عناصر و اصطلاحات به کار رفته در حکايتهاي هفت پيکر، جنبه سمبليک و نمادين دارد و از ديدگاههاي گوناگون، قابل تجزيه و تحليل است. در اين مقاله، اين حکايتها از ديدگاه عرفاني و سير و سلوک عارفانه، تحليل شده است. در قصه شهر سياه پوشان، تاکيد بر صبر سالک است؛ در حکايت معشوق سرکش، استقامت در مقابل عتاب معشوق مورد نظر است. بشر پرهيزگار، بر زهد و ورع، اصرار دارد و عاشق خردمند گنبد سه شنبه، لزوم رمزگشايي را يادآور ميشود؛ ماهان کوشيار، ضرورت حضور پير و توکل بر خدا را رمز موفقيت ميداند، در حکايت ششم نيز بازگشت عواقب اعمال انسان به خير و شر است و در نهايت، پاک دامني قهرمان قصه هفتم در مقابل ديو نفس، مشکلترين عقبه اين سلوک روحاني است.
چون پایه این دفتر بر تلاشی "نمادین" است و خواست انجامین: نمودن "نماد" است نه شکافتن آن، و نمایش راز است نه گشایش آن، و این دفتر، نه از پی پزوهش در آثار نظامی است که برای نمایش "نماد" است، تا برانگیزاننده اندیشه پژوهشگران گردد از این رو باز نمودن نکته هایی اجتماعی، بایسته می نماید. نکته در خور نگاه اینست که: بیشتر پژوهشگران روزگار ما، جهان و رویدادهای گذشته را با ترازوی قرن نوزدهم و بیستم می سنجند و با حال و کار گذشتگان، از این دریچه نگاه می کنند و به ناچار همه می لغزند و لغزیده اند و سبب گمرهی های فراوان نسلهای جوان روزگار ما شده اند. اگر به این نکته توجه داشته باشیم و هر پدیده را با ترازوی زمان خودش بسنجیم، کهر بهنجار انجام داده این و جدول ارزشهای ویژه ای برایمان پدیدار می گردد. خردمندانی چون نظامی، در دل تاریکی زیسته اند و با تلاشی پیکارگونه روزنه هایی به سوی روشنایی باز کرده اند. گاه در میان سخنانشان بدسگالیهایی به چشم می خورد که هول انگیز است و اگر با چشم باز و با شناخت روزگار آنان و با ترازوی زمانشان، آنها را ننگریم و نسنجیم درباره آنان ستمکارانه داوری کرده ایم...
کتاب مثنوی از کتابهای معدودی است که عظمت استعدادها و قوای مختلف بنی نوع انسانی را اثبات میکند. این کتاب که دربردارنده 25000 تا 28000 بیت است، هم از راه عقل و حکمت و هم از راه دل و عرفان واقعیات بسیار فراوانی را به قلمرو معرفت و حکمت و عرفان بشری عرضه داشته است. نویسنده در این کتاب به کشف الابیات مثنوی پرداخته است. علامه جعفری در مقدمه کتاب آورده است: «اینجانب در اثنای تألیف مجلدات تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی، برای تفسیر موضوعی برخی از موضوعهای بسیار بااهمیت مانند «عقل و عاقل و معقول»، «علت و معلول»، «موج» و غیر آن مجبور شدم همه ابیات مثنوی را برای استخراج همه موضوعهای مورد تفسیر یکایک ببینم. این کار دامنهدار موجب صرف وقت بسیار طولانی شد؛ لذا بر آن شدم که کشفالابیات کاملی را برای مثنوی تنظیم و تدوین نمایم. البته میدانیم آنهایی که تاکنون برای مثنوی نوشته شده است، کامل نیست و فقط کلمه اول و گاه کلمه دوم مصرع اول از ابیات برای پیداکردن بیت ثبت شده است. .... در این کشف الابیات همه مصرعهای مثنوی با نظر به نخستین کلمهای که دارند، زیر حرف کلمه اول خود آمده است».
اين مقاله، دو مساله اصلي دارد: نخست براي تعيين جايگاه شعر سنايي در تکوين لغت نامه دهخدا به بررسي زباني شاهد مثالهايي پرداختهايم که مولفان لغت نامه از شعر سنايي انتخاب کردهاند. در اين ميان موارد زيادي يافت شد که شعر سنايي تنها شاهد مثال است و وجود يک کلمه يا تعبير کاملا وابسته به شعر سنايي است. در اين بخش هم کلمات و ترکيبات زبان رسمي وجود دارد و هم کلماتي که مربوط به جغرافياي خيال هستند و به احتمال زياد برساخته خود سنايياند. علاوه بر اين، برخي اشعار سنايي در لغتنامه به عنوان نخستين شاهد مثال ثبت شدهاند. از آنجا که مولفان لغت نامه در ثبت شاهد مثالها غالبا ترتيب تاريخي را رعايت کردهاند، اين موارد هم جايگاه شعر سنايي را در تکوين لغت نامه آشکار ميکند. ديگر شاهد مثالهاي سنايي در لغت نامه نيز به حيث کميت و کيفيت اهميت خاص خود را دارند. مساله دوم مقاله، مقايسه نسخه شناسانه شاهد مثال هاي لغت نامه با نسخه خطي نويافتهاي از حديقه است که در دسترس مصححان قديمي حديقه و يا مولفان لغت نامه قرار نداشته است. اين مقايسه نشان ميدهد که اصلاح شاهد مثالهاي موجود در لغت نامه بر اساس چاپهاي جديد تا چه ميزان ضروري است.
هزار و یکشب شامل حماسههای پهلوانی، ادبیات حکمی، قصههای حیوانات، افسانههای جهان شناختی، مشاجرات ادیبانه و انبوهی شعراست. روایت شنو در زمانی کوتاه با شخصیتهای دیگری میرسد. شهرزاد برای فرار از مرگ و نجات جان خویش حکایت شبها را سلسلهوار طی میکند تا به سرانجام و پایان کار خویش در پس از تمام این حکایتها برسد. او در این شتاب با حذف صریح بسیاری از حوادث فرعی و توصیف اجمالی شخصیتهای داستانی خواننده را نیز با خود همراه میسازد و برای آشناسازی ذهن مخاطب با شخصیتهای داستانی خواننده را نیز با خود همراه میسازد و برای آشناسازی ذهن مخاطب با شخصیتهای اصلی و فرعی داستان، از شیوه شخصیتپردازی مستقیم و غیرمستقیم یاری میجوید. شخصیتها تا حدی توصیف میشوند که ارتباط و وابستگی بیشتری بارخدادها و حوادث داستان داشته باشند و بندرت از خصوصیات درونی، احساسات و اندیشه آنها بطور صریح سخن گفته میشود.