به گواه آثار ساير بزرگان ادبيات فارسي، ميتوان دريافت که شمار قابل ملاحظهاي از اشعار کليات شمس، متعلق به مولانا نيست. اشعاري از سلطان ولد، سنايي، عطار، خاقاني و برخي ديگر با تغييراتي، در غزليات شمس به نام مولانا ضبط شده است. ميتوان آميختگي شعر شاعران پس از مولانا را با غزليات شمس، ناشي از اختلاط دستنويسها دانست، اما درباره اشعار شاعران پيش از مولانا، نظير سنايي و عطار و...، ميتوان گفت که بيشتر اين اشعار به دست خود مولانا به غزلهاي او راه يافته است. به عبارت ديگر، مولوي با تتبع در اشعار شاعران پيش از خود، اشعاري را از حافظه در حلقههاي صوفيان ميخوانده و همين امر باعث گرديده که اين دست اشعار از وي دانسته شود و در ديوان او هم وارد شود. در اين جستار به بررسي اجمالي چند غزل از سنايي و عطار که در غزليات شمس و به نام مولانا آمدهاند، پرداختهايم و بر اساس مقابله اين اشعار مشترک، ابياتي را تصحيح و به برخي تصحيفها در اشعار مولانا اشاره کردهايم. همچنين بعضي تتبعات مولانا در اشعار انوري، مجير بيلقاني و خمسه نظامي را نيز نشان دادهايم.
در این مجموعه، دو رساله کوتاه از حکیم "عمر خیام"، متن عربی و ترجمه فارسی به طبع رسیده است .در رساله اول، سه مسئله مطرح و پاسخ داده شده است .این مسائل درباره نفوس ناطقه، حوادث امکانی باطل، و اثبات وجود زمان به حرکت و حد حرکت، و سپس قائم نبودن حرکت به ذات خود، است .رساله دوم نیز "پرتوی عقلانی بر موضوع علم کلی "نام دارد .
کتاب حاضر نظریات تمام مکاتب مختلف جهان و فلاسفه ای را که در زمینه ارائه مدل انسان کامل سخن گفته اند، بررسی نموده و بالاخره در درس پنجم انسان کامل از دیدگاه: فارابی - عرفا - مولوی (متفکران اسلامی) ارائه شده است.
در کتاب کشف الظنون اثر با عنوان تاج المصادر به رودکی سمرقندی نسبت داده شده است. از میان محققان معاصر، سعید نفیسی و محمد دبیرسیاقی و برخی دیگر، درباره صحت انتساب این کتاب به رودکی تردید کردهاند.در اینجا بحث ما مبنی بر دلایل رد انتساب تاجالمصادر به رودکی است. خلاصه دلایل نفیسی در رد این انتساب، مطابقت نداشتن نام و لقب و سال وفات مرلف این کتاب با رودکی است و در نهایت، اشتراک نام و نسب «جعفر» بین مؤلف تاج المصادر و رودکی.
به عقیده بسیاری از محققان، شعر کمتر شاعری به اندازه نظامی دچار تحریف و تصحیف شده است و علت عمده آن نیز توجه بیش از حد عموم مردم به خمسه اوست. در این تحقیق بیتی از اقبالنامه نظامی را براساس برخی منابع تاریخی تصحیح کردهایم. همچنین به تحلیل و بررسی یک تصحیف مهم در فرهنگهای فارسی پرداختهایم.