اندیشیدن به نحوه خلقت انسان و جهان از سؤالهای بنیادین ذهن بشری است. انسانها از ایام قدیم تا به امروز همیشه به فکر پیدا کردن جوابی قانعکننده برای این سؤال بودهاند. در فلسفه یونانی و به تأسی از آن در فلسفه ایرانی، سعی شده که با تمایز بین وجود و ماهیت به این سؤال جواب داده شود. در فلسفه مشاء، اشراق و ملاصدرا به تبیین وجود و ماهیت پرداخته شده و هر کدام دیدگاههای خاص خودشان را در این مورد ارائه کردهاند. در عرفان ایرانی با تأثیرپذیری از فلسفه، هستیشناسی عرفانی ویژهای بنیان نهاده شده است که تا حدودی به عقاید فلسفی مشائیان، اشراقیان و حکمت متعالیه شبیه است. حکیم سنایی غزنوی در حدیقه، جابهجا، هنگام بحث کردن در مورد موضوعات مختلفی چون: آفرینش و خلقت عالم، عدم، وصف عقل و نفس کلی، صورت و ماده و ... مبانی فلسفی هستیشناختی خودش را بیـان کرده است. نظرهای وی گاهی با عقاید اهل مشاء، نوافلاطونیان و اخوانالصفا نزدیکی دارد. از همین جهت، میتوان گفت که در میان عارفان، لقب «حکیم» برای سنایی برازنده و درست است. این تحقیق، با بررسی نظرات هستیشناسی سنایی در حدیقه درصدد بازنمودن ابعاد فلسفی شخصیت او برآمده است.
کلمه وجود به طور کلی چنین فهمیده میشود که به مفهومی اساسی و کلی و عام دلالت میکند که هیچ واقعیت مطابقی به نام وجود در جهان خارجی برای آن یافت نمیشود. آنچه در جهان خارجی یافته و گفته میشود که «موجودند» چیزهایی هستند که در نهایت به «ماهیات» یا «ذوات»شان که ذهن به عنوان واقعیتهای مستقل فینفسه ادراک میکند، احاله میشوند و ذهن هستی مفهومی موسوم به وجود را به عنوان صفت خاصشان به آنها نسبت میدهد. این کتاب بحثی است درباره مراتب و درجات وجود از استاد سیدمحمد نقیب العطاس که در ابتدای کتاب اشارهای به زندگی و آثار ایشان نیز شده است.
عشق و محبت از اساسیترین مباحث عرفان نظری و عملی است. در واقع ، تجلی عشق است که تمام مراتب خلقت را ایجاد میکند و به ظهور میرساند، و در مسیر کمالیه موجودات به سوی حق نیز همین عشق است که ایجاد حرکت و کمال میکند و مرتبه به مرتبه، آنها را تا خود حق میرساند. پس میتوان عشق را یک بار در قوس نزول و یکباردر قوس صعود نگریست. در این مقاله با استخراج و تحلیل آراء جامی از مجموعه آثارش ـ نه فقط در یک غزل یا قصیده یا متن عرفانی ـ دیدگاه عرفانی وی نسبت به عشق، این عنصر مهم در عرفان اسلامی مشخص میگردد.
این کتاب به آموزش بنیادین فهرستنویسی توصیفی و فرمت کتابشناختی مارک پرداخته که توضیحات و تمرینهای مختلف همراه با پاسخهای آنها، در انتهای کتاب، گنجانده شده است. همه فهرستنویسان، خواه حرفهای خواه نیمه حرفهای، به این تمرینها نیاز دارند لذا این کتاب هم برای استفاده دانشجویان علوم کتابداری و اطلاعرسانی و هم کسانیکه بدنبال اهداف خاصی بوده و یا بواسطه بخشی از پیشرفتهای شغلی قصد دارند اطلاعات زیادی در زمینه فهرستنویسی بدانند مناسب میباشد. نظر به اینکه پیشینه کتابشناختی پایه و اساس تمامی ابزارهای مورد استفاده در کتابخانه از قبیل فهرستها، کتابشناسیها، و پایگاههای پیوسته میباشد، ضروری است کارکنان کتابخانه با حداقل اصول فهرستنویسی آشنا باشند.
گلستان سعدي چونان ستارهاي در آسمان ادبيات فارسي ميدرخشد و فروغش چشمها را جاودانه خيره خواهد ساخت و چه بسا، چيره دستان پهنه سخن، از زيباييها و جاذبههاي آن سخن راندهاند. به جرات ميتوان گفت نخستين كسي كه توانست در نثرنويسي، سادگي را با صنعتگري درآميزد و از هريك به اندازه لازم سود برد و به راه افراط و تفريط نرود، شيخ اجل سعدي است. با وجود تقليد عده زيادي از نويسندگان و اديبان بزرگ واستادان نظم و نثر از گلستان و شيوه نگارش آن هيچ كس نتوانست در اين كار توفيق چنداني يابد و آنچه به تقليد از گلستان نوشته شده، هيچ يك قابليت آن را نيز نيافت كه از نظر ارزش ادبي، بيفاصله بعد ازگلستان قرار گيرد، تا چه رسد به آن كه از گلستان درگذرد. چرا كه نگاه به آثار تقليدي ازگلستان، نشان ميدهد كه توجه مقلدان بيشتر به ظاهر كتاب و طرز تنظيم و حتي نامگذاري آن معطوف بوده است و هيچ يك ازآنان نخواسته يا نتوانستهاند روح زبان سعدي را درك كنند و هنري را كه زبان وي را چنين زنده و پر احساس و كهنهنشدني ساخته است بشناسند. در اين ميان بهارستان جامي نيز چنين وضعي دارد و بررسي هر دو اثر از لحاظ محتوايي و سبكي و بلاغي در اين مقاله نشانگر اين است كه بهارستان با گلستان قابل مقايسه نيست و فقط تقليد گونهاي است از اثر جاودان شيخ سعدي.