ارسطو نخستین کسی است که بر ماهیت استعاره و نقش مهم آن در آفرینشهای ادبی (شعر) پی برده است و در کتاب معروف بوطیقا (فن شعر) خود بحث مفصلی در مورد آن دارد، و ضمن صحبت از انواع کلمه و کلام میگوید: استعاره به کار بردن کلمهای است به جای کلمه دیگر. این تعریف به طوری که ملاحضه میشود، خیلی گستردهتر و جامعتر از تعریفی است که در کتابهای بدیع و بیان فارسی آمده است، یعنی از این که گفتهاند: استعاره عبارت است از استعمال لفظی در غیر معنای حقیقی.
زبان فارسی وقتی صحیح است که قوانین صرفی و نحوی و قواعد املائی و انشائی آن درست باشد. زبان کلیه ملل متمدن دارای قواعد و قوانینی است که درباره آن کتابها و رساله های فراوان نوشته اند و هرکس بخواهد به صحت و درستی در هر زبان گفتگو کند و چیز بنویسد ناچار است قوانین و قواعد آنرا بداند و رعایت کند...
در این اثر، نگرش و دیدگاههای سهراب سپهری و فروغ فرخزاد که در آثارشان انعکاس یافته، بررسی شده است .برای این منظور، نگارنده شعر ((مسافر)) سهراب سپهری را برگزیده، ابتدا ساختار درونی و بیرونی آن را تشریح و سپس بنیانهای فکری و معرفتهای عرفانی، روان شناختی و تاریخی آن را بیان میکند .در بخش دوم نیز برای بررسی و تبیین نگاه فروغ فرخزاد به مجموعه هستی، منظومه ((ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد)) انتخاب و بعد از بازخوانی، ساختار آن شروع و بیان شده است.
مهدی اخوان ثالث (م. امید) یکی از سرشناسترین چهرههای شعر معاصر است که با حضور چهلساله خود در عرصه شعر و ادب، کارنامه درخشانی از خود به یادگار گذاشت و یکی از تأثیرگذارترین شاعران عصر خود به شمار میرود. او گرچه از سنین نوجوانی به سرودن شعر در قالبهای کلاسیک روی آورد؛ ولی پس از آشنایی با شعر نو و نیما و سرودن شعر در قالب نیمایی، به شهرت رسید. در این کتاب پس از مروری کوتاه بر زندگی و جهان شعری اخوان، در فصل اول به شعرهای کلاسیک اخوان در قالبهای غزل، قطعه، قصیده، مثنوی، ترکیببند، رباعی، دوبیتی و تکبیتی پرداخته شده است. فصل دوم اختصاص به بررسی اشعار نئوکلاسیک اخوان دارد. در فصل سوم شعرهای نو اخوان به لحاظ زبان و بیان، وزن شعر و پایانبندی مصراعها، قافیههای کناری در شعر، موسیقی درونی، روایت و فرم و ساختار بررسی شده است. فصل پایانی کتاب اختصاص به بیان گفتارهایی درباره شعر اخوان از نویسندگان و ادبای کشور دارد.
آنچه امروزه به نام چهارپاره شناخته میشود، عبارت از شعری است موزون و مقفی، متشکل از چند بند که هر بند آن از چهار مصراع مساوی تشکیل شده و تنها دو مصراع از این چهار مصراع (مصراعهای دوم و چهارم) با هم، همقافیهاند. بدین ترتیب چهارپاره قالبی است آزاد که از نظر قافیهبندی، رعایت قافیه، تنها درون هر بند الزامی است و هر بند شعر برای خود قافیههای مجزا و مستقلی دارد. در این کتاب کوشیده شده تا در حد امکان از بین آثار شاعرانی که در این دو سه دهه شعرهایی در قالب چهارپاره سرودهاند، شعرهایی انتخاب و به صورت منبعی برای علاقمندان و دوستداران شعر فراهم آید.