چشمانداز شعر فرانسه، از زمان جنگ جهانی دوم ظاهر شد. دیگر هیچ چیز مانند سابق نیست. از آن به بعد موضوع عبارتست از احساسات گوناگونی که هر از گاهی دور و بر مجلات ناپایدار جمع میشوند، اما به تنهایی، ماجرای خاص خود را پیش میبرند. از شاعران بزرگ فرانسوی در قیر حیات، یک اسم هویدا میشود: ایو بونفواف به خاطر تأثیری که روی نسلهای جوان دارد و همانطور به خاطر تحقیق سترگی که آثارش به نمایش میگذارند. متولد 1923؛ او هم زمان میراثدار سوررئالیستها، ژوو، والری و شدیداً ضد تصورگراست.
اگر رسالت شعر بیدارکردن ما می بود، هرآینه میبایست از سالها پیش بیدار شده باشیم. تنی چند بیدار شدهاند، نباید منکر این امر بود. اما اکنون موضوع این است که همه مردم – بیدرنگ – بیدار شوند، اگرچه خطر نابودشدنشان در میان باشد… بیشک، انسان هرگز از میان نخواهد رفت، اما فرهنگ، تمدن و طرز زندگی از میان خواهد رفت. و هنگامی که این مردگان بیدار شوند، چونانکه باید این واقعه رخ دهد، شعر موضوع و جوهر زندگی خواهد شد. این کتاب نوشته هنری میلر درباره آرتور رمبو شاعر فرانسوی است که او را بنیانگذار شعر مدرن میدانند.
آلفونس لوئی دولامارتین در 21 اکتبر 1790 در شهر ماکون به دنیا آمد. در سال 1801 که تازه به سن یازدهسالگی رسیده بود، برای تحصیل به شهر لیون رفت. دو سال بعد از آنجا به آموزشگاه شبانهروزی «بله» رفت و تا سال 1808 در آنجا به تحصیل پرداخت. تحصیلات او در این دوره چندساله وسیع و درخشان بود و در این ضمن وی علوم ادبی عصر خود را فراگرفت و توانست با آثار بزرگان گذشته ادب آشنا شود. شاید نتوان کلمهای یافت که بهدرستی شخصیت و مقام ادبی او را توصیف کند. لامارتین کسی است که قیود و قواعد شعری زمان قدیم را یکباره کنار گذاشته و جز روح خود هیچ چیز را مورد اعتماد نشمرده است. نغماتی که از سینه او بیرون میآید، به هیچوجه صورت شعری را که برای «شعر بودن» سروده شده ندارد، فقط نالههایی است که وی در شرح آلام و مشقات روحی از دل برمیآورد. هیچکسی نمیتواند در سرتاسر قطعات او یک شعر بیابد که از روی تصنع و قید سروده شده باشد و همین وجه امتیاز او از غالب شعرای قبل و بعد از اوست. به همین جهت در تاریخ ادبیات فرانسه مینویسند: «لامارتین شاعر نیست، خود شعر است». در این کتاب بخشی از زیباترین قطعات اشعار این شاعر فرانسوی انتخاب و ترجمه شده است.