در تاریخ ادبیات فارسی از ده منظومه با عنوان «کارنامه» آگاهی داریم. کارنامه منظومهای در قالب مثنوی است که در آن شاعر با زبانی هزلآمیز سخن میگوید و با تعبیراتی هجوآلود، درباریان را نکوهش میکند. کارنامه نوع ادبی مستقلی است و کمتر از 250 سال در تاریخ شعر فارسی رواج داشته است. برخی از شاعران معروف که هر کدام جایگاهی در شعر فارسی دارند، کارنامه سرودهاند. در کتابها و مقالههایی که به شعر فارسی و سنایی پرداختهاند، بیشتر به «کارنامه بلخ» سنایی ـ به سبب اهمیتی که او در شعر فارسی دارد ـ اشاره کرده و بدون توجه به کارنامههای دیگر، آن را جزئی از شهر آشوبها یا قطعهای اخوانی دانستهاند. در فرهنگهای لغت، دانشنامهها و دایرهالمعارفها، مدخلی برای کارنامه به عنوان نوع ادبی نگشودهاند. در این مقاله، ضمن معرفی منظومههایی با نام کارنامه، آنها را از لحاظ شکل، درونمایه، مخاطب، ساختار و مناسبات بینامتنی بررسی کرده و نشان دادهایم که کارنامه نوع ادبی ویژهای است.
در این کارنامه که در سال 1346 هجری قمری برابر با 1927 میلادی از خامه یک تن عراقی عرب نژاد تراوش نموده است. نویسنده بسیاری از حقایق را که شاید بازگو کردن آنها برایش ناگوار بوده، ناگریز اعتراف نموده است. او از دادگستری و مردم نوازی شاهنشاهان ایران گفته و حتی از شاپور دوم که تازیان ناروا وی را ستمگر خوانده و به ذوالاکتاف شناخته اند، به نیکی یاد کرده و می نویسد: شاپور در آبادانی کشورهایی که در زیر فرمان داشت دلبستگی شایانی نشان می داد و در راه آسایش مردم آن سرزمینها تلاش می کرد....
ایرج گوینده نامدار قرن معاصر در تبریز و در خاندانی اشرافی در سال 1291 ه ق چشم به جهان گشود. وی در شعر انصاف تخلص می کرد. ایرج آداب زمان و تحصیلات مقدماتی را در دامان دودمان بیاموخت. در 16 سالگی ازدواج کرد و حاصل سه سال تاهل دو پسر و یک دختر بود به امر مظفر لدین شاه امیر نظام لقب گرفت و لقب فخرالشعرایی بدو ارزانی شد که هرکز آن مقام را بکار نگرفت. ایرج به دبیری میرزا علیخان امین الدوله سینکی که خود از نویسندگان برگزیده آن دوران بود برگزیده شد و به هنگام صدرات با او به تهران ررفت و با حفظ سمت مکاتبه با یزد و کرمان را عهده دار شدسپس با قوام السلطنه به اروپا رهسپار گردید و در بازگشت نظام السلطنه پیشکار آذربایجان وی را در نزد خود نگاه داشت و کاری در دبیرخانه ایالتی و نیز ریاست اطاق تجارت تبریز را بدو سپرد سپس به گمرک منتقل و سمت مترجم گرفت.......ایرج در روز 27 شعبان 1304ش چشم از جهان فروبست و در ظهیرالدوله به خاک سپرده شد. شعر و هزل و طنز ایرج با زندگانی نابسامان عهد او پیوستگی دارد گفته او در این باره نقد اوضاع عصر مجسم سوء اداره مملکت، تبعیض، رشوه خواری و بی نظمی بود.در ارائه بدیهای اعتیادات ناپسند و معرفی روحانی نماها آثاری ارزنده خلق میکرد او از سبکی خاص پیروی میکردگاهی نکته های بدیع و باریک اندیشی ها به کار میبرد که نمودار روش هندی یا اصفهانی است ولی با شیوه خراسانی شعر می سراید و زمانی طریقه عراقی را برای بیان مقصود برمی گزیند و به هر صورت طرز او: انسانی، اخلاقی، دلسوزی و ارشاد است او در عین تعصب نسبت به نیای خود احمدشاه را طرد و یافتن شاهی مقتدر را به جای او آرزو می کند. او همواره درد ها را با زبانی که همه بفهمند با برخورداری از ضرب المثلهای متداول و دلنشین و آسان برای دلباختگان شعر فارسی بیان میکرد و از اینکه نیمی از جمعیت کشور گرفتار پرده سیاه جهالت بودند رنج می برد و با هر زبانی که مقدور بود این عیب دردناک جامعه ایرانی را آشکار می ساخت.....
بخش وسیعی از میراث تاریخی و ادبی گذشته ما در دیوانها و سازمانهای اداری شکل گرفته است. دیوانها سازمانهای منسجم و دقیق مالی و اداری بودهاند که نخستین نشانههای برقراری آن را در سرآغاز دوره اسلامی، زمان خلفیه دوم، مییابیم. وظیفه دیوانها در ابتدا فقط ادراه امور مالی بود، اما در دورههای بعد، تمام اموری را که حکومتها، تسلط و نظارت بر آن را ضروی میدانستند، در بر گرفت و به افراخور نیازهای جامعه یا ضرورتهایی که حکومتها احساس میکردند، دچار دگرگونی، محدودیت یا گستردگی شد.
حافظ در برخي از شعرهاي خود، از ترکيبها و مضمونهاي رايج در نامههاي ديواني و اخواني بهره گرفته است. اين ترکيبها و مضمونها به صورتي ثابت، در نامههاي ديواني و اخواني پيش از روزگار حافظ و هم زمان او، تکرار ميشده است و اگر نمونههايي از آنها در شعر فارسي پيش از حافظ يافت شود، در ضمن نامههاي منظوم است. در اين نوشتار، تمام منشات و نامههاي در دسترس و شيوه نامههاي نگارش نامههاي ديواني و اخواني پيش از روزگار حافظ تا زمان او را بررسي کرده، سابقه کاربرد اين ترکيبها و مضمونها را در اين نامهها نشان دادهايم. حافظ آگاهانه و با ظرافت، از اين ترکيبها و مضمونها بهره برده است که اين امر نشان گر آشنايي حافظ با نامههاي ديواني و اخواني است.