شاهنامه فردوسي، حماسه ملي ايرانيان است و ريشه در ناخودآگاه جمعي و ملي اين قوم دارد. اين اثر ارزشمند را ميتوان از ديدگاههاي مختلف از جمله روانکاوي يونگ تحليل و بررسي کرد. کهن الگوها از مهمترين موضوعات نظريه يونگاند و پير خرد يکي از رايجترين آنهاست. اين کهن الگو در داستانها و روياها همراه با يک قهرمان نمود مييابد و او را در رسيدن به تفرد و خودپروراني ياري ميدهد. پير خرد در بسياري از داستانهاي شاهنامه ديده ميشود. کيومرث اولين پير خرد شاهنامه است که راهنماييهاي او هوشنگ را به شهرياري رساند و زال، نمونه برتر و پررنگتر اين کهن الگوست که آموزههايش، ياريگر و نجات بخش رستم، قهرمان ملي شاهنامه و شهرياراني چون کي کاووس و نجات بخش ايران و ايرانيان است.
اهمیت شاهنامه در بیان وقایع و پهلوانیها نیست، ارج این کتاب عظیم که زبانی استوار دارد، در جوش دادن پیوستگی تاریخی تمدن ایران است و این ستایشانگیز است. بیش از هزار سال است که ایرانیان اشعار فردوسی را از جان و دل میخوانند و بر خویشتن میبالند. اما بیشتر دقایق در پرده و تمثیل است، راهنما میباید. نویسنده در این کتاب شاهنامه را کیومرث تا ضحاک بررسی کرده است.
زندهیاد منوچهر جمالی از جمله پرکارترین و برجستهترین پژوهشگران ایرانی است که در دهههای اخیر کتاب، رساله و نوشتههای گوناگون در زمینههای: فرهنگ ایرانی، فلسفه، تاریخ، زبانشناسی، تأویل و تفسیر متون شاهنامه، بندهشن، اوستا، اندیشهها و آثار خیام، عطار، مولانا، صائب تبریزی و ... به رشته تحریر کشیده است. گستردگی اندیشه، غنای کاربردی واژهها، گشودگی مرزهای تبیین و استدلال، تجسم و تصور در شناخت گسترده و بازآفرینی فرهنگ مهری و مردمی ایران، صراحت و شفافیتهای کلام، درهمآمیختگی فرزانگی و خردمندی با دلیری و بیباکی در بیان اندیشهها از ویژگیهای منوچهر جمالی است. این کتاب متن سخنرانی او در سال 1995 در کلن است که در آن به مطالبی چون کیومرث و هوشنگ، فردوسی درباره دین چه میاندیشد؟ چرا شاهنامه با داستان کیومرث و هوشنگ آغاز میشود و .... پرداخته است.
متون کهن، به ویژه متون پیش از حمله مغول، همچون گنجینههایی از واژهها و اصطلاحات، پشتوانهای استوار برای زبان فارسی امروز به شمار میآیند. گونهکهن بسیاری از واژهها را میتوان در این متن بازجست. بسیاری از واژهها، که امروز نشان آنها را تنها میتوان در فرهنگهای لغت جست، در متنهای قدیمی یافت میشوند. حتی گاهی میتوان واژههایی در این کتابها پیدا کرد که در فرهنگهای موجود اثری از آنها نیست. در این میان، جایگاه متنهای کهن علمی، از آن روی که سرشار از اصطلاحات علمیاند، در روزگاری که نقش زبان فارسی به عنوان زبان علمی در هجوم واژههای دانشهای گوناگون رو به ضعف مینهد، در خور توجه است. درست است که بسیاری از مفاهیم دانشهای قدیم امروز نادرست و خرافی به شمار آمده و منسوخ شده است، اما میتوان از واژههای علمی کهن به عنوان قالب و ظرفی برای مفاهیم علمی روز استفاده کرد.
مثنوي مولوي از آثار ارزندهاي است که ميتواند از زاويه روانکاوي بررسي شود. از ميان روانکاوان و روانشناسان، نظريات کارل گوستاو يونگ با آثار عرفاني، داستانها و اسطورهها قابل تحليل است. آنچه يونگ را به مولانا نزديک ميکند اهميت و ارزشي است که وي براي خودآگاهي و کمال قايل است و اين همان چيزي است که مولانا در سراسر مثنوي انسان را به سوي آن فرا ميخواند. همچنين شناخت مولانا از جنبههاي پنهان روان آدمي که از مباني و اصول نظريات يونگ است، به رغم عدم تفکيک، طبقهبندي و نامگذاري اين جنبهها، در ايجاد اين پيوند و سازگاري موثر است. در اين مقاله جنبههاي نمادين داستان مرد اعرابي درويشي که کوزه آبي براي خليفه برد و ماجراي او با زنش تحليل و بررسي ميشود. نگاه به ظاهر متناقضي که مولانا و مرد درويش نسبت به زن دارند ميتواند ريشه در کشمکش موجود در بخش ناخودآگاه روان انسان و کهن الگوي آنيما و دوگانگي آن داشته باشد. همچنين به ساير نمادهايي که به نوعي با روان انسان در ارتباطاند، اشاره ميشود.