در ادبیات ما چندین حوزه سکوت وجود دارد که یکی از آنها عشقهای دنیوی و مسائل جسمانی عشق در شعر زنان است و اولین زنی که توانست در این حوزه وارد شود و دیوار این قلعه سکوت را فرو ریزد فروغ فرخزاد است البته قبل از فروغ هم کسانی در این وادی قدم نهاده بودند اما هیچ کدام مانند او احساسات درونی و شخصی خود را بیان نکرده است. در واقع نیما و نگرش نیمایی این فرصت را به زنان هدیه داد تا با صمیمیت و شهامت به جستجوی خود جامعه و جهان برآیند و از عشق، تنهایی، هراس و عاطفههایی بگویند که رایحه و مشکلی زنانه داشته باشد، زیرا در طول تاریخ تقریباً هزار ساله شعر فارسی سهمن زنان شاعر از آنها دریغ میشد و مردسالاری بر شعر سایه انداخته بود.
در این اثر، نگرش و دیدگاههای سهراب سپهری و فروغ فرخزاد که در آثارشان انعکاس یافته، بررسی شده است .برای این منظور، نگارنده شعر ((مسافر)) سهراب سپهری را برگزیده، ابتدا ساختار درونی و بیرونی آن را تشریح و سپس بنیانهای فکری و معرفتهای عرفانی، روان شناختی و تاریخی آن را بیان میکند .در بخش دوم نیز برای بررسی و تبیین نگاه فروغ فرخزاد به مجموعه هستی، منظومه ((ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد)) انتخاب و بعد از بازخوانی، ساختار آن شروع و بیان شده است.
نخستین دفتر شعر فروغ «اسیر» (1331) از نظر شور و هیجان زنانه و مضمون بیپروا و تازهاش سروصدای زیادی برپا کرد و زمینه شهرت او را در مقام شاعری تازهنفس و پرشور فراهم کرد. اما او حتی پس از چاپ کتابهای «دیوار» و «عصیان» هنوز در رده شاعران معتدل نوپرداز به شمار میآمد و از نظر وزن و قالب شعر، تحت تأثیر اشعار توللی، نادرپور و نصرت رحمانی بود و با نوآوریهای نیما، شاملو و اخوان فاصله زیادی داشت. اما او بعد از مدتی، بهناگهان با سرودن و انتشار کتاب «تولدی دیگر» گام بلندی برای حضور در دنیای مدرن نیمائی برداشت. در این کتاب افزون بر نگاهی به فرم و محتوای اشعار فروغ، نویسنده با نگاهی بیرونی به سراغ اشعار او رفته و روشی جامعهشناسی را در تحلیل خود به کار گرفته است.
در دو مقاله گذشته راجع به دو شاعر معاصر و بررسی اندیشههای آنها از دیدگاه فمینیستی مطالبی ذکر شد. در این قسمت به بررسی دیدگاههای فمینیستی خانم طاهره صفارزاده شاعر مطرح و صاحب سبک معاصر میپردازیم. او شعر معاصر را نه با غنا و ظرافت فروغ بلکه با عدول حسابگرانه از ظرافتهای کلامی، شورطلبی را به صورتی از شعر در میآمیزد که خود نرمی صورت متعارف با بیصورتی است. صفارزاده از جمله شاعرانی است که ظرفیتهای بیانی شعر فروغ را در مییابد اما ادا و دلفریبی شعر فروغ در کار صفارزاده جایش را به عفاف کلمات و ترکیبات میدهد. بدعت صفارزاده نوآوری در جهان شعر است.
در مقاله قبل مطالبی راحع به پدیده فمینیسم و راهیابی اندیشههای فمینیستی در ایران و خصوصاً در بین زنان روشنفکر و هنرمند ذکر شد و تأثیرات پدیده فمینیسم و تحولاتی که در اندیشه و تفکرات زنان فرهیخته و روشنغکر به وجود آورده است بررسی شد. تا چند دهه و حداکثر یک سده پیش زنان ایرانی مثل بسیاری از زنان دیگر کشورها با رضایت از وضع موجود خود زندگی میکردند اما از زمان آشنایی با تفکرات غربی در جهت تغییر و نوسازی جامعه خود برآمدند. البته انطباق کامل الگوهای غربی با توجه به شرایط ویژه ایران نتوانست برای زنان و خانوادههای ایرانی مناسب باشد. و دگرگونیهایی چون تزلزل و سستی بنیان خانواده کاهش ازدواج و افزایش طلاق بروز برخوردهای تخاصمآمیز میان زنان و مردان و مورد انتقاد قراردادن بعضی از سنتهای دیرینه که بنیان ثبات اجتماعی محسوب میشد، از پیامدها و حتی وجه معرف رشد و گسترش فمینیسم در ایران بود.