موضوع گسترش زبان و ادبیات فارسی در شبهقاره را، مانند هر نقطه دیگرجهان، میتوان از طریق آثار به جا مانده، همچون کتابها و نسخههای خطی و سندها و کتیبهها شناخت. اما در این میان، یکی از منظرهای کمتر شناخته شده، نگاه سکهشناسانه به این موضوع است. پرسشهایی که در این حوزه مطرح میشوند عبارتاند از: آیا گسترش یا جلوگیری از گسترش زبان فارسی در شبه قاره ارتباطی با سیاستهای به ظاهر اقتصادی صرف در ضرابخانههای استعماری داشته است یا نه؟ آیا ضرابخانهها نیز به مثابه ارگانی فرهنگی، از سیاستهایی کلی پیروی میکردهاند؟ آیا در این زمینه، نکتههایی هست که همچنان از دید ما پنهان مانده باشد؟ قابل ذکر است که نوشته حاضر بخشی از «تاریخ سکهشناختی گسترش زبان فارسی در اقیانوس هند» است که البته شبهقاره در قلب آن جای دارد.
زبان و ادبیات فارسی به عنوان دومین زبان جهان اسلام و زبان حوزه فرهنگ و تمدن ایرانی، با هزاران آثار گران سنگ در زمینه های مختلف ادبی، عرفانی، فلسفی، کلامی، تاریخی، هنری و مذهبی همواره مورد اعتنا و اعتقاد ایرانیان و مردمان سرزمینهای دور و نزدیک بوده است. این حضور و نفوذ حکایت از آن دارد که در ژرفای زبان و ادب فارسی آنقدر معانی بلند و مضامین دلنشین علمی، ادبی، اخلاقی و انسانی وجود د ارد که هر انسان سلیم الطبعی با اطلاع و آگاهی از آنها، خود به خود به فارسی و ذخایر مندرج در آن دل میسپرد. از این رو برای سازماندهی تقویت و توسعه زبان و ادب فارسی در خارج از کشور شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی را بنیاد نهاده و شورا هم بر اساس وظایف محوله، ایجاد هماهنگی، سیاست گذاری هدایت و برنامه ریزی در باب زبان و ادب فارسی را وجهه همت خود قرار داده است. دبیرخانه شورا دست به اقدام پژوهشگرانه ای در زمینه شناخت آخرین وضعیت زبان و ادب فارسی در کشورهایی که فارسی به آن سرزمینها پا نهاد، زده است و این مهم در مدتی کوتاه جامه عمل پوشیده و نتیجه آن اینک به صورت تنظیم و تدوین پژوهشنامه هایی درباره کشورها با عنوان "زبان فارسی در جهان" انتشار می یابد. این دفتر جلد اول از این مجموعه است با عنوان " زبان و ادب فارسی در جهان، انگلستان"
زبان و ادبیات فارسی به عنوان دومین زبان جهان اسلام و زبان حوزه فرهنگ و تمدن ایرانی، با هزاران آثار گران سنگ در زمینه های مختلف ادبی، عرفانی، فلسفی، کلامی، تاریخی، هنری و مذهبی همواره مورد اعتنا و اعتقاد ایرانیان و مردمان سرزمینهای دور و نزدیک بوده است. این حضور و نفوذ حکایت از آن دارد که در ژرفای زبان و ادب فارسی آنقدر معانی بلند و مضامین دلنشین علمی، ادبی، اخلاقی و انسانی وجود د ارد که هر انسان سلیم الطبعی با اطلاع و آگاهی از آنها، خود به خود به فارسی و ذخایر مندرج در آن دل میسپرد. از این رو برای سازماندهی تقویت و توسعه زبان و ادب فارسی در خارج از کشور شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی را بنیاد نهاده و شورا هم بر اساس وظایف محوله، ایجاد هماهنگی، سیاست گذاری هدایت و برنامه ریزی در باب زبان و ادب فارسی را وجهه همت خود قرار داده است. دبیرخانه شورا دست به اقدام پژوهشگرانه ای در زمینه شناخت آخرین وضعیت زبان و ادب فارسی در کشورهایی که فارسی به آن سرزمینها پا نهاد، زده است و این مهم در مدتی کوتاه جامه عمل پوشیده و نتیجه آن اینک به صورت تنظیم و تدوین پژوهشنامه هایی درباره کشورها با عنوان "زبان فارسی در جهان" انتشار می یابد. این دفتر جلد هشتم از این مجموعه است با عنوان " زبان و ادب فارسی در جهان، ایتالیا"
در شناسایی و فهرستنویسی اسناد و نسخههای خطی، یکی از مهمترین فقرههای اطلاعاتی را سال نگارش نسخه یا سند تشکیل میدهد. شاید پس از آگاهیهای کتابشناسی، تاریخ کتابت، مهمترین آگاهی نسخه یا سند باشد. تاریخ کتابت معمولا در انجام کتاب یا سند، و بیشتر در انجامه ذکر میگردد و به ندرت در آغاز نسخه یا سند هم میآید. اگر فهرستنویس از یافتن تاریخ کتابت نسخه یا سند ناامید گردد یا اول و آخر نسخه به دلایل گوناگون نابود یا آسیب دیده شوند، ناچار است تا نزدیکترین تاریخ ممکن به تاریخ کتابت را از راههای گوناگون مانند نوع تزیینات کتاب، نوع حط، نوع کاغذ، جنس کاغذ، تاریخهای مندرج در یادداشتها یا حاشیهها، تاریخ مهر مالک و ... به دست آورد. بدیهی است که همه این تلاشها فهرستنگار را به سده کتابت راهنمایی میکند. لذا در بیشتر فهرستهای نسخههای خطی کتابخانههای گوناگون موارد فراوانی را میتوان دید که تاریخ کتابت را: «سده فلان» یا «سده فلان و فلان» ذکر کردهاند مثلا سده 11 که سالهای 1000 تا 1099 را در برمیگیرد یا «سده 11 یا 12» که سالهای 1000 تا 1199 را در برمیگیرد و گمان میرود از دقت کافی برخوردار نیست.
«سعدی در خندق طرابلس»، موضوع یکی از حکایتهای گلستان سعدی است که در باب دوم در اخلاق درویشان آمده است. نویسنده در این مقاله به بررسی این حکایت و طرابلس میپردازد که بنا به گفته سعدی وی در چنگ صلیبیان این ناحیه اسیر شده. البته نویسنده در نتیجهگیری، این داستان را مجازی و نمادین میپندارد که بر اساس آن، اسارت به دست فرنگیان، گِلکشی در خندق و کارکردن همراه یهودیان را با زجر زندگی با زن بد، برابر و حتی بهتر از آن شمرده است.