مقاله حاضر سعی دارد با مقایسه الگوی داستانگویی ادبی و نمایشی روضهالمجاهدین (از واعظ هروی) و سریال مختارنامه (از میرباقری)، اقتباس مستند از اصل یک واقعه مذهبی در تاریخ اسلام و حدود پردازش زیباشناختی آن را برای رسانههای جمعی مرود سنجش قرار دهد. ادبیات عامیانه در زبان فارسی گاه به توصیف و تشریح روایتهای تاریخ دین پرداخته است که همین موجب شده تا روایتی داستانپردازانه و خیالآمیز از رخدادها و شخصیتهای تاریخی دین در میان عامه رواج پیدا کند. نکته مهم درباره این گونه ادبیات فارسی، درآمیختن روایت تاریخی با تخیل مؤلف برای رسیدن به تأثیری خاص بر مخاطب است. امروزه با ظهور تلویزیون، درامنویسان این شیوه را برای نمایشی کردن متون تاریخی دین اسلام به نحوی متفاوت به کار گرفتهاند. سریال مختارنامه یکی از آخرین تلاشهای برای استفاده از تخیل در روایت متن تاریخی است. نمونه مشابه این تلاش در دوران صفویه و به دست واعظ هروی به خلق روضهالمجاهدین منجر شد. مقایسه تطبیقی این دو اثر کارکردهای خیالآمیز بودن این دو و تفاوت در نحوه بهکارگیری تخیل برای پرداخت روایت ادبی و نمایشی از متن تاریخی را روشن میکند. نمونه معاصر مختارنامه با به کارگیری تخیل قصد دارد به تحلیلی سیاسی ـ تاریخی برسد؛ در حالی که روایت واعظ هروی بیشتر به دنبال تجسمی از جهان آرمانی است که برخاسته از نگاهی متفاوت به هستی است.
این کتاب شامل بیش از هزاردوبیتی (ترانه) بومی گیلان با ترجمه روان و آوانویسی لاتین همراه با مقدمهای محققانه و سودمند است. در بخش دوبیتیها نخست به بررسی ویژگیهای آن از جمله وزن، قافیه، ردیف، ساختار لفظی و معنوی، مضامین، زیباشناسی و بیان و بدیع پرداخته شده و آنگاه ترانهها به ترتیب الفبا بر اساس آخرین حرف مصراع اول درج شده و تعداد دوبیتیها هزارتاست. در پایان نیز واژهنامهای شامل واژههای اصیل این دفتر با معنی فارسی و آوانویسی تدوین شده است.
این کتاب برگرفته از دو کتاب انگلیسی است: 1. کتاب «تاریخ ادبیات فارسی از صدر اسلام تا به امروز» با ویراستاری جرج موریسن. مؤلفان کتاب جرج موریسن، جولیان بالدیک و محمدرضا شفیعی کدکنی میباشند که موریسن ادبیات ایران از صدر اسلام تا دوره جامی با شیوهای محققانه و به گونه درسنامهای مراحل مختلف نظم و نثر فارسی را بررسی کرده است. بالدویک دو مقوله از این کتاب را البته تا سده نهم در شمول پژوهش خود قرار داده: یکی آثار منثور و دیگری آثار منظوم صوفیانه فارسی. بخش نهایی این کتاب یعنی ادبیات ایران از جامی تا امروز را دکتر شفیعی کدکنی نوشته است. 2. بخشهای دیگر این کتاب، یعنی سه بخش ادبیات عامیانه و ادبیات علمی و دانشورانه ایران و ادبیات ایران در شبه قاره هند برگرفته از کتاب مفصل «تاریخ ادبیات ایران» با ویراستاری یان ریپکاست که ترجمهناشده باقی مانده بود.
در ورود مطالعات بینامتنی به هنر، توجه برخی اندیشمندان بینامتنیت در تحلیلهای بینامتنی از مطالعات ژرار ژنت به سازکارهای مختلف متن جلب شده است. ژنت با طرح ترامتنیت پنج قسم از این روابط را پیش روی تحلیلگران متن گذاشت. این مطالعات به مروز زمان به سینما نیز راه یافت. هدف این مقاله، بررسی ابرمتنها و پیرامتنها ـ دو جزء ترامتنیت ـ در سینمای ایران است. در مواجهه با برگرفتههای سینمای درخواهیم یافت که یک متن فیلمی از متون دیگر ـ چه ادبی، چه دیگر متون ـ به صورتهای مختلف برمیگیرد. یکی از مسائل این پزوهش، شناخت انواع برگرفتهها سینمایی و ویژگیهای آنهاست. در روابط پیرامتنی، متنی در آستانه متنی دیگر قرار میگیرد و به نظر میرسد نسبت آن با زمان اکران مهمترین مسئله در این رابطه است. هدفی که در کنار این مسائل دنبال می شود، معرفی الگویی از روابط بینامتنی است که انواع این برگرفتهها و روابط زمانی پیرامتنی را در سینمای ایران مشخص کند. برای رسیدن به مناسبات ابرمتنی و پیرامتنی در سینمای ایران، برخی فیلمهای سینمای ایران در دو دهه 1370 و 1380 بررسی شده است.
شواهد تاریخی مبنی بر تعامل فرهنگی تمدن بینالنهرین و اقوام ایرانی، اعتبار خاستگاه سومری حماسه گیل گمش را در معرض تردید قرار میدهد. گمانههای باستانشناختی، ادبی ـ نوشتاری و اساطیری موجود، احتمال انشعاب آن را از یک خاستگاه تاریخی دیگر تقویت میکند. مستنداتی دال بر وجود زیستگاههای تمدنی کهنتر در شرق بینالنهرین، سابقه خط و کتابت در نزد اقوام پیش ـ عیلامی، کتیبههای مکشوفه از تپه یحیی، علاوه بر مشابهتهای صوری و مضمونی آن با ظروف کلریت یا حکاکیهای به جا مانده در کنارصندل، همگی نشان از وجود اسطورهای نظیر گیل گمش ـ به مثابه رامکننده حیوانات ـ در نواحی هلیل رود (جیرفت) ایران دارند. بر این اساس، میتوان گفت که حماسه شفاهی یاد شده، به حکم مراودات بینافرهنگی پیش ـ عیلامیان با تمدن بینالنهرین از سرچشمههای اساطیری خود در تمدن آراتا جداگشته و بتدریج تبلوری مبالغهآمیز و مکتوب پیرامون شخصیت تاریخی یکی از پادشاهان سومر یافته است.