در مقاله قبل مطالبی راحع به پدیده فمینیسم و راه‌یابی اندیشه‌های فمینیستی در ایران و خصوصاً در بین زنان روشنفکر و هنرمند ذکر شد و تأثیرات پدیده فمینیسم و تحولاتی که در اندیشه و تفکرات زنان فرهیخته و روشنغکر به وجود آورده است بررسی شد. تا چند دهه و حداکثر یک سده پیش زنان ایرانی مثل بسیاری از زنان دیگر کشورها با رضایت از وضع موجود خود زندگی می‌کردند اما از زمان آشنایی با تفکرات غربی در جهت تغییر و نوسازی جامعه خود برآمدند. البته انطباق کامل الگوهای غربی با توجه به شرایط ویژه ایران نتوانست برای زنان و خانواده‌های ایرانی مناسب باشد. و دگرگونی‌هایی چون تزلزل و سستی بنیان خانواده کاهش ازدواج و افزایش طلاق بروز برخوردهای تخاصم‌آمیز میان زنان و مردان و مورد انتقاد قراردادن بعضی از سنت‌های دیرینه که بنیان ثبات اجتماعی محسوب می‌شد، از پیامدها و حتی وجه معرف رشد و گسترش فمینیسم در ایران بود.

منابع مشابه بیشتر ...

663cbcb06d731.jpg

یاد بعضی نفرات

سیمین بهبهانی

یکی از بهترین روش‌هایی که تا امروز در جهان برای بیان احساسات، اعتراضات و بیان موضوعات دیگر خلق شده «شعر» است. دنیای شعر دنیای لطیف، ساده و دوست‌داشتنی است. حرفی که با عروض خاصی بر دل می‌نشیند. ادبیات معاصر ایران در دل تاریخ خود نویسندگان و شاعران پرآوازه زیادی داشته است که هرکدام از آن‌ها سبک و طبع متفاوتی داشته‌اند. «سیمین بهبهانی» شاعر نامدار ایرانی در کتاب «یاد بعضی نفرات» از شاعران و نویسندگانی که در دوره او می‌زیسته‌اند، نوشته است. این کتاب شامل خاطرات، مقالات، مصاحبه‌ها و دیدارهای اوست. کتابی که اگرچه تنها یک کتاب است اما خواننده را با چندین کتاب و چندین نویسنده آشنا می‌کند. در این اثر گوشه‌هایی از زندگی، احوال و آثار برخی افراد همچون «منوچهر آتشی»، «هوشنگ ابتهاج»، «احمدرضا احمدی»، «پگاه احمدی»، «مهدی اخوان ثالث»، «پروین اعتصامی»، «قیصر امین پور»، «گلی ترقی»، «صادق چوبک»، «سهراب سپهری»، «همایون شجریان»، «شیرین عبادی»، «فروغ فرخزاد»، «فریدون مشیری» و «عباس معروفی» را در قالب خاطرات، دریافت‌ها و برداشت‌های شاعرانه شرح داده شده است. وی در ابتدای این مجموعه با لحنی شاعرانه به برخی خرده‌ها در باب شعر خود پاسخ می‌گوید و طی آن, به این موضوعات اشاره می‌کند : زمان و شعر, انسجام در شعر امروز و شعر سنتی, ارزش طنین واژه‌ها, ارزش تشکل واژه‌ها, زبان شاعر, تصویر, شعر کم تصویر و تصویر کنایی. سیمین بهبهانی علاوه بر اینکه در شاعری استاد بود، در نثرنویسی و خاطره‌گویی نیز تبحری ویژه داشت. او هم شعر اجتماعی می‌سرود و هم شاعری اجتماعی و پر حشر و نشر بود. او در این کتاب گوشه‌هایی از زندگی، احوال و آثار برخی شعرا و نویسندگان معاصر را ـ بعضا در قالب خاطرات و دریافت‌های شاعرانه ـ به دست می‌دهد. سیمین بهبهانی درباره این کتاب می‌نویسد: «بیشترینه نوشته‌هایم در این مجموعه، حاصل دقت در آثار و احوال یاران و عزیزان و شناخت رفتار و گفتار ایشان بوده و به خاطره همنشینی با آنان در آمیخته، و کمتر فصلی است که از این گونه حال و حکایت بی‌بهره مانده باشد. اسلوب نگارش یادگزاره‌ها گاه ساده است و گاه پیرایه‌مند: نظر به موقعیت و احوال خودم، از هر دو شیوه بهره گرفته‌ام. این حقیقت را هم هیچ‌گاه فراموش نکرده‌ام که هر هنرمند، در آنچه می‌آفریند، بازتابی از چند و چون روان و ضمیر خویش دارد. از این‌روست که ضمن اندیشیدن درباره هر اثر، به خلق و خوی آفرینده‌اش هم توجه داشته‌ام.... ...آتشی هیچ‌گاه با تهران، با آداب‌ورسوم ساختگیش، با خنده‌ها و تعارف‌های مصلحتیش، با زندگی ی «بی تنور» و «بی‌بوی نان گرم» انس کامل نگرفته است. در این شعر، اما، یک‌باره بدگمانی و بیزاری به گونه‌ی حیله‌گری پلید، که عمری «مصراع آخرینش را در تیررس نشسته است»، چهره می‌نمایاند. گویا انگیزه‌ی گریز از تهران، تهرانی که بهترین سال‌های جوانی او را مصروف خودکرده است، با همین شعر در او بیدارمی‌شود، گرچه پیش از این هم این انگیزه، گیج و گم، در پاری از شعرهای پیشینش رخ می‌نموده است. باز هم یادآور می‌شوم: آتشی خود به من گفته است که شأن شعر را فراتر از پرداختن به حوادث روزمره و جزئی می‌داند. اگر در شعرش به دنبال نشانه‌هایی از این قبیل بگردی، هرقدر هم که دوستت بدارد، روی ترش می‌کند و به نفی و انکار می‌کوشد؛ باشد. اختلاف من و آتشی همین جاست. من به ملموس‌ترین حوادثی که با سرنوشت وطنم، هم‌وطنم، جهانم و کل کره‌ی ارض بستگی دارد می‌اندیشم و آتشی به چیزی فراتر از این‌ها که از حیطه‌ی تصور من بیرون است. داستان رایج‌ترین و بزرگ‌ترین گرفتاری ی کشور ما با طنزی عجیب در این شعر مطرح می‌شود. ایجاز به حدی ست که گویی شعر فقط با علائم کلیدی پیش می‌رود: چشم شیشه بی، کلاه شاپو، حضور شکاک کشتی، وجود سامسونیت پرتخیل مشکوک، شکستن ایمان و چند واژه‌ی دیگر طرح کلی داستان را می‌ریزد و دنباله‌اش را باید خودت در ذهنت کامل کنی و سرانجام ریش بندر و آن تیزهای بی‌آزرم. اگر باید خواننده را در لذت ساخت و پرداخت شعر سهیم کنی، این‌گونه باید باشد، نه آن‌که باد به دستش بدهی و بگویی بباف.اگر آتشی بار دیگر بگوید که من به مسائل جزئی بی‌اعتنا هستم، این شعر را پیش رویش می‌گذارم. اين تاریخ ماست. بازگوی علت فقر و بی‌نوایی ی ملت ماست. تأسفی ست برحقی که «بیگانه» از ما پایمال می‌کند و خیانتی که «خویش» بر ما روا می‌دارد؛ و اگر از غفلت بیدار نشویم، وای بر ما! آتشی بی‌گمان شاعری ست که روی به اعتلا دارد و هرگز راه نشیب نپیموده است. مقایسه‌ی شعرهای نخستین و فرجامین این کتاب گواه همین مدعاست. پرکار است و در میان کارهایش، متعالی فراوان است و متوسط نیز. گاه به اطناب می‌گراید، اما آنجا که به ایجاز می‌پیوندد محشر می‌کند: خانه‌ات سرد است؟ خورشیدی در پاکت می‌گذارم و برایت پست می‌کنم. ستاره‌ی کوچکی در کلمه یی بگذار و به آسمانم روانه کن.

