تغزل در ادبیات معاصر جلوهای دیگر یافته است. زنان از موضوعات زیباییشناختی به موجوداتی فعال بدل شدهاند و در عرصه ادبیات هم آثار زندگی فعال و خلاقشان همهجا مشهود است. در شاخهای از مطالعات ادبی با عنوان «ادبیاتمقایسهای» به مطالعه مشترکاتی در ادبیات ملل میپردازیم که حاصل تأثیر و تأثر ادبا از آثار یکدیگر نیست بلکه حاصل اشتراک در موقعیت و شیوه تفکر است. در این مقاله ده مفهوم مشترک در توصیف زن در شعر نزار قبانی شاعر معاصر عرب و احمد شاملو بررسی شده است. در دورههایی از شعر هر دو شاعر، تغزل و مفاهیم سیاسی و اجتماعی با هم درمیآمیزد و عشق با دغدغههای دیگر شاعر در نوعی از توازن قرار میگیرد. دو رهیافت اساسی در شعر هر دو شاعر وجود دارد. در رهیافت اول، شور مبارزه و دغدغه اجتماعی شاعر، او را از تغزل بازمیدارد. در رهیافت دوم، عشق، به شاعر امید مبارزه میبخشد. معشوقه در لباس زنی کامل و پیامبرگونه منشأ نیکی و زیبایی در جهان شاعر است و همراه شاعر روزهای پیروزی را جشن میگیرد.
این کتاب شامل 206 یادداشت، گفتگو، مقاله و شعرهایی است که در فراق شاملو نوشته و سروده شده است. نوشته ها و سروده های کسانی چون محمود دولت آبادی، سیمین بهبهانی، منوچهر آتشی، علی باباچاهی، بهرام بیضایی، پرویز خائفی، عبدالعلی دستغیب، هوشنگ گلشیری و… را می توان در این کتاب یافت. انتهای کتاب هم سال شمار زندگی شاملو به همراه عکس هایی از او آمده است.
در این کتاب معاصران شاملو، از جمله منوچهر آتشی، رضا براهنی، ناصر پاکدامن، مسعود خیام، نصرت رحمانی، یداله رویایی، حسن زرهی، شمس لنگرودی، عمران صلاحی، جواد مجابی، محمد محمد علی و... قلم زده اند. بخش اعظم مطالب این کتاب برای نخستین بار در ایران منتشر می شود. ادیسه ی بامداد، در جست و جوی آن چیزهاست که همیشه از نگاه ها و متن ها گریخته اند، همه ی آن چیزهایی که ما را به شاملو و کار شاملو نزدیک و نزدیک تر می کند. به این اعتبار، به جای تکرار دانسته ها، شروع نادانسته ها را پیش کشیده ایم و سفری در پیش گرفته ایم که هدف اش شناخت کسی است که در شعر حسادت برانگیز «درآستانه»، سفر جان کاه و فرصت کوتاه را به جان می پذیرد. این چه شاعری است که حسرت نمی خورد ؟ و چه برجا گذاشته که حسادت برمی انگیزد ؟ چه بر جای گذاشته که برجا می ماند و شاعر را برپا می کند ؟ ما، کارمان را بر کشف گوشه های پنهان اش گذاشته ایم... بخش نخست کتاب به زنده گی شاملو می پردازد. زنده گی نامه ی احمد شاملو، و منابع دیگری مثل آن چه شاملو در روزنامه ی کیهان درباره ی زنده گی اش نوشته، از جمله مطالب این بخش است. یاد بامداد، بخش دیگر کتاب است، در این قسمت شاعران و نویسنده گان از خاطرات شان با شاملو می گویند. بزرگ داشت بامداد، بخش سوم کتاب است. پیام ها، سخن رانی ها و یادداشت هایی که بعد از مرگ شاملو از جانب هم راهان شاملو منتشر شده است. بخش بعدی، نقد و بررسی شاملو و آثارش است. رضا براهنی، ناصر پاکدامن، تقی پورنامداریان، علی حصوری، یداله رویایی، حسن زرهی، میرزا آقا عسگری، شمس لنگرودی و دیگران نقد دقیقی از نیم قرن فعالیت شاملو را ارائه می کنند. گفت و نگفت از بامداد مجموعه ی گفت و گوهاست. گفت و گوهایی با شاعران (مفتون امینی، منوچهر آتشی، نصرت رحمانی، محمد حقوقی، محمد علی سپانلو، سهراب مازندرانی، ضیا موحد، علی باباچاهی)، با نویسنده گان (جواد مجابی، نسیم خاکسار، جلال سرفراز، اسد سیف، داریوش کارگر، رضا مقصدی، محمد محمد علی)، و همین طور آیدا سرکیسیان، و بخش های مهمی از گفت و گوی هفده ساعته ی احمد شاملو با مجله ی فردوسی، مطالب این بخش را تشکیل می دهد. متن کامل سخنرانی احمد شاملو در دانش گاه برکلی که بحث های فراوانی را به همراه داشت، و به قضیه ی معروف «فردوسی و شاملو» دامن زد، در این کتاب آمده است. این نخستین بار است که متن این سخن رانی به صورت کامل در ایران منتشر می شود. نقد و نظر محمدرضا باطنی و شمس لنگرودی درباره ی این سخن رانی، در ادامه آمده است. شاملو در سکانس آخر، متن سناریوی فیلمی است که بهمن مقصودلو درباره ی شاملو ساخته است. درین فیلم، در کنار احمد شاملو، محمود دولت آبادی، ناصر تقوایی، محمد علی سپانلو، سیمین بهبهانی، عباس کیارستمی، محمد حقوقی، بهرام بیضایی، اسماعیل نوری علا، و آیدا حضور می یابند. متن سناریو صحبت های این افراد را دربر می گیرد. انتشار «ادیسه ی بامداد»، فرصتی است برای کشف فضاهای کور، در زنده گی، در شعر و ادبیاتی که نام احمد شاملو را با خود می برد...
