در لغت نامه دهخدا برخی معنیها، به ویژه آنهایی که بدون شاهد ارائه شدهاند، معنی اصلی خود مدخل نیستند. برای مثال در انتهای مدخل «ابتلاء» این معنیها درج شدهاند: آب به دهان گرفتن؛ آب به بینی گرفتن؛ مسواک کردن؛ موی شارب باز کردن؛ تقصیر کردن؛ موی زهار ستردن؛ استنجا کردن؛ ناخن گرفتن؛ موی بن بغل تراشیدن؛ ختنه کردن. در فرهنگهای فارسی و عربی دردسترس هیچ یک از معنیهای بالا برای «ابتلاء» درج نشده است. نگارنده برای بررسی بیشتر به پیکره رایانهای گروه فرهنگنویسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی مراجعه کرد.
اهمیت فرهنگهای لغت و اصطلاحات در تقویت مبانی زبان ملی و غنای آن بر کسی پوشیده نیست. این فرهنگ در دو نسخه خطی متعلق به مصحح چهار اصطلاح دارد که در نسخ خطی و چاپی این کتاب دیده نمیشود و همچنین در این چاپ 124 اصطلاح آمده که نسبت به تصحیح محمود کتیرایی، 16 اصطلاح اضافی را داراست. این کتاب افزون بر فرهنگ اصطلاحات، بیانکننده بسیاری از رفتار و کردار و روابط افراد مختلف اجتماع است و یکی از منابع شناخت فرهنگ ملی محسوب میشود. این کتاب کوچک تاکنون به نُه اسم و به نفر نسبت داده شده است: میرزا آقا، میرزا حبیبالله لشکرنویس، شریعتمدار تبریزی.
معرب واژهای است که از زبان دیگری به زبان عربی راه یافته باشد؛ خواه به همان صورت به کار رفته باشد یا در آن دگرگونی پدید آمده باشد. در این دفتر آنچه در «کنز اللغات» و «منتخب اللغات» شاهجهانی معرب دانسته شده، در سه بخش جداگانه به دست داده شده است. «کنز اللغات» واژهنامهای است عربی به فارسی که دانشمندی به نام محمد پسر عبدالخالق پسر معروف در نیمه دوم سده نهم هجری برای کارکیا سلطان فراهم آورده است. «منتخب اللغات» شاهجهانی نیز واژهنامهای است عربی به فارسی که عبدالرشید پسر عبدالغفور حسینی مدنی تتوی در سال 1046 هجری در هندوستان نوشته است.
این فرهنگ با هدف قابل حمل و در دسترس بودن و برای ارائه عمومیترین و رایجترین واژههای زبان فارسی تدوین شده است. مدخلهای این فرهنگ براساس حروف الفبای فارسی تنظیم شدهاند و ترتیب قرار گرفتنشان شکل املایی آنهاست. هر واژه پس از تلفظ و شناشنامه دستوری تعریف یا به واژه رایجتر ارجاع شده است. گاه برای روشنتر شدن مفهوم و کاربرد واژه، جمله یا عبارتی در قالب «مثال» ذکر شده است. اگر واژه دارای چند معنی بوده، آن معنیها با شماره از یکدیگر جدا شده است.