در مطالعات تاریخی و ادبی، دوره‌بندی ایده‌ای سامان‌بخش به شمار می‌رود که اطّلاعات تاریخی ـ ادبی را در محور درزمانی طبقه‌بندی می‌کند؛ امّا کاربست آن در تاریخ ادبی، انتقادهایی نیز برانگیخته است. این نوشته، به طرح و بررسی نقدهای وارد بر دوره‌بندی در تاریخ ادبی و بازاندیشی آن می‌پردازد. مباحث انتقادی مربوط به دوره‌بندی در دو دسته جای می‌گیرند: گروهی اصل عمل دوره‌بندی را زیر سؤال می‌برند و آن را فاقد روایی در مطالعات ادبی می‌شمارند. دسته‌ای دیگر از منتقدان، بیش از آن‌که اعتبار اصل دوره‌بندی را زیر سؤال ببرند، به بازاندیشی و اصلاح کاربرد آن نظر دارند. تحمیل چارچوبی ایستا بر پویایی فرهنگی و ادبی، اثر یکسان‌ساز و تضاد با یگانگی آثار ادبی، آمیختن تاریخ انواع مختلف ادبی، عدم انطباق با واقعیّت، یکدستی و انسجام ساختگی انگاره‌های تغییر و تکامل، مسائل اصطلاحات دوره‌بندی و توصیف‌گرهای آن، زمان‌پریشی، سال‌ها و قرن‌های گمشده، نادیده گرفتن فاصله تولید و خوانش ادبی، دور منطقی، نادیده گرفتن گروه‌های قومی و جنسیّتی و تسلّط مفاهیم دوره‌ای بر اندیشه منتقدان ادبی از مهم‌ترین نقدهایی است که بر ایده دوره‌بندی و کاربست آن در تاریخ ادبی وارد شده است. بازاندیشی دوره‌بندی نیز علاوه بر این‌که مبتنی بر یافته‌های جدید تاریخی و ادبی است و گاه به بازتعریف حدود زمانی دوره‌ها تمرکز دارد، در چارچوب‌های مختلفی در جریان است: رویکردهای فمنیستی، توجّه به گروه‌های قومی و نژادی و بازتعریف دوره ادبی بر بنیاد مفاهیم جدید انتقادی.

منابع مشابه بیشتر ...

65f196a2bc215.jpg

بینش و روش در تاریخ نگاری معاصر

پیدایش، رشد، اعتلا و زوال جنبش های سیاسی و اجتماعی معاصر ایران در کنار تحولات و رخدادهای متعدد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، جابجایی قدرت ها و نخبگان حکومتی و تغییرات گسترده در عرصه اجتماعی و سیاسی تاریخ معاصر ایران، به دلیل اهمیت و تأثیرات شگرف و متنوع آن، سبب گشته است تا از سوی پژوهشگران، مورخان و تحلیل گران حوادث اجتماعی و نخبگان سیاسی مورد تجزیه و تحلیل و نقادی و تقریر و تبیین قرار گیرد. تنوع و کثرت نگاه ها و اختلافات در نگاشته های تاریخی این دوره باعث پیچیدگی و سختی فهم و درک درست محققان و اندیشه گران این عرصه در تشخیص سره از ناسره و کشف درست حقایق تاریخی گردیده است. تاريخ نگاري و نوع نگاه مورخان به پديده هاي تاريخي از منظر ملي گرايي و شرح و بسط اين رويدادها و حوادث گذشته و حال بر آن اساس، مقوله اي است که در کنار ساير رويکردهاي اين جريان از جمله نمودهاي ادبي، جلوه ويژه و متفاوتي از نوع رسمي و مرسوم خود در جامعه ايراني داشته است. بررسي تاثيرات اين جريان فکري و فرهنگي در حوزه فرهنگ، خاصه تاثيراتي که تاريخ نگاري و تاريخ نگاران از آن گرفتند و تبعات و پيامدهاي آن در ساير بخش هاي اين حوزه، در تاريخ معاصر ايران، موضوع دامنه دار و چالش برانگيزي بوده که کم تر به حد کفايت مورد پژوهش و توجه محققان واقع شده است. پژوهش حاضر به بررسي ويژگي هاي اين جريان در تاريخ نگاري معاصر ايران مي پردازد و تاثيرات و تاثرات حاصل از رويکرد متفاوت اين تاريخ نگاري و مورخان و مولفان آن را از حيث شيوه هاي متفاوت نگرشي و نگارشي پي مي گيرد.

64945f38a134b.jpg

فرهنگ نام های شاهنامه (معرفی اجمالی قهرمانان شاهنامه فردوسی همراه با تطبیق نامهای مشترک در شاهنامه و اوستا)

