درفش کاویانی همواره در کشاکش جنگ‌های ایران و انیران، جایگاه بسیار حیاتی و والایی داشت. اهمیّت این درفش تا حدّی بود که گاه ادامه نبرد بدون افراختن آن ممکن نبود و ایرانیان حتّی اگر به دندان هم شده، می‌کوشیدند تا آن را در جنگ افراخته نگه دارند. از دیگر سو، تورانیان نیز به خوبی با جایگاه خطیر آن آشنا بودند و با دیدن حتّی پاره‌ای از آن، آشکارا فریاد برمی‌آورند «که نیروی ایران بدو اندر است» و از این رو در پی آن برمی‌آمدند که با تصاحب درفش پاره، ایرانیان را کاملاً شکست دهند. به راستی درفش کاویانی چه اهمیّتی داشته که حتّی پاره‌ای از آن، سرنوشت جنگ را دگرگون می‌کرده است و ایرانی و انیرانی در تصاحب آن به جان می‌کوشیدند. در این جُستار، نگارنده ضمن بررسی شواهد مختلف در گستره اساطیر جهان بدین نتیجه رسیده که تواند بود که درفش کاویانی پیوندی با کاوه آهنگر نداشته است و چیزی فراتر از یک درفش صِرف بود و به عنوان توتِم ایرانیان، با گذشته‌های بسیار دورتری پیوند دارد که انسان‌های بَدَوی جان خود را در یک شیء خارجی به ودیعه می‌گذاشتند و بدیهی بود تا زمانی که آن شیءِ خارجی پا برجا بود، آن انسان‌ها نیز از مرگ بیمی نداشتند، امّا به محض کوچک‌ترین آسیب بدان شیءِ خارجی، انسان‌های جان به ودیعت گذاشته در آن نیز می‌پنداشتند که شکست و مرگ آنها محتوم است. از همین رو، پیروزی یا شکست ایرانیان در جنگ، در گِرو افراشتگی یا سرنگونی درفش کاویانی بود.

منابع مشابه بیشتر ...

658426a5a764a.jpg

حماسه لرستان

مجید جمالی

انقلاب مشروطیت و مجاهدت مجاهدان بزرگ به همراه ملت شجاع ایران پشت استعمار را خماند....اما دیری نپائید که انقلاب را به انحراف کشاندند، بزرگ مردان انقلاب را توسط شاه دست نشانده قاجار یا به دار آویختند یا به طریقی از میدان به در کردند. با این وجود ابرقدرتان آن زمان روس و انگلیس از قیام مردم و آتشی که زیر خاکستر بود و هر لحظه انتظار می رفت شعله ور شود بیم و هراس داشتند. وجود حکومتهای محلی و قیام گاه و بیگاه مردم در اطراف ایران چون لرستان کردستان گیلان راه چپاول را بر استعمارگران بسته بود. استعمارگران در طول تاریخ هماره سعی بر این داشته اند که بر این منطقه سیطره پیدا کرده دامنه نفوذ خود را بر دیگر نقاط ایران بگسترانند اما هربار با مقاومت دلاوران لرستان روبرو شده مجبور به عقب نشینی شده اند.در عصر ننگین سر سلسله پهلوی (رضاخان) بار دیگر این منطقه مورد تاخت و تاز قرار گرفت. سیصد هزار خانوار اعم از شهری و روستایی با دلاوری و رشادت کم نظیر در مقابل قوای مهاجم و دست نشانده بریتانیا ایستادند و دوازده سال مقاومت کردند. آنها با رشادت و بی باکی خود حماسه ها آفریدند.

