ادیبان کُرد همواره شعر فارسی را به دیده اعجاب و تحسین نگریسته و از آن متأثر بودهاند. نمودهای گوناگون این تأثیرپذیری را در قالب تضمین، ترجمه و صورخیال مشابه و مضامین مشترک میتوان دید و از این میان، شعر حافظ بیش از دیگر اشعار مورد توجه ایشان بوده است. در این مقاله پس از مقدمهای درباره تأثیرپذیری ادیبان کُرد از شعر فارسی، به ناری، شاعر عار فمسلکی که در همین سدههای اخیر میزیسته، پرداختهایم. برای ترسیم خطوط چهره حافظ در دیوان شاعر کُرد، ابتدا به سراغ موضوعات و مضامین و مفاهیم مورد علاقه دو شاعر رفته و در نهایت چهار مخمس ناری، که در آنها غزلیات حافظ را، تضمین کرده است، بررسی کردهایم.
این مجموعه دربرگیرندهی 65 مقالهی دومین همایش پژوهشهای ادبی است. این همایش در سال 1381 به همت مرکز تحقیقات زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس و با همکاری انجمن استادان زبان و ادبیات فارسی و دانشگاه الزهرا برگزار گردید. مقالات عرضه شده در این مجموعه "زبان و ادبیات ایران باستان"، "ادبیات فارسی کلاسیک"، "ادبیات معاصر"، "زیباشناسی و بلاغت"، "نقد ادبی و ادبیات تطبیقی"، "زبان و ادبیات فارسی در خارج از مرزها"، "مطالعات زبانشناسی".
کتاب قرائت فارسی و دستور زبان برای سال دوم دبیرستانها، طبق برنامه جدید وزارت فرهنگ و تصویب شورای عالی کتب درسی و تالیف سعید نفیسی، محمدعلی روحانی، محمد نصرالله، دکتر مهدی محقق است که در سال 1338 منتشر شده است.
سبک، ویژگیهای مشترکی است که در آثار یک نویسنده جلب توجه میکند و آن اثر را از دیگر آثار متمایز میکند .هر متن را میتوان از سه دیدگاه زبان، فکر و ادبیات مورد بررسی قرار داد و سبک آن را دریافت. سطح زبانی خود به سه سطح کوچکتر آوایی، لغوی و نحوی تقسیم میشود. در این مقاله، متن کتاب «عقدالعلی للموقف الاعلی» افضل الدین کرمانی و «سمط العلی للحضره العلیا» ناصر الدین منشی کرمانی را در سطحآوایی و نحوی و ادبی، به صورت مقایسهای، مورد بررسی قرار دادهایم و در نهایت، مشخص میشود که با وجود بیش از یک قرن فاصله بین نگارش دو کتاب ، ناصرالدین منشی کرمانی، در نگارش کتاب سمط العلی، از افضل الدین کرمانی مؤلف کتاب عقدالعلی تقلید کرده و در واقع، به میزان خیلی زیاد تحت تاثیر آن کتاب، اثر خود را ایجاد کرده است.
آنچه «خسرو و شيرين» نظامی را به عنوان يکي از شاهکارهاي زنده و پوياي زبان و ادب فارسي در يک رابطه بينامتنيت با متوني قرار میدهد که ريشه در انديشههاي کهن بشري دارد و از آبشخور ناخودآگاه جمعي و مفاهيم نمادين آن بهرهمندند، بخشهايي است که در هالهاي از نمادها پيچيده شده است و کشف استعارات غريب و پيچ و خمهاي آن جز با فرا رفتن از بافت غنايي متن ممکن نيست. يکي از اين بخشهاي برجسته، داستان به گنجخانه رفتن خسروپرويز و خوابي است که پيش از آن میبيند. در يک رويکرد نمادين به اين بخش از منظومه خسرو و شيرين، مجموعهاي گسترده از مفاهيم نمادين و رازناک به دست میآيد که تمامی آنها نمودگر کهنالگوي باززايي يا به تعبير يونگي آن، فرايند فرديت است؛ کهنالگويي که درونمايه اصلي منظومه را تشکيل میدهد. گنجخانه، گنجهاي پنهان، کليد طلايي، صندوق مرمرين درون طاق، طلسم طلايي و شمايل حضرت محمد (ص) از برجستهترين نمادهاي موجود در اين بخش از منظومه خسرو و شيرين است که درونمايه سمبليک داستان را شکل میدهد و مفاهيم نمادين آنها ارتباطي عميق با کهنالگوي نوزايي و نتيجه حاصل از آن، يعني دستيابي به کمال دارد.