در آغاز سده هفدهم و با توجه به اهمیت ایران در دوره صفوی، نخست گلستان و سپس بوستان سعدی به زبان آلمانی ترجمه شد. این ترجمهها در عصری انجام پذیرفت که اروپا پس از پایان جنگهای سیساله، دستخوش شرایط سخت و دشوار بود. بازتاب این شرایط را میتوان در آثار ادبی دوره باروک و شعر و نمایشهای آن بازشناخت. آندرهاس گریفیوس ـ شاعر آلمانی بزرگ این دوره ـ شعرهایی دارد که به نطر میرسد برخی از آنها را با الهامپذیری از سعدی سروده است. هدف مقاله حاضر، شرح دوره باروک،ترجمههای آثار سعدی به زبان آلمانی در این دوره ادبی، سفرنامه موجود آن دوره و تاثیر آن بر سرودههای آندرهاس گریفیوس است.
چنانچه از متن کتاب گلستان سعدی در باب سوم- در فضیلت قناعت- بر می آید این شاعر و سخنسرای بزرگ علاوه بر سفرهای بسیار که یک دوره طولانی سی ساله را در برمی گیرد سفری نیز به جزیره کیش داشته است اما زمان وقوع و علت این سفر و محل دقیق توقف او در جزیره از گزارس گلستان مستفاد نمی شود. در این کتاب با شواهد و مدارک تاریخی، زمان سفر او به کیش مشخص شده است. چنان که می دانیم جزیره کیش در زمان اتابکان فارس در قلمرو این خاندان بوده و از امنیت و رونق بسیار برخوردار گردیده بود و سعدی به اتکای همین امن و آسایش که در آن عصر در فارس و بنادر حاکم بوده با خیالی راحت و آرام به جزیره کیش سفر کرده است...
کسانی که در ادب فارسی از روی صدق و تانی و نه از سر هوی و تمنی، تاملی مستمر و بی وقفه به منظور کشف اصول و موازین حاکم بر ادب و فرهنگ ایران داشته اند، نیک می دانند که از جمله مظاهر توانایی شگفت آور سخن سرایان بزرگ و افسونگر فارسی زبان، آنست که با قدرت استفاده از قانون تجرید و تعمیم ذهن خلاق و آفرینشگر خویش، بخوبی توانسته اند با رویت مناظر در صحنه حیات و اندیشه در کار روزگار و ژرفکاوی در پدیده های گیتی و ترکیب آن ها با یادها و خاطره ها و خوانده ها و شنیده ها و در یک کلام دانسته ها آمیزه ای از عبرت و حکمت پرداخته و با عرضه دستاوردهای تامل و تجربه در قالب سخنان منظوم و منثور خوانندگان آثار خویش را از چشمه سار زلال ذوق سلیم خود سیراب ساخته و قریحه جمال پرست آن ها را نوازش داده، آدمیان را از زادگان طبع جویای کمال خویش برخوردار و کامیاب گردانند...
از انقلاب مشروطه تا روزگار ما در ایران رسمی وجود داشته است که شاید بارزترین نمونههای آن را در وجود شاعران و نویسندگان بزرگ این عصر بتوان مشاهده کرد. بیشتر این بزرگ مردان عرصه ادب از یوسف اعتصامی تا دهخدا، از عشقی و ایرج میرزا تا ابوالقاسم لاهوتی، از ملکالشعرای بهار تا خانلری، از جمالزاده نا هدایت و بزرگ علوی و جلال آل احمد، همگی در این روزگاران طوفانی و پرفراز و نشیب و استبدادهای صغیر و کبیر، هربار که فرصتی دست میداد، قلم به دست میگرفتند و به سراغ نویسندگان خارجی میرفتند تا گوشهای از ادبیات و فرهنگ دیگر کشورها را به فارسی برگردانند و خوانندگان تشنه آشنایی با ادبیات جهان را اندکی سیراب سازند. این چنین، ترجمههایی پدید آمد که هرگز فراموش نخواهد شد و بسیاری به چشم یادگاران زبان فارسی به آن مینگرند. بیتردید واپسین پوینده این راه پرفراز و نشیب یا اگر محتاطانهتر بگوییم، سرآمد واپسین نسل این ادیبان و شاعران مترجم که در سراسر زندگی هربار فرصتی فراهم میآمد، دست به کار ترجمه میشد، احمد شاملو است.
در سالهاي اخير، از ادبيات تطبيقي در کشورهاي اروپايي و از آن جمله کشورهاي آلماني زبان استقبال زيادي ميشود. اين رشته علمي در آغاز سده نوزدهم بنيانگذاري شد و در کشورهاي آلماني زبان نيز فعاليتهاي علمي بسياري در اين زمينه انجام شده است. گروهي بر اين عقيدهاند که گوته با طرح مفهوم ادبيات جهاني، از بنيانگذاران اصلي ادبيات تطبيقي بوده است. در مقاله حاضر سعي شده است ضمن معرفي ادبيات ملي، ادبيات سلطه و ادبيات جهاني، منظور واقعي گوته از مفهوم ادبيات جهاني با توجه به ادبيات تطبيقي توضيح داده شود.