این نوشتار، با بهره‌گیری از نظریه‌های زیگموند فروید و کارل یونگ، به بررسی روان‌شناختی شخصیت سیاوش در شاهنامه فردوسی می‌پردازد؛ سیاوش دوران کودکی خود را در پرتو سرپرستی و آموزش‌های رستم، سپری می‌کند. با مطالعه ساختار توصیفی روان سیاوش، خصیصه‌های اخلاق‌مداری و عواطف غایی انسانی در وجود او به وضوح دیده می‌شود. این امر شاید از «فراخود» و فعالیت عالی آن در وجود سیاوش نشأت گرفته است، بر خلاف پدرش، کیکاوس که او زیر سیطره مطلق «نهاد» است. آموزه‌های تعلیم و تربیت و فرهنگ خودمان با استناد به قرآن، از فراخود به «نفس لوامه» و از نهاد به «نفس اماره» تعبیر می‌کند. در این پژوهش مطابق با نظریات یونگ، درون‌گرایی سیاوش در شاهنامه طرح و اثبات شده است که از این منظر، سیاوش از خشونت و جنگ بیزار و جلوه‌ای کامل از انسان معتدل و حتی آرمانی اخلاقی است و نیز به شباهت و اشتراک شخصیت سیاوش با همتایان خود در اساطیر ملل دیگر اشارت شده است و مقوله‌های روان‌شناسی مانند کهن الگوی گیاه خدا، خورشید خدا، مادر زمین و تولد دوباره طرح و به تفصیل بیان شده است و این فرضیه طرح شده است که سیاوش نمودگار و مظهر خورشید و نور و گرما که از ویژگی‌های اساطیری باستان هستند نیز تلقی می‌شود.

منابع مشابه بیشتر ...

629757c81853f.jpg

انوار جلیه

ملا عبدالله زنوزی تبریزی

«انوار جلیه در کشف اسرار حقیقت علویه»، اثر ملا عبدالله مدرس زنوزى، کتابى است در شرح حدیث حقیقت، از کمیل بن زیاد، معروف به حدیث علوى که به درخواست فتحعلى شاه قاجار تألیف شده است. کتاب در سال 1247ق و به زبان فارسى و به نثرى منشیانه و متکلف، نوشته شده و با تصحیح سید جلال‌الدین آشتیانى در انتشارات امیر کبیر به چاپ رسیده است. کتاب با دو مقدمه از مؤلف آغاز و مطالب که در عناوین متعدد و مختلفى، سامان یافته، شرحى است بر حدیثى که گویند کمیل بن زیاد نخعى پیرامون حقیقت از امیرالمؤمنین(ع)، با عنوان «ما الحقیقه» سؤال نموده است. آخوند حکیم ملا عبدالله زنوزی از اعاظم فیلسوفان اسلامی سده‌ی سیزدهم هجری است که سالیان متمادی در حوزه‌های علمیه‌ی تبریز و کربلا و نجف و قم و اصفهان تحصیل کرده است و در علوم عصر خود از فقه و اصول و رجال و حدیث سرآمد اقران شده است. وی سال‌ها در حوزه‌ی اصفهان و سپس در عهد فتحعلی شاه قاجار در مدرسه‌ی «خان مروی» تهران به تدریس حکمت اشتغال داشته و مستفیدان و تلامیذ مبرزی مانند فرزند برومند خودش، موسوم به «آقا علی حکیم» و ملقب به «حکیم مدرس»، شیخ اعظم «شیخ مرتضی انصاری»، «علامه میرزا ابوالقاسم طهرانی نوری» معروف به کلانتر، و «آخوند حکیم ملا حسن خویی» را تربیت کرده است. حکیم ملا عبدالله در حوزه‌ی خان مروی علاوه بر تدریس «مبدأ و معاد» اثر ملاصدرا، «شوارق الالهام» و «شرح اشارات» خواجه‌ی طوسی و «معالم الاصول» و «شرح لمعه»، بینش فلسفی خویش را که آن را مکتب و «طریقت زنوزیه» می‌نامیم از طریق تألیفات خود نظیر:«لمعات الهیه فی المعارف ربوبیه»، «انوار جلیه فی کشف حقایق اسرار علویه»، «منتخب خاقانی»، «رساله‌ی علیه» و جز آن بیان می‌فرموده است.

5baa2a9cf2579.png

سوگ سیاوش (در مرگ و رستاخیز)

شاهرخ مسکوب

شاهرخ مسکوب روشنفکر، نویسنده، مترجم و شاهنامه‌شناس، در سال ۱۳۰۴ در بابل به دنیا آمد. دوره ابتدایی را در مدرسه علمیه تهران گذراند و ادامه تحصیلاتش را در اصفهان پی گرفت. در سال ۱۳۲۴ به تهران بازگشت و در سال ۱۳۲۷ از دانشگاه تهران در رشته حقوق فارغ‌التحصیل شد. نخستين نوشته‌هايش را در ۱۳۲۶ با عنوان تفسير اخبار خارجی در روزنامه «قيام ايران» به چاپ رساند. از ۱۳۳۶ به مطالعه و تحقيق در حوزه فرهنگ، ادبيات و ترجمه‌ روی آورد. او پس از انقلاب به پاریس مهاجرت کرد و تا آخرین روز حیات به فعالیت فرهنگی خود ادامه داد و به نگارش، ترجمه و پژوهش پرداخت. مسکوب در روز سه‌شنبه بیست‌وسوم فروردين ۱۳۸۴ در بيمارستان كوشن پاريس درگذشت. کتاب «سوگ سیاوش» به قلم شاهرخ مِسکوب اثری است در باب تحلیل شخصیت اسطوره‌ای و محبوب سیاوش و نقش او و به‌ویژه پسرش کیخسرو در رستاخیز و آخرالزمان به باور ایرانیان باستان. این کتاب از سه بُعد اساطیری، باستان‌گرایی و زرتشتی قابل ملاحظه است. سوگ سیاوش، در مرگ و رستاخیز یکی از معدود آثاری است که صرفا به بازگویی افسانه‌های ایران باستان نمی‌پردازد، بلکه آن را تحلیل کرده و هدف از سرایش این افسانه‌ها را بازگو می‌کند.