زبان یک نظام است و هر نظامی دارای عناصری است و اختلافات زبانی و گوناگونی آن در عناصر زبان بوده، هر زبانی علاوه بر همگانیهای زبانی، قواعد ویژه خود را دارد. زبان رایج در منطقه شمال غرب ایران ترکی آذربایجانی است و در روند آموزش هدایتشده و کاربرد زبان دوم در مناطق دوزبانه باعث تداخل در عناصرزبانی میشود. لذا لازم است دو زبان فارسی و ترکی آذربایجانی از نظر ردهشناسی و عناصرزبانی مورد بررسی قرار گیرد. در این مقاله نخست به تعاریف و مبانی هر یک از عناصرزبانی از نظر صاحبنظران پرداخته شده، سپس اختلافها و اشتراکهای ساختاری دو زبان در سطوح، واج، هجاف واژک و واژه، گروه و ترکیب و نیز جمله تحلیل گردیده است. اکثر واجهای زبانفارسی در ترکی آذربایجانی وجود دارد و ترکی آذربایجانی چند واج بیشتر از زبانفارسی دارد. ساختار هجا در ترکی آذربایجانی جایگاه ویژهای دارد و قانون هماهنگی آواها بر این زبان حاکم است. ساختار وژه، گروه و ترکیب متفاوت با زبانفارسی است و ساختار جمله با فارسی یکسان است و حرف ربط در ترکی آذربایجانی وجود ندارد و برای پیوند جملات مرکب از وجوه مصدری، وصفی، قیدی و ... افعال استفاده میشود.
این کتاب، کوششی است در زمینه شناخت و توصیف آواهای زبان فارسی در چارچوب کاربرد عملی آنها. مقصود از آوا آن دسته از واحدهای صوتی است که در زنجیرگفتار پهلوی یکدیگر قرار میگیرند؛ یعنی واحدهای زنجیری. این توصیف در دو زمینه ارائه شده است: تولیدی که در آن هر آوا به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفته و ویژگیهای آوایی آن به طور کامل فارغ از معیار معتبربودن یعنی نقش تقابلی آن ویژگیهای تعریف شده است. توزیعی که در بخش دوم این کتاب قرار دارد و رفتار آواها در رابطۀ همنشینی با یکدیگر مورد بررسی قرار گرفته و از این دیدگاه، هر آوا و نیز ساخت آوایی هر هجا تشریح و توصیف شده است.
در اين مقاله به ردهشناسي و يا توجيه تنوعات زباني در چارچوب نظريه اصول و پارامترها خواهم پرداخت و آن را نقد و بررسي خواهم كرد. با توجه به برخي پارامترها تاكيد خواهم كرد كه مطالعه ردهشناسي در اين نظريه فقط ميتواند بر پايه اصل زير مجموعه برويك (Bcrwick) (1982) انجام پذيرد. وگرنه نظريه با اشكال روش شناختي مواجه ميگردد.
ادبیات هر ملتی بازگوکننده اندیشهها و باورها، آمال و آرزوها، شیوههای حیات، پایداری در برابر ناملایمات و بالاتر از همه، آرمانها و اهداف آن ملت است که در طول سالها و قرنها شکل گرفته و به منزله پلی به نسلهای گذشته و آینده است. ادبیات فارسی با تاریخ هزار ساله و سیر تکاملی خود راه درازی را پشتسر نهاده؛ با موضوعات مختلف در حیطه اندیشه و صورخیال متنوع به دوره معاصر گام گذاشته است و همواره در سیر تکاملی خود برای دستیابی به اندیشه برتر بیش از بیش پربارتر بوده است.