در بین شعرهای مانای مهدی اخوان ثالث، شعری است با نام «شوش را دیدم» که از نظر ساخت و فضا و نیز ریشههای تاریخی استوار است و آنچه در شعر میگذرد ریشه در واقعیتهای تاریخی دارد، نه حادثههای اسطورهای یا تخیلی. شعری که با دیداری از شهر شوش در سالهای پیش از انقلاب (49 تا 53) در ذهن شاعر جای گرفته است و با سادهترین عبارت آغاز میشود یعنی با همان: «شوش را دیدم» چنین است که شاعر با دیدن شوش به یاد گذشته باشکوه آن میافتد و پیش از آن که موقعیت کنونی آن حرفی بزند شعرش را با شرح شوش باستانی و شکوه و عظمت آن در گذشتههای دور آغاز میکند و میسراید: «شوش را دیدم .....».
یکی از شیوههای ابراز نظر در مورد قدرت و نظام سیاسی در دوره پهلوی دوم، سرودن شعر بود. از آنجایی که اختناق حاکم بر جامعه اجازه اعتراض و اظهارنظر صریح را نمیداد، بسیاری از افراد با استفاده از صنایع ادبی، چون کنایه، ایهام و ... در قالب شعر مخالفت خویش را با وضعیت موجود اعلام میکردند. از طرف دیگر تعدادی از طرفداران رژیم پهلوی نیز به وسیله شعر به تعریف از این رژیم میپرداختند. این کتاب اشعار مخالفین و موافقین رژیم پهلوی را با توجه به مبانی فکری آنها مطرح کرده و مضامین و معانی هرکدام را مورد بحث قرار داده است.
این کتاب دو هدف را دنبال میکند؛ استخراج کلمهها و ترکیبهای تازه و بکر از لابلای اشعار شاعران بزرگ معاصر فارسی که در این بخش نگارنده تلاش کرده حجم بزرگی از خلاقیتها و آفرینشهای زبانی شاعر را در قالب واژهنامهای اختصاصی ارائه کند. هدف دوم آن است که این فرهنگ میتواند تا حد زیادی مواد و مصالح لازم را برای بررسیهای ادبی و زبانشناسی در حوزههای گوناگون سبکشناسی و نقد ادبی درباره شاعر و ادبیات معاصر فراهم آورد. این کتاب فرهنگ اشعار فروغ فرخزاد است که نویسنده کوشیده این دو هدف را در آن دنبال کند.
مهدی اخوان ثالث (م. امید) یکی از سرشناسترین چهرههای شعر معاصر است که با حضور چهلساله خود در عرصه شعر و ادب، کارنامه درخشانی از خود به یادگار گذاشت و یکی از تأثیرگذارترین شاعران عصر خود به شمار میرود. او گرچه از سنین نوجوانی به سرودن شعر در قالبهای کلاسیک روی آورد؛ ولی پس از آشنایی با شعر نو و نیما و سرودن شعر در قالب نیمایی، به شهرت رسید. در این کتاب پس از مروری کوتاه بر زندگی و جهان شعری اخوان، در فصل اول به شعرهای کلاسیک اخوان در قالبهای غزل، قطعه، قصیده، مثنوی، ترکیببند، رباعی، دوبیتی و تکبیتی پرداخته شده است. فصل دوم اختصاص به بررسی اشعار نئوکلاسیک اخوان دارد. در فصل سوم شعرهای نو اخوان به لحاظ زبان و بیان، وزن شعر و پایانبندی مصراعها، قافیههای کناری در شعر، موسیقی درونی، روایت و فرم و ساختار بررسی شده است. فصل پایانی کتاب اختصاص به بیان گفتارهایی درباره شعر اخوان از نویسندگان و ادبای کشور دارد.
آنچه امروزه به نام چهارپاره شناخته میشود، عبارت از شعری است موزون و مقفی، متشکل از چند بند که هر بند آن از چهار مصراع مساوی تشکیل شده و تنها دو مصراع از این چهار مصراع (مصراعهای دوم و چهارم) با هم، همقافیهاند. بدین ترتیب چهارپاره قالبی است آزاد که از نظر قافیهبندی، رعایت قافیه، تنها درون هر بند الزامی است و هر بند شعر برای خود قافیههای مجزا و مستقلی دارد. در این کتاب کوشیده شده تا در حد امکان از بین آثار شاعرانی که در این دو سه دهه شعرهایی در قالب چهارپاره سرودهاند، شعرهایی انتخاب و به صورت منبعی برای علاقمندان و دوستداران شعر فراهم آید.