خاقاني ـ همچنان که خود ميگويد ـ در سخنپروري، طريق غريبي دارد. او از نخستين شاعران پارسي است که رفتار هنري ويژه و سازمانمندي را در پيش گرفته و سخنش از بوطيقاي مشخصي پيروي ميکند. برجستهترين شاخص سطح فکري طريق غريب او، استفاده گسترده از يک پشتوانه فرهنگي سترگ است. خاقاني با بهرهگيري از اين پشتوانه به عنوان ماده خام، دست به خلق مضامين، تصاوير و تعابير ديگرگون و بديعي ميزند تا سخن را از دام ابتذال و تکرار برهاند. بخشي از اين پشتوانه، آگاهيهاي شاعر از سرزمينها و منسوبات و متعلقات آن است. سرزمين بيتالمقدس به عنوان يکي از بلاد مبارک در آيين اسلام و همچنين در کيش يهودي و ترسايي جاذبه برجستهاي براي سخنور داشته به گونهاي که وي بسيار مشتاق به ديدن آن بوده است. در اين جستار برآنيم تا به تحقيق و تحليل آگاهيهاي خاقاني در پيوند با اين ديار بپردازيم.
تُحْفَةُ الْعِراقَیْن، نخستین سفرنامه منظوم فارسی، سروده خاقانی شروانی شاعر سده ششم قمری میباشد. تحفة العراقین که در قالب مثنوی و در شش مقاله سروده شده، شرح دو سفر خاقانی، یکی به عراق عجم و دیگری به حجاز، به قصد حج است. این موضوع با حواشی شاعرانه فراوان از جمله مناجاتها و مدح شخصیتهای سیاسی و علمی و نیز شرحی مختصر از زندگی خصوصی خاقانی همراه است. تحفة العراقین که خاقانی آن را تحفة الخواطر و زبدة الضمائر نیز مینامد، در قالب مثنوی و در بحر هزج مسدّس اخرب مقبوض سروده شده، و شامل بیش از۱۰۰‘ ۳ بیت است. این مثنوی بیانگر مشاهدات سراینده در سفر به مکه، از مسیر عراق عجم و عراق عرب است و شاعر ضمن آن به شرح دیدار خود با بزرگان شهرهای مختلف و ذکر برخی رسوم و عادات مردمان هر دیار پرداخته است. کتاب مشتمل است بر یک مقدمه منثور، ۷ مقاله، و یک خاتمه منظوم. مقالات کتاب به ترتیب عبارتاند از «عرائس الفکر و مجالس الذکر»، «معراج العقول و منهاج الفحول»، «سبحة الاوتاد»، «سواد الاوراد و خزانة الاوتاد»، «موارد الاوراد و فرائد الافراد»، «هدی المهتدی الی الهادی» و «فی وصف الشّام والموصل».
در این مقاله معنای دیگری از واژه «شکرین» که در اصل به معنی «منسوب به شکر» و سپس به معنی «شیرین» است بررسی شده است. علاوه بر روشن شدن این معنی، ابهام بعضی از بیتهای خاقانی نیز برطرف شده است.
دشواري و غرابت، صفتي است که از ديرباز ديوان خاقاني بدان موصوف بوده است. بخش قابل توجهي از دشواريهاي اين ديوان، برخاسته از پشتوانه فرهنگي گستردهاي است که شاعر مضامين، تصاوير و تعابير بديع و گونهگون را بر بنيان آن استوار ساخته است. طريق غريب خاقاني در سخنوري چنان رقم خورده است که براي دوري جستن از مستعملات، آگاهيهاي مختلف را با توان هنري خود پيوند ميدهد و سخني پرارج و فاخر ميآفريند. استعداد شگرف سخنآرايي و ظرافت خاقاني در به کارگيري اين پشتوانه سبب ميشود تا سخن او رنگ خشک تعابير علمي و غير ادبي را به خود نگيرد. گزارههاي پزشکي بخشي از پشتوانه فرهنگي خاقاني است که وي به طور چشمگيري در سخن آرايي از آن بهره گرفته است. طب با وجود پزشکان بزرگي چون زکرياي رازي، مجوسي اهوازي، ابوعلي سينا، اسماعيل جرجاني و .. در دوران حيات شاعر، پيشرفت قابل توجهي داشت. پرورش و دستگيريهاي عمو (کافي الدين عمر) و پسرعمو (وحيدالدين) در اين باب نيز خاقاني را بينصيب نگذاشته بود. همچنين محيط ادبي زمان اين شاعر پراطلاع ميطلبيد که وي فردي عالم و دانشور باشد، خصوصا که رقبا و بلکه خصمان برجستهاي چون ابوالعلاء گنجوي و ديگران را در برابر خود ميديد. رسالت اين جستار، پژوهش در داروهاي حيواني به عنوان گوشهاي از اين گزارهها است.
نوآیینی و غرابت بسیاری از مضامین و تعابیر دیوان خاقانی سبب شده است تا ناسخان، ابیات را از اصل خود دور سازند و ضبطهای نادرستی را وارد متن کنند. دستهای از این ضبطها تصحیفها و تحریفها در دیوان خاقانی مانند بسیاری از دیوانها دیده میشود. تصحیف عبارت از تغییردادن یک واژه با افزودن یا کاستن نقطهها یا علائمی از آن است. رسم الخط پیشینیان و حروف متشابه الشکل در خط پارسی، این تصحیفات را هرچه بیشتر تشدید میکرد. تحریف نیز به عنوان تغییر حرفی یا حروفی از یک واژه به صورتهای نزدیک و شبیه به آن از جهت نوشتاری و آوایی، قسم دیگری از ضبطهای ناروای متون کهن است. شمار قابل توجهی از این ضبطهای فاسد را مصحّحان دیوان تصحیح کرده و پژوهشگران نیز تعدادی بر این شمار افزودهاند؛ امّا همچنان از داشتن متن پیراستهای از دیوان خاقانی محرومیم. در این جستار برآنیم تا به تصحیح و تحلیلِ تصحیف و تحریفی از این دیوان بپردازیم.