کهنالگوها صورتهاي مشترکي هستند که با سابقه چندين هزار ساله از اجداد بشر، نسل به نسل منتقل شده و در پستوي ضمير ناخودآگاه جاي گرفتهاند. اين صورتها براي رسيدن به مرز خود آگاهي در نمادهاي گوناگون طبيعي جلوهگر ميشوند و در آثار هنرمندان نمود پيدا ميکنند. در اين تحقيق برخي کهنالگوهاي شعر شاملو با توجه به ساختار استفاده شعر و بسامد استفاده از آنها مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است. گاهي اين کهنالگوها در قالبها و نمادهاي محسوس (مانند جنگل، زمين، خورشيد، دريا، و امثال آن) و گاهي با تاثير بر ذهن و زبان شاعر به ظهور رسيده که مهمترين آنها در شعر شاملو آنيما، نقاب، خود، ماندالا، تربيع، اعداد، مام بزرگ، برادر کشي و عشق است. در اين مقاله هر يک از اين کهنالگوها با نمادها و قالبهاي گوناگون آن به اختصار بررسي و تحليل است.
در این کتاب سعی شده است به این ارتباط پرداخته و در دو بخش ادبی و هنری مورد بحث و بررسی قرار گیرد. با توجه به اینکه بحث اصلی درباره هفت خان رستم می باشد. بعد از معرفی شاهنامه صحبت را به بررسی حماسه و اسطوره کشانیده و سپس به بیان چگونگی حماسه هفت خان رستم پرداخته و در انتهای این بخش ویژگیهای تصویری شاهنامه مورد بررسی اجمالی قرار داده شده است. در بخش دوم کتاب با مقدمه صورنگاری اولین شاهنامه ها به ویژگی های نگارگری ایرانی و ارتباط آن با ادبیات پرداخته و بالاخره در انتها در سه بخش به بررسی مکاتب هنر ایران یعنی مصور سازی شاهنامه، نقاشی روی کاشی، نقاشی قهوه خانه ای و تحلیل تعدادی از آثار باقی مانده پرداخته و سرانجام با آوردن تصاویر موجود نتیجه¬گیری شده است. در بحث تحلیل آثار، در بعضی موارد با توجه به مفصل بودن توضیح و تفسیر هر مکتب و ارتباط تحلیل های کلی آن با تفسیر تصویر از اضافه گویی در تحلیل شخصی درباره برخی از تصاویر خودداری شده است
منکر نمیتوان شد که احمد شاملو شاعر و اندیشمند مهم و برجستهای است. مهمبودن او از یکسو به دلیل پدیدآوردن نوعی از شعر فارسی است که به شعر سپید معروف است و از سوی دیگر به تأثیر کلامی و اجتماعی شعر و گفتار او مربوط میشود که کمتر شاعری در زمان حیات خود به چنین امکان و موقعیتی دست یافته است. نویسنده در این کتاب برای اینکه سویههای دیگر متن ادبی یا ادبیت شعر بیشتر نشان داده شود، کوشیده با بررسی ساختاری شعرها (با رویکرد به مؤلفههای گوناگون)، ارزشهای زیباییشناختی و کاستیهای متن را بنمایاند تا ارزش ادبیت متن و تأویل آن از درون خود متن بازجسته شود، بی آنکه ادعایی در کاملیت این تلاش وجود داشته باشد. بخش اعظم این کتاب به بررسی مؤلفههای شعر شاملو اختصاص دارد و تنها موردی که به مضمون یا محتوای شعر شاملو ارتباط مستقیم دارد، جستار «عشق در شعر شاملو» است.
فسلفه، چه در خاستگاه خود ـ يونان ـ و چه در تمدن اسلامي با معانداني روبه رو بوده است. در يونان، سوفيستها به مخالفت با فسلفه برخاستند و در تمدن اسلامي، فلسفه با عنادورزي پيروان دين اسلام و عرفا و اهل سلوک مواجه بوده است. بر اين اصناف معاند طبقه شاعران را نيز بايد افزود، شاعراني چون سنايي و خاقاني که با تمام نيروي بيان خويش بر فلسفه تاختهاند. از سوي ديگر نظامهاي سياسي نيز برخي اوقات روي خوش به فلسفه نشان ندادهاند. در اين پژوهش با اشارهاي مختصر به عوامل اين عناد و ستيزهگري با فلسفه که تا حدي به منش و رفتار خود فلاسفه، آموزههاي نظاميهها، راحتطلبي فکري مخاطبان فلاسفه، کجفهمي مسايل فلسفي و نگرش حداکثري نسبت به دين وابسته بود، با مصاديقي از ديوان خاقاني، ديدگاه او درباره اين مقوله تحليل و بررسي شده است.
پرداختن به شخصيتهاي هر داستان و تحليل وبررسي ويژگيهاي آن از جمله مباحثي است که درپژوهشهاي ادبي جايگاه خاصي يافته است. شناسايي و معرفي اين شخصيتها و ويژگيهاي آنان به شناخت بهتر و دقيقتر از داستان و نويسنده يا سرايندهآن منجر ميشود. برخي از اين شخصيتها با توجه به حضور و نقشي که درداستان دارند به عنوان شخصيتهاي اصلي شناخته ميشوند و داستان حول محور شخصيت و اعمال آنها شکل گرفته است. شخصيتهايي نيزهستند که به ظاهر نقش چندان مهمي درروند داستان ندارند، اما با کمي دقت و دوباره خواني داستان ميتوان به تاثير شگرف و نقش کليدي ـ اما پنهان ـ آنان پي برد، چونان که اگرآن شخصيت حذف شود، روندکلي داستان دگرگون ميشود. در داستان خسرو شيرين، همانگونه که از نامش بر ميآيد، شيرين و خسرو نقشهاي اصلي را دراين داستان ايفا ميکنند و شاپور شخصيتي است کليدي اما درتحليلهايي که ازاين داستان ارایه شده است چونان که بايد به اين شخصيت پرداخته نشده است. در اين مقاله کوشش شده است، جنبههاي مختلف شخصيت شاپور، نقش وتاثيراو در شکلگيري و جهتيابي داستان خسرو و شيرين تحليل شود و توانمندي نظامي گنجوي در خلق چنين شخصيتهاي پيچيده و موثر و استفاده بهينه او از اين شخصيتها در ساختار داستان مورد بررسي قرارگيرد.