گفتمان يا گفتمانهاي جامعه عصر ابوالفضل بيهقي با امكانات گسترده زباني (گفتار و نوشتار) و غيرزباني (زمينهها و عوامل اعتقادي، اجتماعي، سياسي، فرهنگي، اقتصادي و...) تاثير همه جانبهاي بر افكار، اعمال و سخنان شخصيتهاي حاضر در تاريخ بيهقي داشتهاند. ابوالفضل بيهقي با وجود آن كه راوي رويدادهاي آن دوره است، يكي از افراد حاضر در گفتمان تاريخ بيهقي است و افكار و سخنانش تحت تاثير گفتمانهاي آن دوره بوده است. دقت در افکار و سخنان بيهقي در نگرش به حاکميت غزنويان و شخص سلطان، نشان ميدهد در کلام او دوگانگي وجود دارد. در اين مقاله، براي تبيين نقش بيهقي در گفتمان تاريخ بيهقي، با محوريت وجود دوگانگي در سخنان بيهقي، تقابل حقيقت و واقعيت در كلام بيهقي و وجود اين تقابل در نگرش او به حكومت و شاه بررسي ميشود. در اين بررسي، نحوه استفاده بيهقي از ايدئولوژي در مشروعيت بخشي به حاكميت غزنوي و نقش ذهن خودآگاه و ناخودآگاه او در نگرش به شاه و منصب او تحليل ميشود. نتايج اين بررسي نشان ميدهد دوگانگي در كلام بيهقي ناشي از «فراخواني» و تاثيرپذيري او از جانب دو گفتمان متضاد است.
ایدئولوژی انقلابی اقبال طرز تفکر خاص او را در پیچاندن مسیر تاریخ به وضوح نشان می دهد خاصه آنکه وی نشان داد که علیرغم جهل و رکود داخلی و اسارت در چنگالهای بیرحم نظامی خارجی همچنان استعداد آن را دارد که نبوغهای بزرگ پدید آرد، روح های زیبا و عمیق و نیرومند بپرورد و فرهنگش هنوز می تواند فرزند خویش را از دامن فرهنگ و تمدن غالب غرب بازگیرد و در دامن خویش بپرورد. خصیصه دیگر ایدئولوژی انقلابی اقبال توضیح مفاهیم دین و دنیا، ایمان و دانش، عقل و احساس، فلسفه و ادب، عرفان و سیاست، خدا و مردم، پرستش و جهاد عقیده و فرهنگ، مرد دیروز و امروز پارسای شب و شیر روز، (یعنی مسلمان حقیقی) بوده است.
این کتاب، پژوهشی است در واژگان، افعال و امثال، اصطلاحات درگاهی و دیوانی و ویژگیهای طبقاتی، لغات و ترکیبات، آیات و احادیث، اعلام تاریخی و جغرافیایی، امثال و حکم، به همراه حوادث جریانهای زمان نویسنده و نقشههای جغرافیایی تاریخی تاریخ بیهقی. بیشترین بخش کتاب به شرح بیش از 1200 علم جغرافیایی، تاریخی و اشخاص تاریخ بیهقی اختصاص داده شده است.
داستان بيژن و منيژه از جمله داستانهاي فرعي در طرح اندام وار شاهنامه است كه طرح و ساختار ويژهاي دارد. برخي محققان در پي توجيه تاريخي داستان برآمدهاند و اصل داستان را مربوط به عصر اشكاني دانستهاند؛ اين در حالي است كه در اين داستان نشانههاي اسطورهاي معناداري هست كه نمونههاي مشابه آن در ديگر متون نيز وجود دارد. مساله اصلي اين است كه داستان بيژن و منيژه حاوي چه انديشهاي است كه موجب شمول و گستردگي آن گشته است؟ در عين حال، چگونه توانسته در طرح بزرگ شاهنامه جاي گيرد؟ تجزيه و تحليل ساختار داستان بر اساس روش ولاديمير پراپ نشان ميدهد ساختار اصلي داستان مبتني بر طرح آشناسازي قهرماني است. تكرار كاركردها و شخصيتهاي اصلي اين داستان در ساير داستانهاي معروف ايراني، ساختار بنيادين و غيرتاريخيِ داستان را تاييد ميكند. بررسي ژرف ساخت داستان نيز نشان ميدهد كه ساختار داستان بيژن و منيژه تحت تاثير آيينهاي باروري شكل گرفته و اشكال متنوع آن در ديگر داستانها نيز وجود دارد. شمول و گستردگي حوزه جغرافيايي آن نيز به سبب همين طرح داستاني و ساختار و ژرف ساخت مشترك است.
خاقاني شرواني (595-520 ه.ق) از شاعران بزرگ سبک آذربايجان است. وي علاوه بر به کارگيري انواع استعارههاي شناخته شده در شعر خود، با امتزاج ترکيبآفريني و استعارهپردازي به آفرينش گونهاي جديد از استعاره دست يازيده که تاکنون از ديد علماي بلاغت دور مانده است. اين نوع استعاره که در اين پژوهش با نام «استعارههاي ترکيبي» معرفي شده، يکصد و بيست و پنج بار در اشعار خاقاني بکار رفته است. هدف اين پژوهش، شناساندن ويژگيهاي اين گونه استعارهها، چون مضمونآفريني، آشناييزدايي، برجستهسازي، تناسب، اغراق، ايجاز و ابهام هنري است. استعارههاي ترکيبي از کارکردهاي ديگر، چون تلميح فشرده و تفضيل و رجحان نيز برخوردارند. بررسي ساختار استعارههاي ترکيبي خاقاني، از ديگر اهداف اين پژوهش محسوب ميشود. روش پژوهش، توصيفي است و نتايج با استفاده از تحليل محتوي، به شيوه کتابخانهاي و سندکاوي بررسي شده است. نتيجه نشان ميدهد شناخت استعارههاي ترکيبي در شعر خاقاني علاوه بر کمک به شناخت هرچه بهتر جنبههاي زيبايي شناسانه شعر او، به شناخت ابعاد نوين از ظرفيتهاي زبان فارسي در استعارهپردازي کمک خواهد کرد.