنی" را بیشتر بشکافند، مشکلات آن ظاهرتر و فزون تر می شود تابجائی که اکنون این دشواری به صورت یکی از پیچیده ترین معماهای عصر ما درآمده و علم امروز در مقابل آن درمانده گشته است. در فصل سوم کتاب به صنعت شاعری دیگر او که تکرار یک صامت در آغاز دو یا چند کلمه یک بیت است توجه گردیده است. در این فصل کوشش شده تا ارتباط میان صامتهای تکرار شده در اول کلمات یک بیت با "معانی" مورد نظر شاعر نشان داده شود. در این فصل اشاره شده که امرسون بارها و با نظم خاص صامت آغازی کلمات یک بیت را با مقاصد مختلف مربوط کرده است ولی کمتر کسی متوجه این ارتباط شده است. در فصل چهارم مطالعه کلمات مرکب شعر او مورد توجه است. برای اینکه باز "سبک" امرسون در ساخت و بافت کلمات روشن شود. هزاران کلمه مرکب شعر او بررسی گردیده و نحوه و "سبک" پیوستن کلمات مرکب او مثل شیوه اتصال دو اسم، اسم و صفت ، اسم و قید، صفت و اسم، فعل و اسم نظائر این ترکیب ها طبقه بندی شده است. بعدا "سبک" او در اتصال کلمات با شیوه شاعران دیگر در ترکیب و ساخت کلمات مرکب مقایسه گردیده است. کوشش شده تا توجه خواننده باصالت "سبک" او در اصل کلمات معطوف شود. زیاده بر یکصد و ده مورد دیده شد که آنها را باید اثرات خلاقیت او در سکه زنی کلمات مرکب در واژگان انگلیسی دانست. در فصل پایانی به کاربرد کلمات و خصوصیات دستوری امرسون از باب اسم و صفت و قید و طرز پیوستگی و ارتباط آنها به یکدیگر توجه شده تا از این راه بتوان وجه دیگر از "سبک" او را دسته بندی کرد.

58c628b691532.PNG

جمال یوسف در آینه خیال صائب

منوچهر اکبری

انعکاس داستان زندگی پیامبران یکی از بن‌مایه‌های اصلی نزد شاعران است . با بازخوانی زندگی حضرت یوسف در قرآن و استخراج و مطالعه تلمیحاتی که در دیوان صائب از این داستان انعکاس یافته است در می‌یابیم که بازتاب زندگی یوسف درآینه صور خیال صائب به قدری متنوع ومواج است که می‌توان به استناد نمونه‌های شعری مدعی شد، صائب در بیان تمام زوایای زندگی یوسف چیزی را فرو گذار نکرده است. از جمله رؤیای آغاز داستان، به چاه افکندن توسط برادران، حسادت برادران، فروش یوسف به قافله و به پادشاه مصر بنا به درخواست زلیخا، اظهار علاقه زلیخا نسبت به یوسف، تهمت ناروا زدن به یوسف، به زندان افکندن او، توانایی تعبیر خواب، عزیز مصر شدن، فراق پدر بر جدایی فرزند، حسن و جمال یوسف، به حکومت رسیدن یوسف، دیدار با پدر، و سرانجام به حقیقت پیوستن رؤیای آغازین داستان.