دهه شصت از دورانهای پرتلاش در ادبیات معاصر ایران است. آثار تازهای که نویسندگان و شاعران ما، با وجود همه موانع و کمبودها، پدید آوردهاند، از شروع یک دوره اعتلای ادبی حکایت دارد. داستان کوتاه و رمان جایگاه مهمی در عرصه ادبیات معاصر یافته است و منتقدان و خوانندگان توجهی به آن دارند. در میان آثار پدید آمده به نمونههای گوناگونی از انواع سبکهای ادبی بر میخوریم. تنوع سبکها نشانگر آن است که نویسندگان جوان، با آگاهی به مسائل زمانه دارند شیوههای مختلف را تجربه میکنند.
کتاب هزار و یک حکایت یکی از تالیفات مرحوم خلیل خان ثقفی است. ایشان در پاریس به مطالعه کتب مختلفی از آثار نویسندگان عربی، مراکشی، الجزایری، فرانسوی، ژاپنی، چینی، انگلیسی، آلمانی که حکایات را نوشته بودند نمود و مصمم گردید که با اطلاعات شخصی حکایات مختلفی را بهم درآمیزد و اندک اندک آنرا تا پانصد حکایت درآورد ولی با فرصتی که در مدت یک سال بدست آورد و شور و ذوقی که پیوسته در تدوین کتاب از خود ابراز می نمود کم کم حکایات گردآورده او از یک هزار تجاوز نمود و نام آنرا هزار و یک حکایت نهاد و پس از بازگشت به میهن حک و اصلاح مختصری نمود و نام آنرا هزار و یک حکایت نهاد و منتشر نمود...
در این داستان پلیسی جنایی، احمد به همدستی سه نفر از دوستانش دست به آدمربایی مسلح میزند .آنان، سرمایهداری به نام پرویز پازوکی را میربایند .در این ماجرا احمد، راننده پازوکی را به قتل میرساند و در پی آن وقایعی رخ میدهد که داستان براساس آن شکل گرفته است.
با وجود غنای سنت قصهگویی منظوم و منثور در ادبیات کلاسیک ایران، داستاننویسی نوین، مهاجری است که بیش از صد سال از اقامتش در این سرزمین نمیگذرد. البته این مدت در تاریخ ادبیات، دوران کوتاهی نیست، به خصوص که دورهی مورد نظر به دلیل تغییر و تحولات چشمگیر در حوزهی جامعه، فرهنگ و ادبیات از مهمترین مقاطع تاریخ معاصر به شمار میآید. در همین سالهاست که تاثیر برخورد مظاهر تجدد غرب با جامعهی سنتی به شکل بحرانی فراگیر در سیاست و فرهنگ و ادبیات ایران بروز مییابد؛ بحرانی که به صعود طبقهی متوسط و ظهور روشنفکرانی میانجامد که اندیشههایی اصلاحطلبانه دارند و برای بیان مقصود خود از شکلهای تازهی ادبی نظیرگزارشهای روزنامهای، رمان، داستان کوتاه و نمایشنامه استفاده میکنند. به واقع جامعه در مسیر بیداری ملی، میکوشد با بهرهگیری از این شکلها، وضع خود را روشن کند و احتمالا پاسخی برای سئوالهای متعددش بیابد. عوامل ذهنی و عینی گوناگونی راه را برای پیدایش داستاننویسی ایران هموار کرد که از آن جمله است: خودآگاهی ملی، هویت یافتن ملت و اهمیت یافتن فرد و فردیت، جدایی هنرمند از حامیان درباری، به کارگیری زبان ساده، و فراهم آمدن امکانات فنی چاپ کتاب و مطبوعات. کتاب حاضر دربرگیرندهی شرح اجمالی زندگی و آثار نویسندگان ایرانی و نیز نخستین کوششها برای آفرینش ادبیات جدید (دههی 1270 ه . ش) تا دههی 1380 است.
پس از بزرگ علوی (در 1375) و محمدعلی جمالزاده (در 1376) صادق چوبک نیز درگذشت. هر چند در سالهای پس از انقلاب، اثری از او در وطنش چاپ نشد اما نام وی، به عنوان یکی از پیشروان داستاننویسی ایران، در اذهان زنده ماند. چوبک از جمله روشنفکران جوانی بود که در سالهای پس از شهریور 1320، تحت تأثیر صادق هدایت، به نوآوری در ادبیات معاصر میاندیشیدند. چهرههای اصلی این حرکت، آلاحمد و گلستان و چوبک بودند؛ نویسندگانی که به دنبال جمالزاده و هدایت و علوی، داستان کوتاه را به یکی از شاخههای اصلی ادبیات ایران تبدیل کردند. چوبک، چون شاگرد صدیقی از مکتب هدایت، آدمهای مطرود تحتانیترین لایههای اجتماعی را به داستانهایش راه داد و کوشید با بازتولید لحن آنان، شخصیت و راه و روش زندگیشان را به نمایش بگذارد. و از سویی، همانند آلاحمد و گلستان، متأثر ازادبیات رئالیستی امریکا به ساختمان داستان توجهی جدی نشان داد.