این مقاله به بررسی ساختار اوراق متن و شیوههای وصالی و صحافی دو مرقع سلطان یعقوب مضبوط در کتابخانه موزه اوقاف توپقاپسرای استانبول، به شماره خ 2153 و خ 2160، میپردازد. مجموعه هنری این دو مرقع که روی هم شامل 1399 قطعه خوشنویسی، 1569 قطعه نقاشی و 87 قطعه کاغذبری است زمانی از ایران به دربار عثمانی انتقال یافته و در زمان حکومت سلطان عبد الحمید ثانی مورد تجلید مجدد قرار گرفته و در دو مجلد صحافی شده است. نگارنده مقاله در یک هیأت تحقیقاتی که در سال 1999 م در ژاپن تشکیل شد تا با همکاری موزه توپقاپسرای استانبول دو مرقع مزبور را مورد مطالعه قرار دهند و فهرستی از آثار آن را تهیه و منتشر کنند بررسی آثار خوشنویسی این دو مرقع را بر عهده گرفت. بررسیهای انجام شده روش نگهداری آثار هنری را از طریق مرقعسازی در اواخر قرن نهم هجری تا اندازهای مشخص میسازد و نشان میدهد که مرقعسازی جدید در اواخر دوره عثمانی متأثر از شیوه صحافی فرنگی بوده است. اما بههرحال در دست نبودن اسناد و شواهد عینی مربوط به وقایع کارگاه سلطان عثمانی موجب باقی ماندن مسائلی مبهم و حلناشدنی درباره این دو مرقع است. در مرقع 2153، آثاریی که در انتهای برگها دیده میشود تهدوزی و شیرازهبندی این اوراق را پیش از تجلید مجدد نشان میدهد. در این مرقع هر ورق در حقیقت از چهار برگ کاغذ تشکیل شده و قاعده و ضابطه خاصی برای وصالی رعایت نشده است. مرقع 2160 از لحاظ ساخت و ترکیب اوراق با مرقعهای معمول سرزمینهای اسلامی تفاوت دارد و مانند یک کتاب به شیوه فرنگی صحافی شده است. رمز ساخت این مرقع در چگونگی ساختار و ترکیب اوراق آن نهفته است. هر ورق متن مرکب از چهار قطعه کاغذ ضخیم سفید رنگ است که پس از الصاق قطعات، تاشده و تهدوزی گردیدهاند. این مرقع دارای 25 جزو است و هریک از جزوها از یک یا دو ورق متن تشکیل شده و دارای 4 یا 8 صفحه است. همچنین قطعاتی مابین دو جزو الصاق شده که موجب نامنظمی در جزوها شده است.
شاه محمود نشابوری از جمله نستعلیقنویسان ممتاز دوره صفویه است و بسیاری از آثار او در موزهها و کتابخانههای جهان وجود دارد. در این مقاله دو نمونه از برجستهترین آثار وی معرفی میشود. یکی جزوه سوره فتح و مزمل، مضبوط در مجموعه نگارنده است که در تبریز برای شاه اسماعیل صفوی کتابت شده و برخلاف باور خوشنویسان آن زمان که نوشتن آیات قرآنی را به خط نستعلیق بدیمن میدانستند، به خط نستعلیق عالی نوشته شده است و تاریخ کتابت ندارد. دیگری قرآنی به خط نستعلیق است که به دستور شاه طهماسب اول در 945 ق کتابت شده و به دست حست بغدادی مذهب گردیده و به پادشاه عثمانی تقدیم شده است و اکنون در موزه توپقاپوسرای استانبول نگهداری میشود.
در کتابخانه مجلس مرقعی نگهداری میشود که در برگه شناسایی آن در ابتدای مرقع به آقا فتحعلی حجاب شیرازی (د: 1269ق) خوشنویس عصر قاجار منسوب شده است. حال آنکه هیچ شباهتی مبان خط حجاب و این مرقع وجود ندارد. نویسنده در این مقاله با ارائه قرائن و دلایلی سبکشناسانه و نیز مقایسه تطبیقی چند قطعه خط از خطوط آقا فتحعلی و میرخلیل قلندر اثبات میکند که مرقع مزبور مربوط به میرخلیل قلندر، خوشنویس دوره صفوی است. میرخلیل از سادات عراق عجم بود و در زمان شاه طهماسب به هند مهاجرت کرد و مدتها در دربار عادلشاه ثانی (حکـ: 988ـ1037ق) والی بیجاپور بود و در سال (1027ق) از طرف عادلشاه به سفارت به دربار شاه عباس اول به اصفهان آمد. میرخلیل از سرآمدان خط نستعلیق بود و حال و هوای خط او در کمتر خوشنویس صاحب نامی دیده میشود و خط او با خط دیگر خوشنویسان مشهور دوره صفوی تفاوت آشکار دارد. شیوه خاص او که بسیار با صلابت و ظریف است در این مرقع به خوبی دیده میشود. قدرت قلم و ظرافت خط میرخلیل قلندر آنچنان است که میتوان او را استادی همردیف میرعماد قزوینی، خوشنویس همعصر وی دانست.
در این مقاله آثار خوشنویسی موجود در دو موقع سلطان یعقوب معرفی و مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. بررسی آثار خوشنویسی در این دو مرقع نشان میدهد که بیشتر آثار موجود در این دو مرقع متعلق به قرن نهم هجری است و نام بیشتر خوش نویسان در منابع معاصر آنها یا در دورههای بعدی آمده است، اما شناسایی آثار مجهول با خوشنویسان بیآوازه برای پیشبرد پژوهش در تاریخ خوشنویسی و خوشنویسان بسیار حائز اهمیت است. مؤلف انگیزههای احتمالی قطعهنویسی و دلایل افزایش قطعات خوشنویسی را که مواد اصلی برای ساختن مرقع است در قرن نهم هجری بیان میکند و از آنجا که رواج خط نستعلیق مهمترین محرک افزایش قطعات خوشنویسی در این قرن به شمار میرود به بررسی وضعیت خط نستعلیق در قرن نهم هجری میپردازد. در این مقاله برای انجام تحقیقات مختلف در زمینه خوشنویسی از آثار فارسی موجود در این دو مرقع فهرستی ارائه میشود که شامل خوشنویسان؛ شاعران؛ آیات قرآن؛ احادیث؛ سال کتابت؛ محل کتابت؛ قطعات همانند؛ قطعات بریده شده در دو مرقع؛ مفردات و مرکبات؛ عرضه داشتها؛ منابع و مآخذ است. همچنین محتوای در مرقع از نظر نوع خط و تعداد آثار خوشنویسی، نقاشی و کاغذبری و تاریخ قطعات، مآخذ اشعار؛ رقمهای خوشنویسان در سه جدول ارائه میگردد. در خاتمه مطالبی درباره خوشنویسان چند هنری؛ رقمهای خوشنویسان و آثار چند خوشنویس بیان میشود و در تکمله بحث نیز مؤلف به اجمال به بررسی زمان تهیه اوراق این مراقعات و رابطه تفاوت اندازه قطعات اوراق اصلی با صحافی میپردازد.