دو ضمیر «من» و «ما» راویتگر رمان دا هستند. اگرچه نویسنده این داستان، چندان به شاخصههای از پیش تعیینشده انتخاب روایتگر اوّل شخص پایبند نیست و گهگاه زاویه دید روایت را به ناگاه تغییر میدهد، اما زاویه دید راویِ اوّل شخص، تا پایان داستان، وجه غالب روایتگری است. راوی در رمان دا، گاه از حدّ فردیّت فراتر میرود و از زاویه دید راوی «دانای کلّ شخصی» به روایت میپردازد تا چنین پنداشته شود که راوی اوّل شخص، در بخشهایی از داستان به منظور انتقال صریح اطلاعات، به دانای کل استحاله مییابد. از میان روشهای ارائه زاویه دید، جریان سیّال ذهن بیش از هر چیز، منتقلکننده احساسات و هیجانات راوی است که بدین ترتیب، اطلاعات لازم در اختیار خواننده قرار میگیرد. در این پژوهش نخست انواع زاویه دید به کار بردهشده و نوآوریهای روایی موجود در رمان مورد بررسی و واکاوی قرار گرفتهاند، سپس انواع تکگوییها با ذکر مثال ذکر گردیدهاند تا در نهایت، درکی کامل از نقش راوی و اهمیت زاویه دید انتخابی وی در موفقیت رمان، مورد بررسی قرار بگیرد.
لقد فتح هذا الکتاب شراعته علی عللیة الروایة والنقد معا، و باتجاه خاصة القراء و عامتهم، بتقدیمه ـ بدایة ـ للمفاهیم و من ثم بمعاینته وجوه الشبه بین نصوص الحداثة الروائیة العربیة والفرنسیة، مما یتصل بالشکل: الحکایة، الحبکة، طبیعة الاطفال والشخوص، تهشیم الزمن، الراوی، صلة المکان بالشخصیة، کذالک مما یتصل بالمعانی: الزمن، الحدث، الحرب، الادویبیة ... و الی ذالک ضم هذا الکتاب العدید من الوثائق الثمنیة، لیکون بحث اضافة محمد الباردی العلمیة والجدیدة والهامة.
کلمه «ادبیات» چه معنا و مفهومی را در ذهنها برمیانگیزد؟ آیا مفهوم ادبیات مطلقا ذهنی است و ارتباطی با دنیای خارج از ذهن ندارد یا مفهوم ذهنی ما از ادبیات با دنیای محسوس خارجی مربوط است؛ اگر مربوط است، با کدام بخش و چه نوع محسوسات خارجی ارتباط دارد و مشخصات خارجی آن محسوسات که با مفهوم ما از ادبیات در ارتباطاند چیست؟
هر دانشی، بر اساس موضوع، مسئله، غایت و هدفی که دارد، نیازمند روشی ویژه در عرصه پژوهش است. این روش ویژه سبب میشود که پژوهشگر آسانتر و به شکل عملیتر به هدف پژوهش برسد. نگاهی گذرا به پژوهشهای ادبیات تطبیقی در ایران بیانگر این واقعیت است که ویژگی مشترک بیشتر آنها دور بودن از مبانی روشمند پژوهش در عرصه ادبیات تطبیقی است. از اینرو، ساختار و نتیجه بیشتر این پژوهشها نیز غیرعلمی، نادرست و مبهم است. بر اساس یافتههای این جستار، چالشهای اساسی روش پژوهش در حوزه مطالعات تطبیقی ادبیات عربی و فارسی عبارتانداز: عدمآشنایی با نظریههای جدید، نادیده گرفتن ماهیت بینارشتهای ادبیات تطبیقی، کلیگویی، سطحینگری و شتابزدگی، نامشخصبودن هدف پژوهش و وارد شدن افراد غیرمتخصص به عرصه پژوهش و نظریهپردازی در قلمرو ادبیات تطبیقی. از اینرو، بیان اهمیت نظریه و جایگاه روش تحقیق در پژوهشهای تطبیقی ادبیات عربی و فارسی و برشمردن چالش های آن هدف اساسی این پژوهش است.
در زبان روسي، ويژگي گزارهاي در يک جمله ميتواند توسط مصدر بيان شود. در اين صورت جمله ساختاري يک رکني خواهد داشت. از آنجايي که مصدر، يک عمل بالقوه را بيان ميکند، بنابراين در ابراز معاني مجازي يا غيرمستقيم کاربرد فراوان خواهد داشت. مصدر در جمله يک رکني يا ساختار تک ظرفيتي ميتواند بيانکننده معانياي چون «ناگزير و قريب الوقوع بودن عمل با مصدر ϬbITb، موافقت اجباري گوينده با نظر مخاطب با مصدر ϬbITb، ناشايست بودن عمل، حالت يا عملي که به طور مستقيم و درک فيزيکي يا فکري/ ذهني انجام ميشود، ارزيابي نهاد منطقي از عمل يا حالت» و ... باشد. مقاله پيشِ رو به توضيح معاني نام برده در ساختار جملات مصدر يک رکني ميپردازد و طريقه بيان آنها را در زبان فارسي بررسي ميکند.