64d2447b34ebe.jpg

معمای شاهنامه - جلد اول (باستان شناسی و داستان شناسی شاهنامه)

سیامک وکیلی

ویژگی اصلی این پژوهش، کنکاش باستان‌شناسانه و روان‌شناسانه درباره‌ی شخصیت‌ها و فضای اجتماعی و سیاسی داستان‌های "شاهنامه" است. به باور نگارنده: "شاهنامه دارای دو بخش است که به طور کامل با هم تفاوت دارند. ویژگی‌های ساختی، زبان شناسی، جهان‌بینی و مانند این‌ها در هر دو بخش چنان ناهماهنگ و ناهمخوانند که می‌توان گفت دارای دو اندیشه، دو استعداد، و دو پسند جداگانه و نایکدست‌اند. برای نمونه در یک بخش سستی و ناپایداری جهان، بنیان جهان‌بینی است و در بخش دیگر آزپرستی و زیاده‌خواهی اساس جهان‌بینی است و در بخش دیگر آزپرستی و زیاده‌خواهی اساس جهان‌بینی نویسنده را می‌سازد؛ ..... بر این اساس می‌توان شاهنامه را بر دو بخش جداگانه بخش‌بندی کرد بخش نخست از آغاز شاهنامه تا پایان شاهنشاهی (= امپراتوری) کیخسرو به همراه داستان رستم و اسفندیار است که شاهنامه‌ی اصلی نامیده می‌شود و بخش دوم از آغاز پادشاهی لهراسب تا پایان شاهنامه (بدون داستان رستم و اسفندیار) است که آن را شاهنامه افزوده نام نهاده‌ایم. شاهنامه‌ی افزوده نوشته‌ی فردوسی است؛ اما شاهنامه‌ی اصلی نویسنده‌ی دیگری دارد که باید برای یافتن نامش در تاریخ و تاریخ ادبیات کاوش کرد. کتابی که پیش رو دارید کوشیده تا این نظر را که کل شاهنامه نوشته‌ی یک تن نیست به اثبات برساند".

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

5833f8c92b85d.PNG

نقد و بررسي داستاني از جيمز تربر بر اساس ديدگاه روان‌شناختي کارن هورناي ‌

محمود رضایی دشت ارژنه

جيمز تربر از داستان‌نويسان بزرگ معاصر امريکا و جهان است که او را بعد از مارک توين، بزرگ‌ترين طنزنويس امريکايي مي‌دانند. در اين تحقيق، يکي از داستان‌هاي معروف او با عنوان زندگي پنهان والتر ميتي با توجه به ديدگاه روان‌شناختي کارن هورناي، مورد نقد و بررسي قرار گرفته است؛ داستاني که بدون آگاهي از نقد روان‌شناختي، فهم آن، چنانکه بايد ممکن نيست. بر اساس ديدگاه روان‌شناختي کارن هورناي، والتر ميتي، شخصيت اصلي اين داستان، مي‌تواند بازتاب خود جيمز تربر باشد، شخصيتي که در زندگي واقعي بسيار بي‌عرضه، حقير و ناتوان است و از اين رو، تنها با توسل به تخيل مي‌کوشد کاستي‌ها و حقارت‌هاي خود را جبران کند.

پژوهش‌ها/نقد و نظریه ادبی پژوهش‌ها/پژوهش در ادبیات داستانی
مقاله
5815868bea1cf.PNG

رستم اژدها‌كش و درفش اژدها پيكر

محمود رضایی دشت ارژنه

اژدهاكشي از جمله مواردي است كه تني چند از پهلوانان نامي ايران از جمله رستم، بدان دست يازيده‌اند؛ چرا كه در گستره اساطير ايران، اژدها، نماد خشكسالي است و در واقع، كشتن اژدها نماد پيروزي ترسالي بر خشكسالي است. اما موردي كه در ايران با نماد خشكسالي بودن اژدها تناقض دارد، رستم دستان است. او اگر چه در خوان سوم، خود نيز به كشتن اژدها موفق مي‌شود، هم درفش او اژدها پيكر است و هم به نياي خود ضحاك (اژي دهاك اوستا) نيك مي‌بالد كه اين امر با اژدهاكشي او و نماد خشكسالي بودن اژدها در اساطير ايران تناقض دارد. نگارنده در اين جستار به اين نتيجه رسيده است كه درفش اژدها پيكر رستم و تقدس اژدها در ديدگاه او احتمالا تحت تاثير اساطير چين به ايران راه يافته است؛ از اين رو اژدهايي كه توتم رستم است و سخت آن را گرامي مي‌دارد برخلاف اساطير ايران، نماد باران و طراوت و ترسالي است.

مشاهیر ادبیات فارسی/فردوسی/پژوهش درباره فردوسی فرهنگ و تمدن/اسطوره و فرهنگ
مقاله