نوگرایی (مکتب (Modernism در ادبیات، بیانگر گسستن از سنن و قراردادهای حاکم و ایجاد شیوههای تازه در نگرش به جایگاه انسان و نقش او در نظام هستی است. مدرنیسم ویژگیهای صوری و محتوایی خاصی دارد، مانند جدایی از نسبت فردگرایی و تاکید بر فردیت خلاق هنرمند، احساس تنهایی، بیگانگی و یاس، ترجیح ناخودآگاهی برخود آگاهی، تداعی معانی آزاد و جریان سیال ذهن، توجه به نظریههای روانشناسانی، چون فروید و یونگ و بعضی از اگزیستانسیالیستها. نوآوری معانی فراگیرتر از نوگرایی یا مدرنیسم دارد. مدرنیسم در مورد دوره خاصی است (اوایل قرن بیستم) و مانند هر نهضت ادبی دیگر به انتهای خود رسیده و جای خود را به نهضت دیگر، پسامدرنیسم داده است، ولی نوآوری آغاز و پایان مشخصی ندارد و همواره در طول قرون و اعصار در ادبیات و هنر یافت میشده و در مدرنیسم هم وجود داشته است. نوآوری؛ یعنی خلاقیت و خلاقیت تقلیدی نیست. پرسشی که در مقاله حاضر به آن پاسخ داده شده، این است که آیا اصول نوگرایی و ویژگیهای نوآوری در شعر قیصر امین پور دیده میشود یا خیر؟ پیش از بررسی شعر قیصر امین پور، با پژوهش در ادوار شعر فارسی، نوآوریهای خاصی در هر دوره دیده میشود، اما در شعر نو معاصر، نوآوریها و خلاقیتها نسبت به سبک بازگشت ادبی و حتی دوره مشروطه برتری دارد. شعر قیصر امین پور از جهت قالب بیــرونی (outer form ) و قالب درونی (inner form ) نوآوریهایی را به همراه دارد. در شعرهای برجسته ـ او چه کلاسیک و چه نو نیمایی ـ با نوآوریهایی رو به رو میشویم که در شاعران دیگر سابقه نداشته است و خلاقیت او را نشان میدهد. آشناییزدایی را در ترکیباتی چون «آیینه ناگهان» ـ که نام یکی از کتابهای اوست ـ میتوان دید. در این مقاله مجموعه تنفس صبح بررسی شده است.
در مقاله حاضر پژوهشگر درصدد برآمده است تا همآوایی دو نابغه ادبیات جهان، مولانا جلال الدین محمد مولوی و جبران خلیل جبران را بشنود و آن را به گوش مشتاقان برساند. نیلبکی که جبران در پیامبر از آن یاد میکند، همان نی است که مولانا مثنوی معنوی را با آن آغاز میکند. جبران در قصیده زیبای «المواکب» سعی دارد عوامل سنگینی گوش بشر در مقابل فریادهای نی الهی را بیان کند. در پیامبر، جبران خود را چنگی میداند که خداوند آن را مینوازد و در مثنوی، در داستان پیرچنگی، مولانا حقایقی را درباره انسان و ارتباط او با ذات هستیبخش بیان میکند و عشق که محور همه عالم است، در این نگرش کوتاه، در قصیده «المواکب» و قطعه شعر «نای» و مثنوی به مشام میرسد.