در مقاله حاضر پژوهشگر درصدد برآمده است تا همآوایی دو نابغه ادبیات جهان، مولانا جلال الدین محمد مولوی و جبران خلیل جبران را بشنود و آن را به گوش مشتاقان برساند. نیلبکی که جبران در پیامبر از آن یاد میکند، همان نی است که مولانا مثنوی معنوی را با آن آغاز میکند. جبران در قصیده زیبای «المواکب» سعی دارد عوامل سنگینی گوش بشر در مقابل فریادهای نی الهی را بیان کند. در پیامبر، جبران خود را چنگی میداند که خداوند آن را مینوازد و در مثنوی، در داستان پیرچنگی، مولانا حقایقی را درباره انسان و ارتباط او با ذات هستیبخش بیان میکند و عشق که محور همه عالم است، در این نگرش کوتاه، در قصیده «المواکب» و قطعه شعر «نای» و مثنوی به مشام میرسد.
کتاب حاضر مشتمل بر دو گفتار به زبان فرانسوی، به خامه توانای استادان گرامی دکتر صفا و لیوه روسای محترم دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران و استراسبورگ و یک مقدمه از نویسنده در معرفی کامل نسخه خطی کتابخانه ملی و دانشگاهی استراسبورگ و شرح یکصد و شصت و هشت بیت از مثنوی گلشن راز که متاسفانه شارح عارف آن تاکنون ناشناخته مانده است. و در آخر تعلیقاتی که برای حل مشکلات و توضیح و تعریف لغات و مصطلحات عرفانی و فلسفی به کوشش نویسنده فراهم گردیده است.
این کتاب اشعار فارسی سیدجعفر موسوی حاوی الف) دو مثنوی در بحر خفیف-مخبون محذوف-یکی تحت عنوان (حدیث نفس) شامل موضوعات مختلف در حدود (1723) بیت، و دیگری (بالاخانه غمها) که از نوشته نویسنده معروف (مصطفی لطفی منفلوطی مصری) برداشته شده است و در حدود (303) بیت می باشد. ب) غزلیات ج) متفرقات د) قطعات
تغزل در ادبیات معاصر جلوهای دیگر یافته است. زنان از موضوعات زیباییشناختی به موجوداتی فعال بدل شدهاند و در عرصه ادبیات هم آثار زندگی فعال و خلاقشان همهجا مشهود است. در شاخهای از مطالعات ادبی با عنوان «ادبیاتمقایسهای» به مطالعه مشترکاتی در ادبیات ملل میپردازیم که حاصل تأثیر و تأثر ادبا از آثار یکدیگر نیست بلکه حاصل اشتراک در موقعیت و شیوه تفکر است. در این مقاله ده مفهوم مشترک در توصیف زن در شعر نزار قبانی شاعر معاصر عرب و احمد شاملو بررسی شده است. در دورههایی از شعر هر دو شاعر، تغزل و مفاهیم سیاسی و اجتماعی با هم درمیآمیزد و عشق با دغدغههای دیگر شاعر در نوعی از توازن قرار میگیرد. دو رهیافت اساسی در شعر هر دو شاعر وجود دارد. در رهیافت اول، شور مبارزه و دغدغه اجتماعی شاعر، او را از تغزل بازمیدارد. در رهیافت دوم، عشق، به شاعر امید مبارزه میبخشد. معشوقه در لباس زنی کامل و پیامبرگونه منشأ نیکی و زیبایی در جهان شاعر است و همراه شاعر روزهای پیروزی را جشن میگیرد.
نوگرایی (مکتب (Modernism در ادبیات، بیانگر گسستن از سنن و قراردادهای حاکم و ایجاد شیوههای تازه در نگرش به جایگاه انسان و نقش او در نظام هستی است. مدرنیسم ویژگیهای صوری و محتوایی خاصی دارد، مانند جدایی از نسبت فردگرایی و تاکید بر فردیت خلاق هنرمند، احساس تنهایی، بیگانگی و یاس، ترجیح ناخودآگاهی برخود آگاهی، تداعی معانی آزاد و جریان سیال ذهن، توجه به نظریههای روانشناسانی، چون فروید و یونگ و بعضی از اگزیستانسیالیستها. نوآوری معانی فراگیرتر از نوگرایی یا مدرنیسم دارد. مدرنیسم در مورد دوره خاصی است (اوایل قرن بیستم) و مانند هر نهضت ادبی دیگر به انتهای خود رسیده و جای خود را به نهضت دیگر، پسامدرنیسم داده است، ولی نوآوری آغاز و پایان مشخصی ندارد و همواره در طول قرون و اعصار در ادبیات و هنر یافت میشده و در مدرنیسم هم وجود داشته است. نوآوری؛ یعنی خلاقیت و خلاقیت تقلیدی نیست. پرسشی که در مقاله حاضر به آن پاسخ داده شده، این است که آیا اصول نوگرایی و ویژگیهای نوآوری در شعر قیصر امین پور دیده میشود یا خیر؟ پیش از بررسی شعر قیصر امین پور، با پژوهش در ادوار شعر فارسی، نوآوریهای خاصی در هر دوره دیده میشود، اما در شعر نو معاصر، نوآوریها و خلاقیتها نسبت به سبک بازگشت ادبی و حتی دوره مشروطه برتری دارد. شعر قیصر امین پور از جهت قالب بیــرونی (outer form ) و قالب درونی (inner form ) نوآوریهایی را به همراه دارد. در شعرهای برجسته ـ او چه کلاسیک و چه نو نیمایی ـ با نوآوریهایی رو به رو میشویم که در شاعران دیگر سابقه نداشته است و خلاقیت او را نشان میدهد. آشناییزدایی را در ترکیباتی چون «آیینه ناگهان» ـ که نام یکی از کتابهای اوست ـ میتوان دید. در این مقاله مجموعه تنفس صبح بررسی شده است.