موضوع این مقاله ناخشنودیهای مهدی اخوان ثالث از اوضاع و احوال خویش و جامعهای است که در آن زندگی میکند؛ نگارنده با مطالعه و بررسی کلیه منظومهها و مجموعههای شعر وی و بیان مهمترین دلایل این ناخشنودیها چنین نتیجهگیری میکند که اولاً ناامیدی و یأسی که در برخی از اشعار اخوان دیده میشود در حقیقت، خود عامل دیگری دارد که همانا نارضایتی او از وضع خود و وضعیت مردم وطنش است، ثانیاً این ناخشنودی و نارضایتی از وضعیت خویش و جامعه به اشکال مختلفی بروز کرده است که اهم آنها عبارتنداز: خشم و خروش، نفرت و نفرین یا طنز و لودگی یا دعوت به تلاش و امیدواری یا مرثیهخوانی و حتی افسردگیها و ناامیدیها.
اخوان شعرهایش را بهویژه شعرهای روایی خود را به صورتی تمثیلی و رمزی بیان میکند که ورای مفاهیم ظاهری آن، معانی دیگری نیز نهفته است؛ زیرا غرض شاعر از نقل وقایع و حکایتها خود وقایع نیست، بلکه قصه و روایت نزد او وسیله برای بیان است. بیان مقاصدی ورای آنچه از ظاهر آنها برمیآید. او از همان ابتدا که شعرش را آغاز میکند، در واقع مسئلهای اجتماعی یا سیاسی و حتی فلسفی را مطرح میکند که در پس این شعر روایت، فکر و اندیشهای فراتر از آنچه ابتدا به نظر میرسد وجود دارد و بر خواننده اشعار اوست که به دنبال غرض اصلی شاعر و معنی مراد تمثیل و رمز برود. در این کتاب ضمن اشاره به زندگی و شعر اخوان ثالث، رمز و رمزگرایی در اشعار او بررسی شده است.
عنوان اين مقاله، «زبان و کاربردهاي باستانگرايانه در اشعار مهدي اخوان ثالث» متخلص به م. اميد است. مقاله با مقدمهاي درباره زبان «اميد» و تعريفي از باستانگرايي صرفي و نحوي (Archaism) آغاز ميشود و با ارايه شواهدي در سه حوزه باستانگراييهاي صرفي و نحوي، و کاربرد واژههاي کهن، و کلمات و تعبيرات جديد يا کم کاربرد به همراه برخي نقد و نظرها به اتمام ميرسد؛ در خصوص شواهد ارايه شده بايد گفت که: اولا تمامي اشعار و منظومههاي اخوان سطر به سطر و به دفعات مورد مطالعه و مداقه قرار گرفته است. ثانيا جهت اختصار سعي شده است به مهمترين آنها با حداقل مثالها بسنده گردد. ثالثا شواهد ارايه شده تا حد ممکن از ميان آثار مختلف و قالبهاي جديد و قديم باشد.