علی جهانگیری

برای من شاهنامه به رودی عظیم مانند است که در عین زیبایی و قدرت، آراسته و کامل است و در مسیر طولانی خود تا دریا در هر جایی و در هر چشمی و برای هر گوشی جلوه و جمال و زمزمه ای خاص دارد و برای اندیشمندان، ساختار پیروزی و شکست، امید و نومیدی، زادنها و مردنها، در آن بسیار پرمعنا و تفکرانگیز است، این کتاب شناسنامۀ زندگی پرتلاطم و سرشار از گیر و دار ملت سلحشور ایران است که هرگز نام را به ننگ نفروخته است و پیوسته جان را به پای نام نیک خویش باخته است و فردوسی، استاد بزرگ ادب پارسی و پیر پارسای این سرزمین ایزدی، با بیان جادویی و افسون ساز خود، این روحیات و توانمندی های ملی مردم ما را چنان زنده و پویا و گویا به تماشا گذاشته است که انسان خود را شاهد زندۀ همۀ وقایع می یابد و ... در این فرهنگ تمامی واژه‌ها و نام های شاهنامه بر پایه سرشت و نهاد زبان فارسی به ترتیب الفبا گردآمده است. برای هر اسم معنی و کارکرد آن در شاهنامه به همراه ابیات مرتبط آن تشریح گردیده است. پولاد = از سرداران ایران در روزگار کیقباد پیروز = از فرزندان کاوه ی آهنگر تاجبخش = رستم تاجور = ایرج تهمورس = پسر هوشنگ ، سومین پادشاه نخستین سلسله ی جهان تهمینه = دختر شاه سمنگان و مادر سهراب پسر رستم جاماسپ = وزیر و حکیم و رایزن گشتاسپ و داماد زرتشت جانفروز = از سرداران بهرام چوبینه در جنگ او با خسرو پرویز جریره = همسر سیاوش و مادر فرود و...

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

58a4acd52f972.PNG

بازاندیشی چارچوب نظری فصاحت

ناصر قلی‌سارلی

اصطلاح فصاحت که در سنت بلاغت عربی ـ اسلامی همواره در هم‌نشینی و ارتباط با اصطلاح بلاغت به کار رفته است، به وضوح و روشنی در زبان اشاره دارد. چارچوب نظری فصاحت گروهی از خطاها را شامل می‌شود که باید از آنها دوری کرد. ملاک‌های این چارچوب اغلب سلبی‌اند و فقط فصیح را از غیرفصیح جدا می‌کنند. در این نوشته می‌کوشیم ضمن به دست‌دادن توصیفی مجمل، اما روشن از مجموعه دیدگاه‌های سنتی در باب فصاحت و مسائل مرتبط با آن، به کمک یافته‌های زبان‌شناسی اجتماعی چارچوب جدیدی برای فصاحت پیشنهاد کنیم. در این چارچوب، ملاک‌ها ایجابی خواهند بود و ما را قادر خواهد ساخت تا الگوهای مختلف زبان اعم از کلمه، کلام، دستگاه خط و مانند آن را به شیوه موثرتری ارزیابی و درباره فصاحت آنها داوری کنیم. چارچوب نظری جدید پنج ملاک دارد: اصالت، زیبایی، کفایت، کارایی و قابلیت پذیرش. تفکیک این ملاک‌ها برای فهم بهتر جنبه‌های مختلف فصاحت است و این ملاک‌ها در مقام کاربرد در نقد زبانی با هم در تعامل‌اند و با هم عمل می‌کنند. پیشنهاد چارچوب جدید به معنای رد و کنار نهادن چارچوب سنتی نیست. هدف اصلی، رفع محدودیت های آن چارچوب قدیم و احیای مفهوم فصاحت برای کاربست در انتقادهای زبانی در دوره معاصر است.

فنون ادبی/بلاغت (بیان، بدیع، معانی)
مقاله
589977a483ebf.PNG

دوره‌بندي تاريخ دانش بلاغت فارسي

ناصر قلی‌سارلی

«دوره» در مطالعات تاريخي، مفهومي نظام بخش است و مورخان علوم و هنرها را در طبقه‌بندي اطلاعات تاريخي ياري مي‌كند. در اغلب كتاب‌هاي تاريخ ادبيات «دوره‌بندي»، اساسي‌ترين پايه بخش‌بندي و فصل‌بندي است. دوره‌بندي در علوم ادبي مانند بلاغت نيز روايي و كاربرد يافته است؛ ازجمله شوقي ضيف تاريخ بلاغت عربي ـ اسلامي را به ادواري تقسيم كرده است. در اين مقاله طرحي براي دوره‌بندي تاريخ بلاغت فارسي پيشنهاد شده است. نظام بلاغت نظري فارسي دراصل از زبان عربي گرفته شده؛ اما كيفيت و كميت اقتباس در ادوار زماني مختلف يكسان نبوده است. گاهي بلاغي‌هاي فارسي نويس خود نيز نوآوري‌هايي داشته و گاه از نظام بلاغت نظري ساير تمدن‌هاي مجاور ازجمله بلاغت هندي در بررسي زيبايي‌هاي سخن فارسي بهره گرفته‌اند. برمبناي عصر زندگي نويسندگان کتاب‌هاي بلاغت فارسي و شباهت و يكساني رويكردهايي كه در نگارش كتاب‌ها و رساله‌هاي بلاغي در پيش گرفته‌اند، در اين نوشته چهار دوره متفاوت را بازشناخته‌ايم:1. دوره بومي سازي (از قرن پنجم تا هفتم هجري) كه دوره آغازين بلاغت فارسي است و سه كتاب مهم ترجمان البلاغه، حدائق السحر في دقايق الشعر و المعجم في معايير اشعار العجم را دربرمي‌گيرد. 2. دوره شرح و تقليد (از قرن هشتم تا پيش از دوره معاصر) كه عصر شرح‌نويسي بر كتاب‌هاي دوره بومي‌سازي است. 3. دوره هندي‌گرايي (مقارن با رواج سبک هندي) كه در آن فارسي‌نويسان هند و سبك هندي مي‌كوشند سخن فارسي را به ميزان نظام بلاغي برگرفته از هندي برسنجند. 4. دوره بلاغت مدرسي (دوره معاصر) كه دوره متاخرتر است و كتاب‌هاي درسي بلاغت فارسي را شامل مي‌شود.

تاریخ ادبیات/تاریخ ادبیات فارسی فنون ادبی/بلاغت (بیان، بدیع، معانی)
مقاله