نگاهی به رمان «زمان لرزه» اثر «کورت ونه کات» و داستان بلند «رز خارزار» نوشته «رابرت کوور» با اشارهای بسیار موجز به داستان «پستمدرنیستی» به ویژه مولفههای «فراداستان» و «بینامتنیت». ادبیات پستمدرنیستی مانند اندیشه پستمدرنیسم نه نقطه اوج تمدن بشری است و نه واپسین دوره انحطاط تمدن آن. اصولا پروسه زندگی اجتماعی به گونهای است که نمیتوان جایگاهی را که ناضر (اندیشمند و صاحبنظر) در آن ایستاده است. رفعت یا ذلت خواند و آن را نشانه «آخرین روایت اضطرابآلود و خودآگاهانه» پریشانی و زوال متافیزیکی بشر خواند، و به آن مرحله نهایی پژمردگی و ویرانی اطلاق کرد و مدعی شد که بشر بعد از این مرحله حرفی برای گفتن ندارد و علت را در این دانست که همه حرفها قبلاً به وسیله اسطورهها، ادیان، احادیث و متفکرین دیگر گفته شده است.
کتاب بیست هزار فرسنگ زیر دریا به قلم ژول ورن، داستان زندگی مردانی را به تصویر میکشد که زیر دریا در پی هیولای غولآسایی هستند اما در نهایت متوجه میشوند که که آن هیولا زیردریایی شگفتانگیز کاپیتان نمو بوده است. کتاب بیست هزار فرسنگ زیر دریا (20000 leagues under the sea dani) داستانی جذاب و مهیج را همراه با شخصیتپردازیهایی زیرکانه به نمایش گذاشته و از این طریق شما را با خود همراه کرده و به دنیایی شگفتانگیز میبرد. ژول ورن علاقهی بسیاری به سفر داشت، به همین دلیل آثار ماجراجویانهای را به رشتهی تحریر در آورده است که در عین تخیلی بودن بسیار واقع گرایانه هستند. داستان این کتاب زمانی آغاز میشود که مردم به صورت ناگهانی متوجه میشوند که هیولایی ناشناخته در اعماق دریا وجود دارد. این موضوع سبب دلنگرانی بسیاری از مردم میشود. برخی فکر میکنند کوسهای غول پیکر بوده و برخی دیگر هم معتقدند هیولایی عجیب و غریب است. اما حقیقت این است که این موجود ناشناخته ساختهی دست بشر بود. یک دانشمند که آروناکس نام دارد همراه با یک شکارچی نهنگ و یکی دیگر از دوستانشان، برای یافتن این هیولا به زیر دریا میروند. اما کشتی آنها با آن موجود عجیب و غریب غولآسا برخورد میکند و به آن آسیب میرساند. کمی بعد آنها درمییابند که این موجود یک زیردریایی است، چیزی که تا به حال شبیه به آن را ندیدهاند.
موگلی پسرک کوچکی است که درجنگل رها شده است و با گرگها و میمونها و فیلها بزرگ میشود. او یاد گرفته در جنگل زنده بماند و تمام حیوانات دوستش دارند، اما در این جنگل یک ببر بزرگ به نام شیر خان هم وجود دارد که همیشه دوست دارد موگلی را بخورد. کتاب جنگل یکی از مشهورترین داستانهای کودکان در جهان است. کتاب جنگل خلاصه داستانی است که رودیارد کیپلینگ شاعر و نویسنده چیره دست انگلیسی نگاشته است و حقایقی از زندگی حیوانات جنگل را نشان می دهد و معتقدات بی پایه آدمیان را با بیانی شیوا مورد انتقاد قرار می دهد. روی هم رفته جنگل که نظیر داستانهای روستایی ایران و بسیار سرگرم کننده و آموزنده است.
ولادیمیر ناباکف نویسنده، شاعر، منتقد و مترجم در سال 1899 در سنت پترزبورگ در خانوادهای اشرافی به دنیا آمد. اولین رمانش «ماشنکا» را در 1926 در برلین نوشت. در سال 1940 به آمریکا رفت و از 1960 تا پایان عمر یعنی سال 1977 در سویس زندگی کرد. دنیای داستانی او، پیچیده و چندلایه است، اما جان کلام اندیشههای [فلسفی] او ساده است؛ هر چند که خود او مدعی بود هرگز به دنبال قانونمندیهای کلی نبوده و متقابلاً از قانونمندیهای متداول فاصله گرفته است. در سالروز مرگش، دوم ژوئیه، نگاهی داریم به چهار اثر او که در این مقاله آمده است.
کاواباتا در سال 1899 در اوزاکا به دنیا آمد. در کودکی پدر و مادرش را از دست داد. در سال 1924 از دانشگاه توکیو فارغالتحصیل شد. «داستان دریاچه» و «به پیش» «آوای کوهستان» و همین «خانه زیبارویان خفته» از جمله آثار او هستند. شاهکارش «سرزمین پر برف» را در سال 1947 نوشت و در سال 1968 جایزه نوبل ادبی را گرفت و زمانی که هفتاد و سه سال داشت، در سال 1972 خودکشی کرد. کاواباتا در داستان بلند «خانه زیبارویان خفته» امکان انتقال جوهر زیبایی و نیروی جوانی را به صورتی نمادین بازنما میکند و به ویژه به خصلت غیرمادی این موضوع برجستگی خاصی میدهد. «خانه زیبارویان خفته» روایت زندگی پیرمردهایی است که حسرت تواناییهای دوران جوانیشان را میخوردند و سعی میکنند از طریق تماس جسمانی و سطحی با زنان جوان، شور جوانی را بازیابند. نویسنده به گونه ای رمزآمیز این بازیابی جوانی را به نحوی به «بازیابی خود» شخصیتها برمیگرداند.