در خلال نيم قرن فترت سياسي که با مرگ ايلخان ابو سعيد (736/1336)، آخرين فرمانرواي ايلخانان، در قلمرو آنان حکمفرما گشت، مبارزات فراگيري در سراسر مملکت ايران بر سر کسب قدرت در گرفت. سران جنبش سربدار در زمره افرادي بودند که توانستند بخشهايي از خراسان را زير سيطره خود در آورند، و در قلمرو حکومتي خود براي مدتي اگر چه کوتاه به استقلال حکومت کنند. جنبش سربدار و تشکيل دولت آنها موجب تحولات اساسي و مهم در اوضاع سياسي، اجتماعي و مذهبي شرق ايران شد، که در تاريخ قلمرو اسلامي تقريبا بيسابقه و کمنظير بود. درست به همين دليل، مراحل نخستين قيام و عوامل موثر در چگونگي سير تطور آن تا تشکيل دولت اهميت بسزايي دارد.
در زمانی که مملکت وسیع ایران در تب و تاب هرج و مرج و ملوک الطوایفی می سوخت و هر کدام از امرای تیموری و آق قویونلو و دیگر حکام محلی گوشه ای از این مرز و بوم را مقر حکمروائی خود نموده بودند اسماعیل میرزا توانست با سرکوب یکی از بانفوذترین و مقتدرترین طوایف حاکم بر ایران یعنی آق قویونلو در شرور در بهار سال 907 بنیان حکومتی را در این کشور استوار سازد که قدرت و سلطه آن تقریبا دو قرن و نیم امتداد یافت. صفویان که خود را منسوب به هفتمین امام شیعیان می کردند توانستند با ایجاد تمرکز سیاسی و وحدت مذهبی از طریق رسمیت دادن به مذهب شیعه ایران را از حالت تشتت و تجزیه و خان خانی بیرون آورند. افراد جانبازی که شاه اسماعیل را در این امر خطیر یاری کردند و تمرکز سیاسی و وحدت مذهبی کشور مدیون خون و رنج ایشان است بخ مناسبت کلاه سرخ رنگ خویش در تاریخ به نام قزلباش شهرت یافتند. این کتاب رساله ایست درباره طوایف مختلف و امرای قزلباش همراه با اندکی از وقایع مهم مربوط به زمان هریک از آنان.
در این مقاله سعی میشود تأثیر فرهنگی غزالی در محیط بغداد و دلایل عزیمت وی از آن شهر و نتایج آن از خلال حوادث آنزمان و مسایلی که در حوزه فرهنگی و مذهبی قلمرو اسلامی مطرح بود، تا حد امکان بررسی شود. بررسی حاضر مبتنی بر این عقیده است که نمیتوان تحول در مسیر زندگی غزالی را ورود به عالم تصوف وانزوا تلقی کرد و اصولأ نمیتوان ادعا کرد که تغییر صوری در دو مرحله زندگی غزالی قبل و بعد ترک بغداد تغییر مهمی در اصول فکری و اساس بینشهای دینی وی ایجاد کرده باشد.