منظومه خسرو و شیرین یکی از پنج گنج نظامی است که شاعران توانمند بسیاری پس از او، کوشیدهاند به نظیرهپردازی این اثر بپردازند. مولانا عبدالله هاتفی خرجردی، از شاعران اواخر دوره تیموری و اوایل عصر صفوی، از توانمندترین نظیرهپردازان و مقلدان نظامی است که شیرین و خسرواش را به تقلید از خسرو و شیرین نظامی سروده است. این اثر در بین سایر شیرین و خسروهای سرودهشده پس از نظامی، شباهت زیادی به خسرو و شیرین نظامی دارد. همچنین هاتفی را در مقایسه با سایر مقلدان نظامی، باید از جمله شاعران توانمند به شمار آورد و اثرش را از برترین خسرو و شیرینهای سرودهشده در ادب پارسی شمرد. تاکنون مقالات و بررسیهای زیادی در مورد خسرو و شیرین نظامی و برخی از نظیرهپردازان او صورت گرفته است و اغلب این آثار را از نظر عناصر داستان بررسی کردهاند؛ اما به شیرین و خسرو هاتفی کمتر توجه شده است. در این مقاله افزون بر بررسی روند داستان، با در نظر گرفتن تمام رخدادها و مقایسه روایت دو شاعر از این نظر، به شخصیتهای اصلی و فرعی دو اثر و اختلاف پردازش دو شاعر به این شخصیتها پرداختهایم.
این پایان نامه بررسی کوتاهی است در زندگینامه نظامی و امیرخسرو دهلوی و همچنین اشعار خسرو و شیرین و شیرین و خسرو. در این رساله دویست بیت از خسرو و شیرین نظامی و دویست بیت از شیرین و خسرو امیرخسرو دهلوی در دو داستان مشابه انتخاب و به بررسی صنایع ادبی آنها پرداخته شده است.
نویسنده کتاب درباره سبب نوشتن کتاب در مقدمه میگوید: "پس از مطالعه بدین فکر افتادم که افسانه خسرو و شیرین و فرهاد را با مراعات حوادث تاریخی و حذف حشو و زوائد بی اصل ممل غیر اخلاقی و نامناسب که قدر و قیمت واقعی آن را در انظار میکاهد بنگارد. پس از نوشتن انگلیسی این کتاب نیز در این فکر بودم که فارسی آنرا برای اطلاع دوستانی که بزبان انگلیسی آشنا نیستند بنگارد." کتاب شاه ایران و بانوی ارمن، بزرگترین سینماهای تاریخی و اخلاقی و ادبی ایرانی است که به قلم ذبیح بهروز نگاشته و در سال 1306 توسط مطبعه فاروس طهران منتشر شده است.
نظامي از جمله شعراي مشهور در تركيبسازي است. از ميان واژگاني كه در خمسه براي آفريدن تصاوير بكر مورد توجه قرار گرفته نام آلات و اصطلاحات مربوط به موسيقي است. نظامي ضمن آشنايي كامل با ابزار و اصطلاحات موسيقي، آنها را در سه زمينه بزم، رزم و مسايل عرفاني و زاهدانه ـ متناسب با محتواي هر يك از مثنويهاي خمسه ـ بهخوبي به كار گرفته است. در مخزنالاسرار اين ابزار در خدمت زهد و عرفان قرار گرفتهاند، حال آنكه محتواي بزمي خسرو و شيرين ايجاب ميكند تركيبات در خدمت بزمها و عاشقانهها باشد. همچنين از آنجا كه ليلي و مجنون داستان عشقي نافرجام است اين ابزار براي بيان لحظات درد آلود و اندوهبار دو عاشق به كار رفتهاند، از سوي ديگر چون هفت پيكر دنيايي هوس آلود را مصور ميكند، بنابراين ابزار موسيقي، هوس و شور و تمايلات نفساني را به اوج ميرسانند. در شرفنامه نيز كه داستان كشورگشاييهاي اسكندر است، موسيقي رزمي كاربرد بيشتر و بهتري دارد. نظامي در اقبالنامه دوباره مجال پيدا ميكند مانند مخزنالاسرار به اخلاق بگرايد و موسيقي را به خدمت مضامين حكمي درآورد بنابراين نظامي با مهارتي كه از خود به خرج داده با اين ابزار متناسب با موضوع تصاويري بكر آفريده است.
از آنجا که سخنان شطحآمیز عرفا، شایبه کفر و زندقه را درباره گوینده خود برمیانگیزاند، پیوسته از سوی عارفان بزرگ مورد بحث قرار گرفته و برای آن دلایل و خاستگاههایی ذکر شده است. از جمله بزرگانی که برای پاکیزه نگاه داشتن طریقه عرفانی خود بسیار کوشیده و در توجیه و تبیین سخنان وحدت وجودی دیگر عارفان، بسیار همت گمارده، مولانا جلالالدین بلخی است. با آنکه او به مباحث و سخنان صوفیانی چون حلاج و بایزید، که از آن بوی وحدت به مشام جان میرسد، اعتقاد دارد و به ایشان ارادت میورزد، به مرتبه و مقام راهبری خود نیز به خوبی آگاه است و این موجب میشود که تا حد امکان از بیمحابا سخن راندن در میان هرجمع، بپرهیزد و پیوسته حدود درک مخاطب خود را در نظر داشته باشد.پرهیز مولانا از شطاحی موجب شده است تا با ظرافت و باریک اندیشی، شیوهای ابداع کند که ما نام «شطح تمثیلی» بر آن نهادهایم. به نظر میسد او، آگاهانه این روش جدید را برگزیده است تا هم از خردهگیری منکران در امان باشد و هم «درد اشتیاق» خود را شرح کند. این مقاله به بررسی دیدگاه مولانا درباره شطاحی و شطاحان و نیز شیوه خاص او در شطاحی میپردازد و در پایان ویژگیهای این طرز بیان را برمیشمارد.