از آن جايي که مساله انسانشناسي در طول تاريخ بشر، مورد توجه علما، عرفا، معلمين اخلاق، روانشناسان و حتي انسانهاي معمولي بوده است و به گزاف نيست که اگر بگوييم همه اختلافاتي که در عرصه انديشه رخ داده است ريشه در عيار تعريفي دارد که از انسان و ابعاد وجودي او بدست ميآيد، و تعريفي که در اين مقاله از انسان داده ميشود، فارغ از همه مميزات فکري، فرهنگي، تاريخي، نژادي و علمياش ميباشد که مورد احترام و تکريم خداوند است که از عياري يکسان نزد پروردگار برخوردار است و همين نکته حکايت از قابليت بالاي او، در دريافت حقايق هستي و توانمندي بالاي او در ابعاد گوناگون دارد، يعني هم ميتواند زيباترين فضيلتهاي اخلاقي را بيافريند و هم ميتواند منشا بروز و ظهور رذيلت هاي اخلاقي باشد يعني قابليتهاي متضاد. در اينجا در صدد هستيم ابتدا انسان را بماهو انسان بشناسيم و سپس هدف از خلقت او را مطرح کنيم و به اين نتيجه برسيم که انسان ميتواند با شناخت نفس خود به شناخت خدا (و سير و سلوک در راه او با مدد از اسما الهي (اسما الحسني).) برسد. و در اين راستا از کلام بزرگاني چون صدر المتالهين شيرازي (ملاصدرا) و امام خميني (ره) و ... استفاده خواهد شد.
کتاب مشارق الانوار القلوب تالیف ابوزید عبدالرحمان قیروانی است. مولف کتاب طی ده باب و موخرهای به بیان اسرار محبت و رموز سلوک ارباب معرفت پرداخته و با شور و حال خاص احوال و مقامات آنان را رقم زده است. در این کتاب رموز و اسرار شورانگیزی در شرح محبت آمده که برای طالبان راه و ارباب ذوق و صاحبان حال دلنشین و شورآفرین است و بسیاری از این مطالب به صور مختلف در کتب فارسی نظما و نثرا آمده است. کتاب حاضر تحت عنوان عشق اسطرلاب اسرار خداست با ترجمه قاسم انصاری در سال 1379 توسط انتشارات طهوری منتشر شده است.
این کتاب در هفت فصل نگاشته شده و به این مباحث در آن پرداخته شده است: تاریخ اجمالی انسانشناسی؛ پژوهشهای انسانشناسی؛ انسانشناسی زیستی و جسمانی؛ حوزههای مختلف انسانشناسی؛ مفاهیم فرد و جامعه و فرهنگ؛ دیدگاهها و گرایشهای انسانشناسی؛ و انسانشناسی معاصر. همچنین در پینوشتار کتاب به مباحثی چون اصول و موضوعشناسی انسانشناسی، چکیده تاریخ اندیشههای انسانشناسی، انسانشناسی طبیعی و تکاملی و .... پرداخته شده است.