62c6e38f41423.jpg

ره آورد عشق

حشمت الملوک بیگدلی آذری (فروغ)

ره آورد عشق کتابی است از حشمت الملوک بیگدلی آذری که در مقدمه کتاب در مورد مضمون آن اینگونه میگوید: "تضمین ابیاتی برگزیده و دلنشین از سخنوران سخن پارسی و ستارگان درخشان آسمان ادبیات ایران رونق و ارزش به این نوشته بخشید". کتاب در سال 1356 منتشر شده است.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

58259364b9372.PNG

شاعران زن معاصر و اندیشه‌های فمینیستی؛ طاهره صفارزاده

راضیه زواریان

در دو مقاله گذشته راجع به دو شاعر معاصر و بررسی اندیشه‌های آنها از دیدگاه فمینیستی مطالبی ذکر شد. در این قسمت به بررسی دیدگاه‌های فمینیستی خانم طاهره صفارزاده شاعر مطرح و صاحب سبک معاصر می‌پردازیم. او شعر معاصر را نه با غنا و ظرافت فروغ بلکه با عدول حساب‌گرانه از ظرافت‌های کلامی، شورطلبی را به صورتی از شعر در می‌آمیزد که خود نرمی صورت متعارف با بی‌صورتی است. صفارزاده از جمله شاعرانی است که ظرفیت‌های بیانی شعر فروغ را در می‌یابد اما ادا و دلفریبی شعر فروغ در کار صفارزاده جایش را به عفاف کلمات و ترکیبات می‌دهد. بدعت صفارزاده نوآوری در جهان شعر است.

پژوهش‌ها/پژوهش‌ در شعر و شاعران پژوهش‌ها/نقد و نظریه ادبی
مقاله
57f67e6a57d0e.PNG

شاعر زن معاصر و اندیشه‌های فمینیستی

راضیه زواریان

در ادبیات ما چندین حوزه سکوت وجود دارد که یکی از آنها عشق‌های دنیوی و مسائل جسمانی عشق در شعر زنان است و اولین زنی که توانست در این حوزه وارد شود و دیوار این قلعه سکوت را فرو ریزد فروغ فرخ‌زاد است البته قبل از فروغ هم کسانی در این وادی قدم نهاده بودند اما هیچ کدام مانند او احساسات درونی و شخصی خود را بیان نکرده است. در واقع نیما و نگرش نیمایی این فرصت را به زنان هدیه داد تا با صمیمیت و شهامت به جستجوی خود جامعه و جهان برآیند و از عشق، تنهایی، هراس و عاطفه‌هایی بگویند که رایحه و مشکلی زنانه داشته باشد، زیرا در طول تاریخ تقریباً هزار ساله شعر فارسی سهمن زنان شاعر از آنها دریغ می‌شد و مردسالاری بر شعر سایه انداخته بود.

پژوهش‌ها/پژوهش‌ در شعر و شاعران
مقاله