برخی داستانها گویی که با مخاطب خود سر شوخی دارند و برخی مخاطبان را وا میدارند تا مدام بپرسند ماجرا چیست، نویسنده چه میخواهد بگوید، آیا قصد شوخی و بازی دارد؟ اگر پاسخ دهیم بله، نویسنده قصد بازی دارد به برخی بر میخورد، فکر میکنند داستان جدی نیست، فکر میکنند که به بازی گرفته شدهاند و تنها معدودی امتیاز و افتخار به بازی گرفته شدن را میدانند و اصولا اینکه چقدر بازی جدی است.
کتاب حاضر دارای سه بخش است. در بخش نخست پنج مقاله از احمد شاملو (خاش "تابوئی" در پایتخت عطش)؛ منوچهر هزارخانی (یادداشت هایی درباره خصوصیات یک فرهنگ دلال)؛ باقر مومنی (میرزای علوی)؛ علی اکبر اکبری (شرکت های تجاری و مساله عرضه سهام به مردم)؛ خسرو گلسرخی (فرهنگ پویا و فرهنگ مومیایی شده)؛ کار شده است. در بخش دوم با نام شعر شعرهایی از سیاوش کسرایی، شفیعی کدکنی، خسرو گلسرخی و .... آمده است و در قسمت آخر که قصه نام دارد به قصه هایی از احمد محمود، اصغر الهی، نسیم خاکسار و فریدون تنکابنی پرداخته است
کتاب شهرزاد 2 فصل نامه ادبیات داستانی که توسط نشریه داخلی خانه داستان سرو در تابستان 1381 منتشر شده است
حرف من در این نوشته از چهره شعری فرخزاد فراتر نمیرود؛ چهرهای که نخستین منظومه تا آخرین شعرها در عین حفظ هویتی استوار، پیوسته در حال رشد و دگرگونی است. به همه مراحل تکوین چهره شعری فرخزاد هم نمیپردازم. «من» مورد نظرم آن است که نخست در تولدی دیگر رخ مینماید و سپس شبی در نیلبک چوبین آن پری غمگین میمیرد تا صبح روزی دیگر در «ایمان بیاوریم ...» و دیگر شعرهایش متولد میشود.
در چند سالی که از مرگ سهراب سپهری میگذرد. بحثهائی درباره او شده است که هر چند هنوز برای درک و ارزشیابی شاعر و هنرمندی چون او ناکافیست ولی راهگشای فهم بهتر و شناخت کاملتر اوست. اخیرا هم در هنر و ادبیات امروز، در مصاحبه آقای ناصر حریری با آقایان احمد شاملو و دکتر رضا براهنی مطالبی درباره سپهری آمده است.