کتاب ارزشمند «الکافی فی العروض والقوافی» اثر دانشمند برجسته و ادیب توانا ابوزکریا یحیی بن علی خطیب تبریزی (ت502 هـ) برای پژوهشگران در عرصه عروض و قافیه، نامی است آشنا. از آنجا که ویژگی عصر خطیب کمرنگبودن نوآوری و ابتکار و به دنبال آن رویآوری دانشمندان به سمت نقل و اقتباسِ افراطی کاملاً مشهود بوده، این امر نگارنده را بر آن داشت تا با بررسی ویژگیهای این دانشمند برجسته، منابع و سبک نگارش وی را در تألیف کتاب الکافی مورد مطالعه قرار داده و به این نتیجه برسد که وی نیز نه تنها نتوانسته است از دایره نقل و اقتباس بیرون بیاید، بلکه در موارد بیشماری در تألیف خود، از سایر دانشمندان و صاحبنظران مطالبی را نقل کرده است. وی در کنار نقل و اقتباس خود به طور عام، عنایت ویژهای به کتابهای ابن جنی و صاحب بن عباد و اخفش داشته است.
کتاب حاضر برگزیدهایست از نثر کتاب المعجم فی معاییر اشعار العجم از آثار گرانقدر شمس قیس رازی. کتاب المعجم فی معاییر اشعارالعجم مشتمل است بر سه فن: عروض، قافیه، نقدالشعر که در سنه 614 در شهر مرو نوشتن آن آغاز گردید. نثر شمس قیس نثری است پخته و جزیل از نوع کلیله و دمنه بهرامشاهی و مرزبان نامه و نظایر آن، و اکثرمتمایل به صنایع بدیعی است، نهایت آنکه ذوق سجع پردازی و سلیقه جناس آفرینی نوشته او را به تکلف نکشانده و طبع صنعت آرای، معنی را فدای لفظ نساخته است.همچنین میتوان نثر این کتاب را طلایه ظهور نثر مشکل قرن هفتم و هشتم قرار داد که منشیان بزرگ مانند عطاملک جوینی و رشیدالدین فضلالله و خواجه نصیرالدین طوسی آن را رواج دادند و دنبالهاش به ظهور تاریخ وصاف کشیده شد که نمونه کامل نثر مغلق، مصنوع فارسی است. با اینهمه جای آن دارد که شمس قیس را همپایه نثرپردازان بلند پایه نثر دری بدانیم و نثر او را بازمانده نثر شیوای غزنوی و سلجوقی محسوب داریم
در قرن سیزدهم رکود علوم ادبی محسوس است؛ بعضی نویسندگان صناعات بدیعی کتب قبل را جمعآوری کردند که در واقع کار آنها نوعی تقلید صرف بود، در این زمان این آثار قابل ذکر است؛ یکی کتاب مدارج البلاغه رضاقلی خان هدایت که در بعضی صناعات عین متن حدائق السحر را آورده، هر چند که هدفش مقابله با آن بوده است و دیگر کتاب ابدع البدایع از شمس العلماء گرکانی است که نویسنده با استفاده از کتب مشهور فارسی و عربی مثل حدائق، المعجم، مفتاح العلوم، تلخیص و مطول آن را نوشته و بعضی استدارکات او در آثار قبل یافت میشود که بیشتر نام آنها را تغییر داده است و نیز کتاب دره نجفی که در سال 1290 هـ.ش در یک هفته به طور اختصار در عروض و قافیه و بدیع به تقلید از نویسندگان قبل نوشته شد.
المقارنه أو الموازنه موضوع عام له قدمه تاریخیه. قد قارن الانسان بین الأشیاء منذ خلقه الله تعالی. فی القرآن الکریم نجد آیات کثیره تشیر الی هذه المسأله. قال الله تعالی: «قل هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون»؛ فی هذه الایه مقارنه بینالذین یعلمون و الذین لا یعلمون. فالانسان فی دراساته اتخذ المقارنه سبیلا له الی الحقائق الجوهریه المرتبطه بمیادین بحثه. و اللغات و هی أدوات التعبیر عن الأدب خضعت للدراسه المقارنه فکان لها أثرها العمیق. قصه مجنون لیلی أحد الموضوعات التی یمکن وضعها فی میزان المقارنه فی الأدبین العربی و الفارسی. مع أن القصه لها أصل عربی فدخلت فی الأدب الفارسی فی العصور الاتیه و لکننا نجد بعض الممیزات البارزه للقصه الوارده فی الأدب الفارسی خاصه عند نظامی الکنجوی. لا نجدها فی أصلها العربی. منها تأویل بعض المصطلحات تأویلاً صوفیا. و العنایه بالاعلاء من شأن الفضائل الأخلاقیه و تصویر معانی الاستقلال و الجاعه و الحب العذری العفیف فی صور رائعه. فالسبب الذی مکن الفرس من نظم المطولات راجع الی نوع خاص من أنواع الشعر یسمی «المثنوی». هذا النوع فارسی فی نشأته و لم تعرفه الأشعار العربیه القدیمه و أن کان بعض الشعراء المعاصرین قد استخدموه فی نظم الأشعار العربیه المتأخره عرفت باسم «امزدوج» منذ نهایه القرن الرابع الهجری.