این مقاله بررسی ساختگرایانه ابیاتی از منطق الطیر عطار است و ابیات 616 تا 680 این را در بر میگیرد. این قسمت از کتاب، به منزله پیش درآمدی بر داستان آصفی محسوب میگردد. برای آشنای کردن خواننده با موضوع اصلی داستان، عطار از شیوه براعت استقلال بهره گرفته است که هسته اصلی آنرا در خود نهفته است.
این کتاب که عطار آن را گاهی «منطق الطیر» و زمانی «مقامات طیور» نامیده، و دیگران عنوان «طیورنامه» هم بدان دادهاند، از لحاظ معنی و لفظ در شمار دلکشترین کتبی است که از این جنس در زبان و ادبیات فارسی به جهانیان عرضه شده است؛ مجموعهای است از لطایف حکمی و نکات قرآنی و اشارات مصطفوی و عبارات اولیاء حق که در بهترین قالب الفاظ فارسی گنجانیده شده است. مضمون این کتاب، یعنی حرکت جمع کثیری از مرغان جهان برای یافتن سیمرغ کوه قاف و پرواز دستهجمعی آنان به سوی قاف و مسجد اقصای دل و حتی نام «منطق الطیر» قبل از عطار به وسیله دیگران در کسوت الفاظ و عبارات آمده است.
شیخ فریدالدین عطار در سال 516 و به قولی 540 هـ.ق پای به جهان نهاد و احتمالا در سال 618 دیده از جهان فروبست. در فاصله این دو تاریخ، هزاران بیت و ترانه سرود و لطیفهها و طنزها و نکتههای بیشمار در کار آن کرد. احوال و گفتار مردان خدا و عاشقان کبریا را در «تذکرة الاولیاء» گردآوری کرد و هفت شهر عشق را در «منطق الطیر» سیر کرد، و سماع عشق را در پرده غزلیات و رباعیات و قصاید نواخت. اندوه جهان را در «مصیبتنامه» نهاد و در «الهینامه» و «اسرارنامه» گوشههایی از بازیهای پنهان پشت پرده عالم را بیان کرد. منطق الطیر به اتفاق اهل نظر از برترین مثنویهای عطار است که میتوان آن را پیشرو مثنوی جلالالدین رومی و سرچشمه الهام او دانست. در این کتاب گزیدهای از این مثنوی آمده است.
در این مقاله به نقد و بررسی چندسویه قصیده 184 دیوان انوری پرداخته شده است. در بخش نخست گزارشی کوتاه و فشرده از مفاهیم قصیده به دست داده شده و تناسب فرم و محتوا به کوتاهی مورد بررسی قرار گرفته است. سپس برای پیگیری انگیزه انوری در زمینه نکوهش شعر و شاعری، شعر و شاعری از دید فرهنگ و جامعه عصر انوری بررسی شده است و امکان اثرپذیری انوری از آرای شعرای دیگر از جمله کسایی، ناصرخسرو و سنایی مطرح شده است. پس از بررسی فرم و محتوا مشخص شد که این قصیده در شمار اشعار حقیقتنما (راستین) و صادقانه شاعر قرار میگیرد. در بخش پایانی مقاله پس از طرح چند فرضیه برای یافتن انگیزه اصلی انوری از نکوهش شعر و شاعری، این فرض اثبات شد که وی به دلیل بهرهمندی از مراتب فضل و کمال، شاعری را دون شأن خود میدانسته است و چون از روی ناچاری و به دلیل نیاز مالی به مدیحهسرایی پرداخته، پس از سالها شاعری، از کارنامه خود ناخشنود بوده و به نقد کار خود پرداخته است.
«خورشید» به عنوان یک موضوع همیشه مورد توجه شاعران بوده است. در دوره آغازین شعر فارسی توصیفاتی که از خورشید ارایه شده است، تنها جنبه تصویرسازی دارد. در سدههای ششم و هفتم، خاقانی، عطار و مولانا بیش از دیگران به خورشید توجه نشان دادهاند. سهروردی (549 ـ 587 ه . ق) ـ فیلسوف شهید و شهیر ایرانی ـ در آثار خود پیدرپی از تمثیلاتی استفاده کرده که حضور خورشید در آنها از نظر بسامد قابل توجه است. این حضور چنان قوی، پررنگ و گسترده است که میتوان خورشید را پایه تمثیلات و حتی تفکر او به شمار آورد. در هفت قصه از مجموعه قصههای دهگانه کتاب لغت موران، خورشید نقشی محوری و اصلی دارد و حضور آن در بافت متن چنان قوی و مؤثر است که با حذف آن، شالوده قصه به هم میریزد. این نقشآفرینی خورشید از تفکر فلسفی و اندیشههای اشراقی سهروردی مایه میگیرد.