کتابهای وجود دارد که مانند یک شعر در خاطر انسان باقی میماند؛ (دخمهنشینان) یکی از آنهاست. این شعر، تلخ و ملالآمیز و حیرت آور است. شرح تیرهروزی گزنده، یکنواختی دردناک و غربت هراسانگیز انسانهائیست که در دخمههای شوخگین و تیره و تار، درمیان صحرای سرماخیز بیکرانی، فولاد زندگی را متراشند تا کی این فولاد بپوسد؛ زندگانی انسانهائی که میتواند به تابناکی بلور شفاف، پاکی دل راد مردان و زیبائی عشق باشد، در سیه چال دخمههائی که سادووخه آنو نویسنده کهنسال رومانی وصف کرده است، فاجعه ملال آمیزی را در بر دارد.
در این مجموعه نخست مختصری از شرح حال حاج شیخ عبدالسلام تربتی بیان شده سپس گزیده ای از سروده های مولف در موضوعات مختلف اجتماعی عرفانی و مذهبی فراهم آمده است
این کتاب را انجمن فارغ التحصیلان مدرسه آمریکایی برای آگاهی بیشتر علاقمندان به خدمت و زندگی میس جین الیزابت دولیتل در طول اقامت پنجاه ساله اش در ایران منتشر کرده است.
نظامی، پس از سرودن کتاب خسرو و شیرین، هفت یا هشت سال دست بکاری نزده و یا اگر زده است، اثری از آن موجود نیست. البته دیوان قصاید و غزلیات مختصری فعلا از او در دست هست ولی اولا این قصاید و غزلیات و قطعات پراکنده متعلق بتمام دوران زندگانی ادبی اوست و اگر بفرض متعلق به این دوره نیز میبود، چیز قابل توجهی بشمار نمیرفت. در هر حال نظامی هفت یا هشت سال پس از سرودن خسرو و شیرین، نوشتن لیلی و مجنون، سومین کتاب خمسه خود را آغاز میکند. در این کتاب، نظامی ضمن پرداختن بمقدمات، از حسودان و طاعنان و بدخواهان و شاعران بیمایهای که با وی رقابت میکردهاند، گله بسیار میکند و ضمن این ابراز دلتنگی میگوید که در این مدت قصایدی ساز میکرده و غزلهایی میگفته و دیگران این آثار را از او میدوزدیده یا بتقلید ناقصی از آن میپرداختهاند. اما باز، از خلال سطور همین شکوهها و شکایات نیز پیداست که در این مدت کار قابل توجهی نکره و اثری بوجود نیاورده است.
نظامی در توصیف مهین بانو عمه شیرین میگوید: ندارد شوی و دارد کامرانی بشادی میگذارد زندگانی ز مردان بیشتر دارد سترگی مهین بانوش خوانند از بزرگی شمیرا نام دارد آن جهانگیر شمیرا را مهین بانوست تفسیر بدین ترتیب نظامی «شمیرا» را «مهینبانو» یعنی بانوی بزرگ معنی میکند. اما تا آنجا که میدانیم، چنین نامی اساساً در زبان ارمنی وجود ندارد و تنها نامی که شبیه باین کلمه در زبان ارمنی موجود است «شامیرام» میباشد. شامیرام نام ملکه مقتدر افسانهای آشور است و این کلمه که در زبان فرانسه و سایر زبانهای لاتینی سمیرامیس خوانده میشود، فقط در فلکلور ارمنی وجود دارد و نام زنی است که بنابر روایات افسانهای در بابل و آشور بامنتهای قدرت حکمرانی میکرد.