وجود اساطیر در شعر شاعران ایرانی، با توجه به تاریخ و فرهنگ کهن این سرزمین تازگی ندارد. زبان نمادینِ شعر شاعران معاصر، کارایی اساطیر در غنی کردن این زبان، آشنایی شاعران با شعر و اساطیر ملل دیگر و کارکردهای اجتماعی و سیاسی شعر سبب شد تا اساطیر به وفور در اشعار شاعران معاصر به کار رود. حمید مصدق نیز با توجه به شرایط روز جامعه و زبان نمادین سرودههایش هرچند رویکردی گسترده به اساطیر دارد، اما این رویکرد در همه موارد عمیق نیست و گاه فقط نامها و نمادهای اساطیری در سطح زبانی شعر وی به کار رفتهاند. اساطیر حماسی، اسطوره عشق، و اساطیر سایر ملل در شعر او ماهیت رمزی یافتهاند و اساطیر عرفانی سطحی به کار رفتهاند. در هریک از اسطورههای مورد بحث، با توجه به شاهد مثال، نشان داده شده است که این اساطیر در شعر وی با چه رمز یا رمزهایی به کار رفتهاند و چقدر با نماد اولیه خود مطابقت دارند. با بررسی در اشعار مصدق میتوان دریافت در اشعار وی، که غالباً عاشقانه و وطنیاند، اساطیر حماسی و قومی و اسطوره عشق سهم بیشتری دارند.
برای ترجمه اشعار، شعرها به تمامی از متن اصلی آنها به زبان آلمانی به فارسی برگردانده شده است. شیوه مترجم بدانگونه بوده است که جوهر کلام شاعر در قالب شعر فارسی ریخته شود. و این او را ناگزیر کرده که ضمن وفاداری به متن اصلی تغییراتی را متناسب با شعر فارسی بپذیرد. زیرا اگر شعر شاعران غیرفارسی را عینا واژه به واژه به فارسی برگردانیم چیزی خواهد شد خشک و چه بسا که زیبایی کلام شاعر و گاه حتی خود مفهوم نیز در ترجمه رنگ خواهد باخت...
مجموعه شعر چهل کلید سروده سیاوش کسرایی است. او در سال ۱۳۰۵ در اصفهان متولد شد. وی سرودن شعر را از جوانی آغاز کرد.بسیار زود به همراه خانواده اش به پایتخت آمد. او در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران درس خواند و علاوه بر فعالیتهای ادبی و سرودن شعر، عمری را به تکاپوهای سیاسی (حزب توده ایران) گذراند. اما سرانجام، ناگزیر از مهاجرت شد و دوازده سال پایانی زندگی اش را ابتدا در کابل و سپس در مسکو بسر برد. وی سالهای پایانی عمر خویش را دور از کشور خود و در تبعید در اتریش و شوروی گذراند؛ وی در سال ۱۳۷۴ به دلیل بیماری قلبی در وین، پایتخت اتریش در سن ۶۹ سالگی بر اثر بیماری ذات الریه زندگی را بدرود گفت و در گورستان مرکزی وین (بخش هنرمندان) به خاک سپرده شد.
«نظریه عام کلیشهها» یکی از نگاههای صورتگرایانه قرن بیستم به ادبیات عامیانه است که به تأثیر از مطالعات عامیانه، عبارتشناسی و واژگانشناسی صورت گرفت. جی. ال. پرمیاکوف زبانشناس و نویسنده روسی، با نوشتن کتاب از مثل تا قصههای عامیانه (1968) چارچوب نظری این نظریه را بنیان نهاد و با بررسی عناصر بازتولیدی زبان از قبیل ضرب المثلها، چیستان، کنایات، قصهها، و هرگونه عبارت قالبی و فرمولوار زبان در تقابل با متون تولیدی و خلاق زبان، نظریه عام کلیشهها را معرفی کرد. پرمیاکوف و برخی همنظران وی برخلاف گروهی که عقیده داشتند در آفرینشهای ادبی باید از عناصر کلیشهای زبان پرهیز شود و چندان نظر مساعدی بهاینگونه عبارات نداشتند، کوشیدند علت وجودی کلیشهها و فواید ساختار آن را توجیه کنند. و نشان دهند که کلیشهها صرفاً عباراتی دستدوم، کهنه و پیشپا افتاده نیستند. پرمیاکوف از دیدگاه زبانشناسی، نظریه عام کلیشهها را ارائه میکند و حدود طرح کلی نظریهاش از ضربالمثلها (کوچکترین واحد ادبیات عامیانه) تا افسانهها (بزرگترین واحد ادبیات عامیانه) را شامل میشود و بیشتر به دنبال تحلیل ساختاری واحدهای ادبیات عامیانه است. با استناد به عنوان فرعی این کتاب: یادداشتهایی درباره نظریه عام کلیشهها میتوان ادعا کرد که این نظریه هنوز کامل نیست و پرمیاکوف بیشتر درپی طرح مقدماتی این نظریه بودهاست. هدف ما از نگارش این مقاله، معرفی این نظریه و جایگاه آن در نقد ادبی است و برای این منظور، تلقی زبانشناسان و صورتگرایان را در مورد کلیشهها و نظریه عام کلیشهها در حوزه ادبیات عامیانه جست وجو کردهایم.
نقد ساختاري طرح روايي در داستان، روشي براي نقد داستان است. در اين مقاله، ابتدا تعريف روايت و ساختمان آن ارائه شده و سپس تمايز آن با عناصر زباني مطرح ميشود. روايت، عنصري از داستان است که در حيطه زبان قرار ندارد و به عنوان جوهره و اساس داستان، قصه، نمايشنامه و ديگر قالبهاي ادبي مربوط، ساختار محوري اثر هنري را تشکيل ميدهد. طرح روايي شامل مواردي از عناصر داستان ميشود که در بررسي ساختمان روايت اهميت به سزايي دارند. طرح روايي در ساختارشناسي داستان بسيار اهميت دارد و در اينجا به منظور تحليل طرح روايي و ساختار آن، عناصر طرح بررسي ميشوند. ساختشناسي روايت موتيفهاي هنري داستان را آشکار ميسازد و نحوه ارتباط مخاطب با داستان و روايت از اين ديدگاه مطرح خواهد شد. در پايان، روش و شيوه اين نقد به صورت مستقل و کاربردي ارائه ميشود و اهميت و ارزش اين روش بررسي ميگردد.