از انقلاب مشروطه تا روزگار ما در ایران رسمی وجود داشته است که شاید بارزترین نمونههای آن را در وجود شاعران و نویسندگان بزرگ این عصر بتوان مشاهده کرد. بیشتر این بزرگ مردان عرصه ادب از یوسف اعتصامی تا دهخدا، از عشقی و ایرج میرزا تا ابوالقاسم لاهوتی، از ملکالشعرای بهار تا خانلری، از جمالزاده نا هدایت و بزرگ علوی و جلال آل احمد، همگی در این روزگاران طوفانی و پرفراز و نشیب و استبدادهای صغیر و کبیر، هربار که فرصتی دست میداد، قلم به دست میگرفتند و به سراغ نویسندگان خارجی میرفتند تا گوشهای از ادبیات و فرهنگ دیگر کشورها را به فارسی برگردانند و خوانندگان تشنه آشنایی با ادبیات جهان را اندکی سیراب سازند. این چنین، ترجمههایی پدید آمد که هرگز فراموش نخواهد شد و بسیاری به چشم یادگاران زبان فارسی به آن مینگرند. بیتردید واپسین پوینده این راه پرفراز و نشیب یا اگر محتاطانهتر بگوییم، سرآمد واپسین نسل این ادیبان و شاعران مترجم که در سراسر زندگی هربار فرصتی فراهم میآمد، دست به کار ترجمه میشد، احمد شاملو است.
برای ترجمه اشعار، شعرها به تمامی از متن اصلی آنها به زبان آلمانی به فارسی برگردانده شده است. شیوه مترجم بدانگونه بوده است که جوهر کلام شاعر در قالب شعر فارسی ریخته شود. و این او را ناگزیر کرده که ضمن وفاداری به متن اصلی تغییراتی را متناسب با شعر فارسی بپذیرد. زیرا اگر شعر شاعران غیرفارسی را عینا واژه به واژه به فارسی برگردانیم چیزی خواهد شد خشک و چه بسا که زیبایی کلام شاعر و گاه حتی خود مفهوم نیز در ترجمه رنگ خواهد باخت...
مجموعه شعر چهل کلید سروده سیاوش کسرایی است. او در سال ۱۳۰۵ در اصفهان متولد شد. وی سرودن شعر را از جوانی آغاز کرد.بسیار زود به همراه خانواده اش به پایتخت آمد. او در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران درس خواند و علاوه بر فعالیتهای ادبی و سرودن شعر، عمری را به تکاپوهای سیاسی (حزب توده ایران) گذراند. اما سرانجام، ناگزیر از مهاجرت شد و دوازده سال پایانی زندگی اش را ابتدا در کابل و سپس در مسکو بسر برد. وی سالهای پایانی عمر خویش را دور از کشور خود و در تبعید در اتریش و شوروی گذراند؛ وی در سال ۱۳۷۴ به دلیل بیماری قلبی در وین، پایتخت اتریش در سن ۶۹ سالگی بر اثر بیماری ذات الریه زندگی را بدرود گفت و در گورستان مرکزی وین (بخش هنرمندان) به خاک سپرده شد.
در آغاز سده هفدهم و با توجه به اهمیت ایران در دوره صفوی، نخست گلستان و سپس بوستان سعدی به زبان آلمانی ترجمه شد. این ترجمهها در عصری انجام پذیرفت که اروپا پس از پایان جنگهای سیساله، دستخوش شرایط سخت و دشوار بود. بازتاب این شرایط را میتوان در آثار ادبی دوره باروک و شعر و نمایشهای آن بازشناخت. آندرهاس گریفیوس ـ شاعر آلمانی بزرگ این دوره ـ شعرهایی دارد که به نطر میرسد برخی از آنها را با الهامپذیری از سعدی سروده است. هدف مقاله حاضر، شرح دوره باروک،ترجمههای آثار سعدی به زبان آلمانی در این دوره ادبی، سفرنامه موجود آن دوره و تاثیر آن بر سرودههای آندرهاس گریفیوس است.
در سالهاي اخير، از ادبيات تطبيقي در کشورهاي اروپايي و از آن جمله کشورهاي آلماني زبان استقبال زيادي ميشود. اين رشته علمي در آغاز سده نوزدهم بنيانگذاري شد و در کشورهاي آلماني زبان نيز فعاليتهاي علمي بسياري در اين زمينه انجام شده است. گروهي بر اين عقيدهاند که گوته با طرح مفهوم ادبيات جهاني، از بنيانگذاران اصلي ادبيات تطبيقي بوده است. در مقاله حاضر سعي شده است ضمن معرفي ادبيات ملي، ادبيات سلطه و ادبيات جهاني، منظور واقعي گوته از مفهوم ادبيات جهاني با توجه به ادبيات تطبيقي توضيح داده شود.