یکی از شیوهها و شگردهای خاص صائب برای پرورش مضامین و سرودن شعر، انحراف از سیر هنجارهای ادبی در استفاده از شخصیتهای داستانی مشهور مانند خضر، سلیمان، یعقوب، یوسف، یونس و ... است. بر اساس این شیوه داستانی، موضوعی یا مضمونی از زاویهای غیر عرفی نگریسته میشود و به خلاف آن عادت در مورد آن داوری صورت میگیرد. شیوه مذکور در مقاله حاضر مخالفخوانی نامیده شده و مفهوم و مصادیق آن در دیوان صائب مورد بررسی قرار گرفته است.
لیلی و مجنون (پژوهشی در ریشه های تاریخی و اجتماعی داستان، به انضمام تلخیص و شرح لیلی و مجنون نظامی)، کتابی از ایگناتی کراچکوفسکی است که دکتر کامل احمد نژاد آن را ترجمه، تصحیح و شرح نموده است. این کتاب دربردارنده ی دو بخش است: - نخست: بخشی درباره ی داستان لیلی و مجنون و ریشه هایِ تاریخ و اجتماعی آن که ترجمه ی استاد کامل احمد نژاد از رساله ای در این باب است و بخش دوم نیز داستان لیلی و مجنون آمده است.
شخصیتهایی که این فرهنگ به آنها پرداخته، از میان حدود 1500 عنوان شخصیت داستانی برگزیده شده است. در ارزیابیها ابتدا این فهرست به چارصد عنوان کاسته شده و بعد از جستجو و با توجه به شهرت و آوازه شخصیتها به 150 عنوان رسیده است. سرانجام بر اساس ملاکهایی که نویسندگان مدنظر داشتهاند، حدود چهل شخصیت بر اساس امتیازهایی برای گردآمدن در فرهنگ برگزیده شدهاند. بنابراین در این دو جلد شخصیتهای اصلی چند داستان مربوط به ادبیات کودکان و نوجوانان بررسی شده است. شخصیتهای اصلی این داستانها عموماً کودکان یا نوجوانان هستند.
تشبيه مرکب گونهاي از تشبيه است که در آن دو هيات به يکديگر مانند ميشوند. مشبه به در اين تشبيه، بيش از يک جزء و تصوير حاصل از تشبيه، مرکب است. در تشبيه مرکب، عناصر متعددي از مشبه به مورد نظر شاعر هستند که ضمن ترکيب با يکديگر به صورت يک «کل واحد» به مشبه پيوند ميخورند. در خصوص تشبيه مرکب گفتهاند: تشبيهي است که ميتوان تصوير حاصل از آن را به صورت يک تابلو نقاشي درآورد. اين تشبيه در روند تطور هنري خود از سبک خراساني عبور کرده و سرانجام به شکلي بسيار فشرده، در شعر سبک عراقي و هندي جلوه کرده است. فرخي سيستاني و منوچهري دامغاني از شاعران طراز اول سبک خراساني هستند که در ديوانشان تشبيه و مخصوصا تشبيه مرکب جايگاه خاصي در زمينه تصويرگري و تخييل دارد. در ديوان فرخي سيستاني تشبيه، بيشتر زمينههاي اشرافي و سپاهي دارد و نيز متضمن مدح ممدوح و وصف عناصر درباري است، اما در شعر منوچهري که شاعري طبيعتگرا و اهل توصيفات پيچيده از طبيعت است، تشبيه مرکب در خدمت توصيف و خلق تصاوير طبيعي قرار گرفته و از اين نظر وي هنرمندانهتر با اين ابزار صورخيال برخورد کرده است. ساختارهاي خاصي از نظر تعدد ابياتي که در آنها تشبيه مرکب آمده در ديوان هر دو شاعر به چشم ميخورد که اولين نمونههاي اسلوب معادله و تشبيه تمثيل از آن دست هستند. در اين تحقيق به بررسي و تحليل ساختارهاي سه بيتي، دو بيتي و تک بيتي متضمن تشبيه مرکب در ديوان اين دو شاعر پرداختهايم.
اخلاقالاشراف عبید زاکانی با سایر آثار او هم در روش طنزپردازی و هم در زمینهها و مضامین طنز متفاوت است. در این رساله، عبید با استفاده از نقیضهسازی از سخن شاعران و نویسندگان پیشین، به توصیف وضعیت طبقات مختلف اجتماع خصوصاً طبقات فرادست جامعه میپردازد و با توجه به انحطاط اخلاق و مرگ فضیلتها، به طریق کنایه و تهکّم، اخلاق را مایه تباهی و بیاخلاقی را مایه سعادت میداند. باژگونگی مفاهیم و مسلّمات دینی و اخلاقی و نیز اصرار عبید بر فضاسازیهای هزلآمیز از اجتماع عصر خود، نشان از موقعیت سیاسی ـ اجتماعی ایران در عصر او دارد. انحطاط اخلاق در قرن هفتم و هشتم، علیرغم نگارش کتابهای اخلاقی، از زمینههای فساد اجتماع و سیاست ایلخانان بودهاست. نگاه هجوآمیز عبید به آثار بزرگانی چون فردوسی، نظامی و سعدی، طنز تلخ اخلاقالاشراف را به مجموعهای از ارجاعات به متون گذشته تبدیل کردهاست. این ارجاعات نه تنها در اثبات پیامها و حکمتهای مندرج در شعر و نثر پیشینیان، بلکه با کنایههای تلخ به اهل روزگار، بیاعتنایی آنان را به حکمت و دین و اخلاق باز مینمایاند. در این تحقیق برای نشاندادن شگردهای طنز عبید در اخلاقالاشراف به تحلیل سبکی و بررسی این متن با رویکردی توصیفی و ساختاری میپردازیم.